تاریخچه ی:
تفاخر
یکی از سنتهای حاکم بر اعراب بیش از اسلام تفاخر بوده است آنها در گفتگوهائی که در محورهای مختلف سیاسی اجتماعی داشتند به هنگام رقابت با حریف، از مفاخر خود نام می بردند و خود این عمل که یک جنگ تبلیغی روانی بوده است، با پیروزی یک طرف به پایان می رسید و قاضی صحنه هم غالباً افکار عمومی بوده است.
اسلام با این سنت نیز بطور مشروط برخورد نمود آنرا بطور کلی نفی یا بطور مطلق اثبات نفرمود بلکه جایگاه تفاخر و مواد مفاخره را به ظرافت در بیانهای کلی خود مشخص نمود اگر مفاخره برای خداست و بیرون کردن رقیب غیرخدائی از صحنه که نوعی جهاد مقدّس تلقی می شود تفاخر به ارزشها را اجازه داده است، نه تفاخر به امور واهی و بی اساس.
پس در اندیشه اسلامی تفاخر صحیح آنست که در محل لازم با قصد الهی و با استفاده از مواد تفاخری صحیح انجام شود نه با انگیزه هوای نفس و بیان مفاخره های پوشالی و شیطانی.
((حضرت امام سجاد علیه السلام|امام سجاد علیه السلام)) در ((مسجد اموی)) برای در هم شکستن تبلیغات مسموم امویان و هم شکستن نقشه های تخریبی ((یزید بن معاویه|یزید)) در آغاز خطبه عزای خود در یک مفاخره صحیح الهی فرمود: از ماست ((حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله|رسول خدا)) و از ماست ((حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام|علی مرتضی)) و از ماست ((جعفر بن ابیطالب|جعفر طیار)) و ((حمزه|حمزه سیدالشهدا)) و ((حسنین از نگاه امیرالمومنین|حسنین ))که سبط رسول خدا و از ماست ((حضرت امام مهدی ارواحنا له الفداء|مهدی)) که کشنده ((دجال|دجال)) است.
منابع:
بحار الانوار، ج 45، ص 137.