تاریخچه ی:
تعریف دین از نظر دانشمندان اسلامی
تفاوت با نگارش: 6
- | مراد این دانشمندان از دین، ((دین وحیانى)) و الهى است نه هر چه که نامدین بر او نهاده مىشود. ومنظور آنها ((دین بشرى)) و ادیانىکه ساخته انسان است و ریشه در نیازهاى آدمى دارد، نمی باشد. |
+ | {picture=readquran.jpg height=305 width=220 align=left}مراد این دانشمندان از دین، ((دین وحیانى)) و الهى است نه هر چه که نامدین بر او نهاده مىشود. ومنظور آنها ((دین بشرى)) و ادیانىکه ساخته انسان است و ریشه در نیازهاى آدمى دارد، نمی باشد. |
| و منظور آنها دینی نیست که بر پایه ((بت پرستى)) یا اعتقاد به نیروهاى جادویى و مانند آن باشد. بلکه منظور آنها از دین ادیانى است که ریشه در ((غیب)) دارند و پایه و اساس آنها بر ((وحى)) و پیام الهى استوار است، و انسان نهسازنده دین بلکه دریافت کننده پیام الهى است که باید به آناعتقاد پیدا کرده و به محتواى وحى ملتزم شده و ((سلوک)) فردى واجتماعى خود را بر آن اساس تنظیم کند. | | و منظور آنها دینی نیست که بر پایه ((بت پرستى)) یا اعتقاد به نیروهاى جادویى و مانند آن باشد. بلکه منظور آنها از دین ادیانى است که ریشه در ((غیب)) دارند و پایه و اساس آنها بر ((وحى)) و پیام الهى استوار است، و انسان نهسازنده دین بلکه دریافت کننده پیام الهى است که باید به آناعتقاد پیدا کرده و به محتواى وحى ملتزم شده و ((سلوک)) فردى واجتماعى خود را بر آن اساس تنظیم کند. |
| *((علامه طباطبایی)) با بیان اینکه دین تنها به ((نیایش)) و ستایش خدا نپرداخته، بلکه برای کلیه شئون فردی و اجتماعی انسان دستورهایی جامع و مقرراتی مخصوص وضع نموده است، می گوید: | | *((علامه طباطبایی)) با بیان اینکه دین تنها به ((نیایش)) و ستایش خدا نپرداخته، بلکه برای کلیه شئون فردی و اجتماعی انسان دستورهایی جامع و مقرراتی مخصوص وضع نموده است، می گوید: |
| دین، عقاید و یک سلسله دستورهای عملی و اخلاقی است که پیامبران از طرف خداوند برای راهنمایی و هدایت بشر آورده اند، اعتقاد به این عقایدو انجام این دستورها، سبب سعادت و خوشبختی انسان در دو جهان است. | | دین، عقاید و یک سلسله دستورهای عملی و اخلاقی است که پیامبران از طرف خداوند برای راهنمایی و هدایت بشر آورده اند، اعتقاد به این عقایدو انجام این دستورها، سبب سعادت و خوشبختی انسان در دو جهان است. |
| **ایشان در ((تفسیر المیزان)) بعد از غیر تقلیدی دانستن پیروی از دین مینویسد: دین مجموعه ای از معارف مربوط به مبدأ و ((معاد)) و ((قوانین اجتماعی)) ، از ((عبادات)) و ((معاملات)) که از طریق ((وحی)) و ((نبوت)) به بشر رسیده، نبوتی که صدقش با ((برهان)) ثابت شده و نیز مجموعه از اخبار که مخبر صادق ازآن خبر داده، مخبری که باز صادق بودنش به برهان ثابت شده است . | | **ایشان در ((تفسیر المیزان)) بعد از غیر تقلیدی دانستن پیروی از دین مینویسد: دین مجموعه ای از معارف مربوط به مبدأ و ((معاد)) و ((قوانین اجتماعی)) ، از ((عبادات)) و ((معاملات)) که از طریق ((وحی)) و ((نبوت)) به بشر رسیده، نبوتی که صدقش با ((برهان)) ثابت شده و نیز مجموعه از اخبار که مخبر صادق ازآن خبر داده، مخبری که باز صادق بودنش به برهان ثابت شده است . |
| **در جا دیگر می نویسد:دین نظام عملى مبتنى بر ((اعتقاد)) است که مقصود از اعتقاد در این مورد تنها علم نظرى نیست; زیرا علم نظرى به تنهایى مستلزم عمل نیست، بلکه مقصود از اعتقاد، علم به وجوب پیروى بر طبق مقتضاى علم قطعى است . | | **در جا دیگر می نویسد:دین نظام عملى مبتنى بر ((اعتقاد)) است که مقصود از اعتقاد در این مورد تنها علم نظرى نیست; زیرا علم نظرى به تنهایى مستلزم عمل نیست، بلکه مقصود از اعتقاد، علم به وجوب پیروى بر طبق مقتضاى علم قطعى است . |
| **ذیل آیه27 سوره روم نیز می نویسد: «لیس الدین الا سنة الحیاة و السبیل التى یجب على الانسان ان یسلکها حتى یسعد فى حیاته فلا غایة للانسان یتبعها الالسعادة»،دین جز ((قانون)) زندگى و راهى که انسان باید براى رسیدن به سعادت بپیماید، نیست و هدف نهایى انسان همان رسیدن به سعادت است. | | **ذیل آیه27 سوره روم نیز می نویسد: «لیس الدین الا سنة الحیاة و السبیل التى یجب على الانسان ان یسلکها حتى یسعد فى حیاته فلا غایة للانسان یتبعها الالسعادة»،دین جز ((قانون)) زندگى و راهى که انسان باید براى رسیدن به سعادت بپیماید، نیست و هدف نهایى انسان همان رسیدن به سعادت است. |
| **ونیز بیان می کند که: دین روش مخصوصى است در زندگى که صلاح دنیا را به طورى که موافق کمال اخروى و حیات دایمى حقیقى باشد تامین مىنماید. پس در ((شریعت)) باید قانونهایى وجود داشته باشد که روش زندگانى را به اندازه احتیاج، روشن سازد. | | **ونیز بیان می کند که: دین روش مخصوصى است در زندگى که صلاح دنیا را به طورى که موافق کمال اخروى و حیات دایمى حقیقى باشد تامین مىنماید. پس در ((شریعت)) باید قانونهایى وجود داشته باشد که روش زندگانى را به اندازه احتیاج، روشن سازد. |
| | | |
| *((استاد مطهری)) رحمه الله علیه مینویسد: اصول ((مکتب)) انبیاء که دین نامیده میشود یکی بوده است و آن ((اسلام)) است و اسلام نام دین خداست، که یگانه است، همه پیامبران برای آن مبعوث شدهاند و به آن دعوت نموده اند. | | *((استاد مطهری)) رحمه الله علیه مینویسد: اصول ((مکتب)) انبیاء که دین نامیده میشود یکی بوده است و آن ((اسلام)) است و اسلام نام دین خداست، که یگانه است، همه پیامبران برای آن مبعوث شدهاند و به آن دعوت نموده اند. |
| *سید مجید ظهیری مینویسد : دین مجموعه تعالیمی است که از طریق غیر عادی کسب ((معرفت)) یعنی وحی بدست میآید. | | *سید مجید ظهیری مینویسد : دین مجموعه تعالیمی است که از طریق غیر عادی کسب ((معرفت)) یعنی وحی بدست میآید. |
| *دکتر ((بیوک علیزاده)) در تعریف کاربردی از دین مینویسد: ادیان، علی العموم، برای پیروان خود سه کار انجام داده اند : | | *دکتر ((بیوک علیزاده)) در تعریف کاربردی از دین مینویسد: ادیان، علی العموم، برای پیروان خود سه کار انجام داده اند : |
| 1- توصیفی از جهان هستی و جایگاه آدمی در آن بدست داده اند (((جهان بینی))). | | 1- توصیفی از جهان هستی و جایگاه آدمی در آن بدست داده اند (((جهان بینی))). |
| 2- بر اساس توصیف یاد شده شیوه زندگی خاصی را توصیه نموده اند. | | 2- بر اساس توصیف یاد شده شیوه زندگی خاصی را توصیه نموده اند. |
| 3- آن توصیف و شیوة زندگی مبتنی بر آن را در قالب اعمالی نمادین و سمبلیک که همان عبادیات هستند متبلور کرده اند. | | 3- آن توصیف و شیوة زندگی مبتنی بر آن را در قالب اعمالی نمادین و سمبلیک که همان عبادیات هستند متبلور کرده اند. |
- | در جای دیگر می نویسد: « ان الدین فى عرف القرآن هو السنةالاجتماعیة الدائرة فى المجتمع و ان السنن الاجتماعیه اما دین حق فطرى و هو الاسلام او دین محروف عن الدین الحق و سبیلالله عوجا »; دین در ((عرف)) قرآن، ((سنت اجتماعى)) حاکم بر جامعه مىباشد و سنتهاى اجتماعى یا ((دین حق)) و فطرى است که همان اسلام مىباشد یا دین منحرف از راه خدا و ((تحریف)) شده است *((آیة الله جوادى آملى)) می نویسد: «دین مجموعه عقاید، اخلاق، قوانین و مقرراتى است که براى اداره امور جامعه انسانى و پرورش انسانها باشد.» . در جای دیگر می نویسد: |
+ | در جای دیگر می نویسد: « ان الدین فى عرف القرآن هو السنةالاجتماعیة الدائرة فى المجتمع و ان السنن الاجتماعیه اما دین حق فطرى و هو الاسلام او دین محروف عن الدین الحق و سبیلالله عوجا »; دین در ((عرف)) قرآن، ((سنت اجتماعى)) حاکم بر جامعه مىباشد و سنتهاى اجتماعى یا ((دین حق)) و فطرى است که همان اسلام مىباشد یا دین منحرف از راه خدا و ((تحریف)) شده است.
::{picture=din.jpg height=305 width=350 }::
*((آیة الله جوادى آملى)) می نویسد:دین مجموعه عقاید، اخلاق، قوانین و مقرراتى است که براى اداره امور جامعه انسانى و پرورش انسانها باشد. ومی نویسد: |
| دین مجموعه عقاید و ((قوانین)) و مقرراتى است که هم به اصول فکرى بشر نظردارد و هم در باره اصول گرایشى وى سخن مىگوید و هم اخلاق و شئونزندگى او را تحت پوشش قرار مىدهد و به دیگر سخن، دین مجموعه عقاید و اخلاق و قوانین و مقرراتى است که براى اداره جامعهانسانى و پرورش انسانها در اختیار انسان قرار دارد. | | دین مجموعه عقاید و ((قوانین)) و مقرراتى است که هم به اصول فکرى بشر نظردارد و هم در باره اصول گرایشى وى سخن مىگوید و هم اخلاق و شئونزندگى او را تحت پوشش قرار مىدهد و به دیگر سخن، دین مجموعه عقاید و اخلاق و قوانین و مقرراتى است که براى اداره جامعهانسانى و پرورش انسانها در اختیار انسان قرار دارد. |
| *با توجه به این تعریف روشن مىگردد ، دینى که مبتنى بر وحى استاز بخشهاى گوناگون تشکیل مىشود یک بخش آن عقاید است یعنى حقایقو واقعیاتى که باور و اعتقاد به آنها از مسلمانان خواسته شدهاست مانند ((خدا))، وجود ((قیامت)) و معاد، نبوت و ((بهشت)) و ((دوزخ)) و امثالآنها. | | *با توجه به این تعریف روشن مىگردد ، دینى که مبتنى بر وحى استاز بخشهاى گوناگون تشکیل مىشود یک بخش آن عقاید است یعنى حقایقو واقعیاتى که باور و اعتقاد به آنها از مسلمانان خواسته شدهاست مانند ((خدا))، وجود ((قیامت)) و معاد، نبوت و ((بهشت)) و ((دوزخ)) و امثالآنها. |
| بخش دیگر آن ((اخلاقیات)) است یعنى تعالیمى که فضائل و رذایلاخلاقى را به انسان شناسانده و راه ((تهذیب نفس)) از رذایل و تخلق به فضائل را به وى ارائه داده است. | | بخش دیگر آن ((اخلاقیات)) است یعنى تعالیمى که فضائل و رذایلاخلاقى را به انسان شناسانده و راه ((تهذیب نفس)) از رذایل و تخلق به فضائل را به وى ارائه داده است. |
| بخش دیگر آن شریعت و مناسک و احکام و مقررات است که چگونگىتنظیم روابط اجتماعى حقوقى و مدنى و سلوک اجتماعى و کیفیتروابط اقتصادى و سیاسى و نظامى در این بخش قرار مىگیرد | | بخش دیگر آن شریعت و مناسک و احکام و مقررات است که چگونگىتنظیم روابط اجتماعى حقوقى و مدنى و سلوک اجتماعى و کیفیتروابط اقتصادى و سیاسى و نظامى در این بخش قرار مىگیرد |
| *((استاد محمدتقى مصباح یزدی)) در تعریف دین می آورد : کلمه دین به مجموعهاى از عقاید، اخلاقیات، ((احکام)) و قوانین فردى و اجتماعى اطلاق مىشود و ((ادیان آسمانى)) آیینهایى هستند که از طرف خداى متعال به پیغمبران وحى شدهاند | | *((استاد محمدتقى مصباح یزدی)) در تعریف دین می آورد : کلمه دین به مجموعهاى از عقاید، اخلاقیات، ((احکام)) و قوانین فردى و اجتماعى اطلاق مىشود و ((ادیان آسمانى)) آیینهایى هستند که از طرف خداى متعال به پیغمبران وحى شدهاند |
| در جای دیگر یادآوری می کند: دین برابر است با اعتقاد به آفرینندهاى براى جهان و انسان و دستورات عملى متناسب با این عقاید. | | در جای دیگر یادآوری می کند: دین برابر است با اعتقاد به آفرینندهاى براى جهان و انسان و دستورات عملى متناسب با این عقاید. |
| *محمد جواد باهنرمی نویسد: دین عبارت از نظام اعتقادى، عملى و اخلاقى به هم پیوستهاى است که از جانب خدا بر پیامبران وحى شده است تا مردم را بر آن اساس، ((ارشاد)) و راهنمایى نمایند . | | *محمد جواد باهنرمی نویسد: دین عبارت از نظام اعتقادى، عملى و اخلاقى به هم پیوستهاى است که از جانب خدا بر پیامبران وحى شده است تا مردم را بر آن اساس، ((ارشاد)) و راهنمایى نمایند . |
| *دانشمند گرامی فضل الله کمپانی میگوید : دین به معنای وسیع آن عبارتست از شناختن خدا و دانستن وظایف آدمی در برابر او و انجام آنها و دانستن ((تکلیف)) شخص نسبت به وجود خود و همنوعان خود و همچنین نسبت به حیوانات و بلکه سایر موجودات و همه اینها از ((غریزه)) فطری انسان سرچشمه میگیرد.بنابراین دین شامل تکالیف ثلاثه میشود یعنی ((تکالیف الهی)) که شامل ((تکالیف نظری)) و عملی است که تکالیف نظری همان ((اصول اعتقادات)) است و ((تکالیف عملی)) همان عبادات میباشد، ((تکالیف اجتماعی)) که مبتنی بر تکالیف حقوقی و اخلاقی است. تکالیف فردی که شامل تکالیف جسمی و روحی است . | | *دانشمند گرامی فضل الله کمپانی میگوید : دین به معنای وسیع آن عبارتست از شناختن خدا و دانستن وظایف آدمی در برابر او و انجام آنها و دانستن ((تکلیف)) شخص نسبت به وجود خود و همنوعان خود و همچنین نسبت به حیوانات و بلکه سایر موجودات و همه اینها از ((غریزه)) فطری انسان سرچشمه میگیرد.بنابراین دین شامل تکالیف ثلاثه میشود یعنی ((تکالیف الهی)) که شامل ((تکالیف نظری)) و عملی است که تکالیف نظری همان ((اصول اعتقادات)) است و ((تکالیف عملی)) همان عبادات میباشد، ((تکالیف اجتماعی)) که مبتنی بر تکالیف حقوقی و اخلاقی است. تکالیف فردی که شامل تکالیف جسمی و روحی است . |
| *((مولانا)) جلال الدین رومی می فرماید : | | *((مولانا)) جلال الدین رومی می فرماید : |
| |
| | | |
| | | | | |
| چون ز خود رستی همه برهان شدی | | چون ز خود رستی همه برهان شدی |
| | | |
| | | | | |
| | | |
| | | | | |
| چون که گفتی بنده ام سلطان شدی | | چون که گفتی بنده ام سلطان شدی |
| | | |
| | | |
| | | | |
|
| *((علامه اقبال لاهوری)) در تعریف دین مینویسد: | | *((علامه اقبال لاهوری)) در تعریف دین مینویسد: |
| |
| | | |
| | | | | |
| چیست دین برخاستن از روی خاک | | چیست دین برخاستن از روی خاک |
| | | |
| | | | | |
| | | |
| | | | | |
| تا که آگه گردد از خود جان پاک | | تا که آگه گردد از خود جان پاک |
| | | |
| | | |
| | | | |
|
| !منابع | | !منابع |
| خلاصه تعالیم اسلام، ص 4 | | خلاصه تعالیم اسلام، ص 4 |
| شیعه دراسلام ص 41 | | شیعه دراسلام ص 41 |
| ترجمه تفسیر المیزان، ج 1، ص 64 | | ترجمه تفسیر المیزان، ج 1، ص 64 |
| المیزان، ج 2، ص 182 و ج15، ص 8 | | المیزان، ج 2، ص 182 و ج15، ص 8 |
| جانناس، تاریخ جامع ادیان، ترجمه على اصغر حکمت، ص79 و 81 | | جانناس، تاریخ جامع ادیان، ترجمه على اصغر حکمت، ص79 و 81 |
| شریعت در آینه معرفت، ص93 – 95 | | شریعت در آینه معرفت، ص93 – 95 |
| حیات تعقلى اسلام ، ص 81 | | حیات تعقلى اسلام ، ص 81 |
| ماهنامه اندیشه حوزه ، ص | | ماهنامه اندیشه حوزه ، ص |
| درآمدی بر روش شناسی مسأله نسبت علم و دین ، ص 5 | | درآمدی بر روش شناسی مسأله نسبت علم و دین ، ص 5 |
| مقدمه ای بر جهان بینی اسلامی ، ص209 | | مقدمه ای بر جهان بینی اسلامی ، ص209 |
| معارف اسلامى، ص70 | | معارف اسلامى، ص70 |
| ماهنامه پاسدار اسلام شماره 223 | | ماهنامه پاسدار اسلام شماره 223 |
| ایدئولوژى تطبیقى، ص13 | | ایدئولوژى تطبیقى، ص13 |
| آموزش عقاید، ج 1، ص 28 | | آموزش عقاید، ج 1، ص 28 |
| ماهیت و منشاء دین، ص114 | | ماهیت و منشاء دین، ص114 |