شخصی به نام ابودعامه میگوید:
در بیماری
حضرت هادی علیه السلام که به شهادتش منتهی شد، به عیادتش رفتم. وقتی خواستم برگردم، فرمود:« ای ابو دعامه، اکنون تو با عیادتت از من، حقی بر من پیدا کردی. آیا روایتی برایت بگویم که خوشحال شوی؟»
گفتم:« سراپا گوشام، ای پسر رسول خدا.»
فرمود:« پدرم از پدرانش نقل کرد که روزی
رسول خدا به
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود:« ای علی بنویس.»
علی علیه السلام پرسید:« چه بنویسم؟»
پیامبر خدا فرمود:« بنویس « به نام خداوند بخشنده مهربان. ایمان آن است که در دل جای گیرد و اعمال شخص آنرا تصدیق کند؛ ولی اسلام آن است که بر زبان جاری شود. (یعنی به زبان آوردن شهادتین: اشهد ان لا اله الا الله؛ محمد رسول الله) و به وسیلهی آن ازدواج حلال میشود.»( یعنی شخص با گفتن شهادتین مسلمان میشود و میتواند با مسلمان دیگر ازدواج کند.)
منابع:
- بحارالانوار، ج 50، ص 208.
مراجعه شود به:
الإیمان
1- الإیمان أفضل الأمانتین (الأمانین) 1666.
2- الإیمان قول باللّسان، و عمل بالأرکان 1755.
3- الإیمان و الحیاء مقرونان فی قرن، و لا یفترقان 1784.
4- الإیمان و العلم (و العمل) أخوان توأمان، و رفیقان لا یفترقان 1785.
5- الإیمان شجرة، أصلها الیقین، و فرعها التّقى، و نورها الحیاء، و ثمرها السّخاء 1786.
6- الإیمان، و الإخلاص، و الیقین، و الورع، الصّبر و الرّضا بما یأتی به 24- ایمانى نیست براى کسى که براى او امانتى نیست.
25- امانتى نیست براى کسى که براى او دینى نیست.
ایمان 1- ایمان برترین دو امانت یا دو امان است.
2- ایمان گفتن به زبان و عمل به اعضاء و جوارح است.
3- ایمان و حیا در یک رسن همراهند، و از یکدیگر جدا نمىشوند.
4- ایمان و علم دو برادر توأم، و دو رفیق که از هم جدا نمىشوند مىباشند.
5- ایمان درختى است که بیخ آن یقین، و شاخه آن خویشتن دارى، و شکوفه آن حیاء، و میوه آن سخاوت است.
6- ایمان، و اخلاص، و یقین، و پارسائى، شکیبائى و خوشنودى به آنچه آن
ــــــــــــــــــــــــــــ ص 115
القدر 1855.
7- الإیمان و العمل أخوان توأمان، و رفیقان لا یفترقان، لا یقبل اللّه أحدهما إلّا بصاحبه 2094.
8- أفضل الإیمان، الأمانة 2905.
9- أفضل الإیمان، حسن الإیقان 2992.
10- أقوى النّاس إیمانا أکثرهم توکّلا على اللّه سبحانه 3150.
11- أقرب النّاس من اللّه سبحانه أحسنهم إیمانا 3193.
12- أفضل الإیمان الإخلاص و الإحسان، و أقبح الشّیم التّجافی و العدوان 3316.
13- أفضل الإیمان حسن الإیقان و أفضل الشّرف بذل الإحسان 3317. را قضا و قدر آورده مىباشد.
7- ایمان و عمل دو برادر توأم با همند، و دو رفیقى هستند که از هم جدا نمىشوند، و خداوند یکى از آنها را نمىپذیرد جز با رفیقش.
8- افزونترین ایمان و صفات و افعال مؤمن، امانت است.
9- افزونترین ایمان نیکوئى یقین داشتن است (به این معنى که بطور کامل جازم بوده و اعتقادش صد در صد باشد).
10- قوىترین مردم به حسب ایمان بیشترین آنهاست از نظر توکّل بر خداى سبحان.
11- نزدیکترین مردم به خداى سبحان نیکوترین آنهاست از نظر ایمان.
12- افزونترین ایمان اخلاص و احسان است، و زشتترین اخلاق سنگدلى یا قطع رحم و ستم مىباشد.
13- افزونترین ایمان نیکوئى یقین است (نسبت به مبدأ و معاد یا مطلقا)
ــــــــــــــــــــــــــــ ص 116
14- إنّ أفضل الإیمان إنصاف الرّجل من نفسه 3439.
15- إنّ محلّ الإیمان الجنان، و سبیله الأذنان 3472.
16- الإیمان أمان 69.
17- الإیمان واضح الولائج 457.
18- الإیمان شفیع منجح 553.
19- الإیمان بریء من الحسد 608.
20- الإیمان أعلى غایة 850.
21- الکفر یمحاه (یمحوه) الإیمان 867.
22- الإیمان إخلاص العمل 873. و برترین بلندى مرتبه بذل احسان مىباشد.
14- براستى که افزونترین ایمان انصاف دادن مرد است از جانب نفس خود، به این معنى که حق دیگران را مراعات نماید.
15- براستى که جاى ایمان و اعتقاد دل، و راه تحصیل آن گوشهاست.
16- ایمان رستگاریست.
17- ایمان روشنترین ملازمین است، (ولیجه کسى را گویند که خود را به آدمى بچسباند و ملازم گردد مانند اطرافى نزدیک).
18- ایمان شفاعتگر پیروزمندیست.
19- ایمان از رشک و حسد بیزار است (چون با هم جمع نخواهند شد).
20- ایمان بالاترین مقصود است (یعنى کمال و مرتبه کاملتر و بالاتر از آن متصور نمىشود).
21- کفر را ایمان محو خواهد نمود.
22- ایمان، خالص گردانیدن عمل است.
ــــــــــــــــــــــــــــ ص 117
23- النّجاة مع الإیمان 891.
24- الإیمان شهاب لا یخبو 948.
25- الإیمان بریء من النّفاق 1244.
26- الإیمان صبر فی البلاء، و شکر فی الرّخاء 1350.
27- إن امنت باللّه أمن منقلبک 3734.
28- بالإیمان تکون النّجاة 4206.
29- بالإیمان یستدلّ على الصّالحات 4325.
30- بالإیمان یرتقى إلى ذروة السّعادة و نهایة الحبور 4323. 23- نجات و رستگارى با ایمان است.
24- ایمان آتش یا اختر درخشانى است که خاموش نمىگردد.
25- ایمان از نفاق بیزار است (یعنى هرگز با هم جمع نمىشوند).
26- ایمان (یعنى کمال آن) شکیبائى در بلاء و مصائب، و شکر در فراخى زندگانى است.
27- اگر به خدا ایمان آوردهاى محل بازگشت تو ایمن خواهد بود.
28- به سبب ایمان رستگارى تحقق یابد (یعنى بدون ایمان نجات تصور نمىگردد).
29- به سبب ایمان بر عملهاى شایسته استدلال مىشود (یعنى اگر از کسى عمل صحیح و نیکو دیدیم باید دید آیا ایمان دارد یا نه اگر دارد، پى به نیکوئى عمل او مىبریم، و گرنه عمل شایسته به تنهائى کفایت نمىکند و ممکن است گفته شود ایمان آدمى را به سوى عملهاى صالح رهبرى مىنماید).
30- به سبب ایمان (آدمى) به سوى مرتبه بالاى سعادت و نهایت شادمانى بالا برده مىشود.
ــــــــــــــــــــــــــــ ص 118
31- الإیمان نجاة 185.
32- ثمرة الإیمان الفوز عند اللّه 4587.
33- ثمرة الإیمان الرّغبة فی دار البقاء 4652.
34- ثلاث من کنّ فیه کمل ایمانه: العقل، و الحلم، و العلم 4658.
35- ثلاث من کنّ فیه استکمل الإیمان: من إذا رضى لم یخرجه رضاه إلى باطل، و إذا غضب لم یخرجه غضبه عن حقّ، و إذا قدر لم یأخذ ما لیس له 6668.
36- ثلاث من کنّ فیه فقد أکمل الإیمان: العدل فی الغضب و الرّضا، و القصد فی الفقر و الغناء، و اعتدال الخوف و الرّجاء 4671. 31- ایمان رستگارى است.
32- ثمره و میوه ایمان پیروزى یافتن در نزد خداست.
33- ثمره ایمان میل تمام است به سراى پایدار.
34- سه چیز است که در هر که باشد ایمانش کامل خواهد بود عقل، حلم، علم.
35- سه صفت است هر که واجد آنها باشد ایمان را کامل ساخته است: کسى که هر گاه خوشنود باشد خوشنودى او او را بسوى باطل نکشاند، (مثل این که شهادت بنا حقّى گوید چون طرف دوست اوست) و چون خشمناک باشد خشم او او را از حق خارج نسازد (مثلا در وقت لزوم شهادت استنکاف کند)، و زمانى که قادر باشد نگیرد آنچه براى او نیست و حق او نمىباشد.
36- سه صفت است هر که واجد آنها باشد در حقیقت ایمان را کامل نموده است: عدالت در خشم و خوشنودى، میانه روى در درویشى و توانگرى، و برابر بودن خوف و رجاء (بیم و امید).