تاریخچه ی:
تعریف ایمان
تفاوت با نگارش: 1
- | شخصی به نام ابودعامه می گوید: در بیماری حضرت هادی علیه السلام که ایانش شادت آ حضرت بود به عیادت آن امام رفتم چون خواتم برردم حرت رمود: ای ابو دامه، الان تو حقی بر من یا کردی آیا روایتی برایت بویم که خوحال شوی گفتم: چقدر من نیامند به آن هستم ای ر رو خا. |
+ | شخصی به نام ابودعامه میگوید: />در بیماری ((حضرت امام هادی علیه السلام|حضرت هادی علیه السلام)) که ب شهادتش منتهی شد، به عیادتش رفتم. وقتی خواستم برگردم، فرمود:« ای ابو دعامه، اکنون تو با عیادتت از من، حقی بر من پیدا کردی. آیا روایتی برایت بگویم که خوشحال شی؟» گفتم:« سراپ وشام، ای پسر رسول خدا.» فرمود:« پدرم از پدرانش نقل کرد که روزی ((حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آه|رسول خدا)) به ((حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام|امیرالمؤمنین علیه السلام)) فرمود:« ای علی بنویس.» علی علیه السلام پرسید:« چه بنویسم؟» پیامبر خدا فرمود:« بنویس « به نام خداوند بخشنده مهربان. ایمان آن است که در دل جای گیرد و اعمال شخص آنرا تصدیق کند؛ ولی اسلام آن است که بر زبان جاری شود. (یعنی به زبان آوردن شهادتین: اشهد ان لا اله الا الله؛ محمد رسول الله) و به وسیلهی آن ازدواج حلال میشود.»( یعنی شخص با گفتن شهادتین مسلمان میشود و میتواند با مسلمان دیگر ازدواج کند.) !روایاتی درباره ایمان #الإیمان قول باللّسان، و عمل بالأرکان . ایمان گفتن به زبان و عمل به اعضاء و جوارح است. #الإیمان و الحیاء مقرونان فی قرن، و لا یفترقان . ایمان و حیا در ی رس همراهند، و از یکدیگر جدا نمىشوند. />#الإیمان و العلم (و العمل) أخوان وأمان، و رفیقان لا یفترقان : ایمان و علم دو برار توأم، و دو رفیق که از هم جدا نمىشوند مىباشند. #الإیمان شجرة، أصلها الیقین، و فرعها التّقى، و نورها الحیء، و ثمرها السّخاء : ایمان درختى است ک بیخ آن یقین، و شاخه آن خویشتن دارى، و شکوفه آن حیاء، و میوه آن سخاوت است. #الإیمان و العمل أخوان توأمان، و رفیقان لا یفترقان، لا یقبل اللّه أحدهما إلّا بصاحبه: ایمان و عمل دو برادر توأم با همند، و دو فیقى هستند که از هم جدا نمىشوند، و خداوند یکى از آنه را نمىپذرد جز با رفیقش. # أقوى النّاس إیمانا أکثرهم توکّلا على اللّه سبحانه : قوىترین مردم به حسب ایمان بیشترین آنهاست از نظر توکّل بر خداى سبحان. #أقرب النّاس من الّه سبحانه أحسنهم إیمنا: نزدیکترین مردم به خداى سبحان نیکوترین آنهاست از نظر ایمان. #الإیمان نجاة: ایمان رستگارى است. #ثمرة الإیمان الفوز عند اللّه : ثمره و میوه ایمان پیروزى یافتن در نزد خداست. #ثمرة الإیمان الرّغبة فی دار البقاء : ثمره ایمان میل تمام است به سراى پایار. #ثلاث من کنّ فیه کمل ایمانه: العقل، و الحلم، و العلم : سه چیز است که در هر که باشد ایمانش کامل خواهد بود عقل، حلم، علم. #ثلاث من کنّ فیه استکمل الإیمان: من إذا رضى لم یخرجه رضاه إلى باطل، و ذا غضب لم یخرجه غضبه عن حقّ، و إذا قدر لم یأخذ ما لیس له :سه صفت است هر که واجد آنها باشد ایمان را کامل ساخته است: کسى که هر گاه خوشنود باشد خوشنودى او او را بسوى باطل نکشاند، (مثل این که هادت بنا حقّى گوید چون طرف دوست اوست) و چون خشمناک باشد خشم او او را از حق خارج نسازد (مثلا در وقت لزوم شهادت استناف کد)، و زمانى که قادر باشد نگیرد آنچه براى او نیست و حق او نمىباشد. #ثلاث من کنّ فیه فقد أکمل الیمان: العدل فی الغضب و الرّضا، و القصد فی الفقر و الغناء، و اعتدال الخوف و الرّجاء : سه صفت است هر که واجد آنها باشد در حقیقت ایمان را کامل نموده است: عدالت در خشم و خوشنودى، میانه روى در درویشى وانگرى، و بربر بود خوف و جاء (بیم و امید). /> !همچنین ببینید: *((امام هادی علیه السلام و سفارش به شکرگزاری نعمت ها))
!منابع: *بحارالانوار، ج 50، ص 208. |
- | حضرت فرمود: پدرم از پدرانش نقل کرد که رسول خدا به امیرالمومنین علیه السلام فرمود: ای علی بنویس حضرت پرسید: چه بنویسم؟ پیامبر خدا فرمود: بنویس (بسم الله الرحمن الرحیم الا ایمان ما وقر فی القلوب و صدقته الاعمال و الاسلام ماجری علی اللسان و حلّت به المناکحته) (بنام خداوند بخشنده مهربان، ایمان آن است که در دلها مستقر است و کارها و اعمال انسان آنرا تصدیق می کند ولی اسلام آن است که بر زبان جاری می شود {یعنی گفتن شهادتین اشهد ان لا اله الا الله محمد رسول الله) و بواسطه آن ازدواج حلال می شود {یعنی با گفتن شهادتین یک شخص مسلمان می شود و می تواند با مسلمان دیگر ازدواج کند} | |
- | منابع: | |
- | بحارالانوار، ج 50، ص 208. | |
- | مراجعه شود به: | |
- | ((تعلیم و تربیت یاران)) | |