| شاخه نازکی را گرفت و نزدیک صورت پیامبر شکست تا ببیند پیامبر خواب است یا بیدار. | | شاخه نازکی را گرفت و نزدیک صورت پیامبر شکست تا ببیند پیامبر خواب است یا بیدار. |
| رسول خدا چشمان خویش را گشود و فرمود:« ای ابوذر، چه میکنی؟! مگر نمی دانی که من اعمال شما را همان گونه که در بیداری می بینم، در خواب نیز مشاهده میکنم.» | | رسول خدا چشمان خویش را گشود و فرمود:« ای ابوذر، چه میکنی؟! مگر نمی دانی که من اعمال شما را همان گونه که در بیداری می بینم، در خواب نیز مشاهده میکنم.» |
| و بنا به روایتی در ادامه فرمود:« چشمان من خواب میرود ولی قلبم نه.» | | و بنا به روایتی در ادامه فرمود:« چشمان من خواب میرود ولی قلبم نه.» |