تاریخچه ی:
بیعت دوم عقبه
تفاوت با نگارش: 3
- | در پی گسترش اسلام در شهر ((مدینه، مدینة النبی، یثرب|مدینه )) (توسط ((مصعب بن عمیر ))، سفیر ((حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله|رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم)) در مدینه، و همپیمانان رسول خدا در اولین بیعت عقبه) 75 نفر مسلمان این شهر عازم ((اهمیت حج درفرهنگ دین|حج ))شدند و همانند سال پیش (سال دوازدهم بعثت) با رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم در عقبه ((منی « منا »|منی )) (درهای در پایین سرزمین منی) قرار ملاقات گذاشتند. شب دوازدهم ذی حجه سال سیزدهم بعثت همگی در محل موعود گرد آمدند و پیامبر و ((عباس بن عبدالمطلب)) نیز در آنجا حاضر شدند. ابتدا عباس این گونه سخن گفت:« ای افراد ((قبیله خزرج|خزرج))! اکنون که دعوت محمد را پذیرفتهاید، بدانید که محمد در میان قوم خویش بسیار عزیز و مورد حمایت است. به خدا سوگند، کسانی از ما که دعوتش را پذیرفتهاند، جان خود را فدای او میکنند، و آنان که به وی نگرویدهاند به دلیل بزرگواری او از وی حمایت میکنند. اگر توانمند و شجاع هستید و میتوانید در مقابل دشمن عرب ایستادگی کنید، تصمیم بگیرید و متحد شوید و با عزمی واحد و گفتاری راست پیمان ببندید.» ((براء بن معرور )) ، یکی از بزرگان مدینه، گفت:« سخنان تو را شنیدیم. به خدا سوگند، ما نیز جز آنچه گفتی در دل نداریم و بر آن هستیم که از روی درستی و راستی، خونهای خود را در راه رسول خدا فدا کنیم.» ((عباس بن عباده ))، یکی دیگر از اهالی مدینه، گفت:« ای مردم! میدانید در چه موردی با رسول خدا بیعت میکنید؟» |
+ | در پی گسترش اسلام در شهر ((مدینه، مدینة النبی، یثرب|مدینه)) (توسط ((مصعب بن عمیر))، سفیر ((حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله|رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم)) در مدینه، و همپیمانان رسول خدا در اولین بیعت عقبه) 75 نفر مسلمان این شهر عازم ((اهمیت حج|حج)) شدند و همانند سال پیش (سال دوازدهم بعثت) با رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در عقبه ((منی « منا »|منی)) (درهای در پایین سرزمین منی) قرار ملاقات گذاشتند. شب دوازدهم ذی الحجه سال سیزدهم بعثت همگی در محل موعود گرد آمدند و پیامبر و ((عباس بن عبدالمطلب)) نیز در آنجا حاضر شدند.
ابتدا عباس این گونه سخن گفت: === ای افراد ((قبیله خزرج|خزرج))! اکنون که دعوت محمد را پذیرفتهاید، بدانید که محمد در میان قوم خویش بسیار عزیز و مورد حمایت است. به خدا سوگند، کسانی از ما که دعوتش را پذیرفتهاند، جان خود را فدای او میکنند، و آنان که به وی نگرویدهاند به دلیل بزرگواری او از وی حمایت میکنند. اگر توانمند و شجاع هستید و میتوانید در مقابل دشمن عرب ایستادگی کنید، تصمیم بگیرید و متحد شوید و با عزمی واحد و گفتاری راست پیمان ببندید. ===
((براء بن معرور))، یکی از بزرگان مدینه، گفت: سخنان تو را شنیدیم. به خدا سوگند، ما نیز جز آنچه گفتی در دل نداریم و بر آن هستیم که از روی درستی و راستی، خونهای خود را در راه رسول خدا فدا کنیم. ((عباس بن عباده))، یکی دیگر از اهالی مدینه، گفت: ای مردم! میدانید در چه موردی با رسول خدا بیعت میکنید؟» |
| گفتند:« آری.» | | گفتند:« آری.» |
- | گفت:« شما در مورد جنگ با مردم سرخ و سیاه ( دشمنان پیامبر خدا از هر قوم و قبیلهای) با وی پیمان میبندید. اگر آمادهاید مال خود را در راه او فدا کنید و جان بزرگان خود را در این راه ارزانی دارید، با او همپیمان شوید و گرنه از هم اکنون تن به این بیعت ندهید که در دنیا و آخرت رسوا خواهید شد؛ و اگر بر پیمان او استوار باشید خیر دنیا و آخرت را خواهید برد.» مردان و زنان مدینه همگی در پاسخ او گفتند:« ای رسول خدا! اگر ما بر پیمان خویش وفادار باشیم چه پاداشی نصیب ماست؟» رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمود:« ((بهشت|بهشت )).» گفتند:« پس دست خویش را بگشا تا با تو پیمان ببندیم.» براء معرور و ((اسعد بن زراره )) و ((ابوالهیثم بن تیهان|ابو الهیم )) نخستین کسانی بودند که با رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم پیمان بستند. آن گاه بقیه مسلمانان نیز دست بر دست پیامبر نهادند و پیمان بستند. پس از این پیمان، دوازده تن از 75 مسلمان مدینه به عنوان سرپرستان ((انصار)) (نقباء الانصار) انتخاب شدند. رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم رو به این دوازده تن کرد و فرمود:« چنان که حواریون در نزد ((حضرت عیسی علیه السلام|عیسی)) ضامن قوم خود بودند، شما نیز مسئول هر پیشامدی هستید که در میان قوم شما اتفاق میافتد؛ و من خود کفیل مسلمانان هستم.» |
+ | گفت: شما در مورد جنگ با مردم سرخ و سیاه ( دشمنان پیامبر خدا از هر قوم و قبیلهای ) با وی پیمان میبندید. اگر آمادهاید مال خود را در راه او فدا کنید و جان بزرگان خود را در این راه ارزانی دارید، با او همپیمان شوید وگرنه از هم اکنون ''===تن به این بیعت ندهید که در دنیا و آخرت رسوا خواهید شد؛ و اگر بر پیمان او استوار باشید خیر دنیا و آخرت را خواهید برد===. ''
مردان و زنان مدینه همگی در پاسخ او گفتند: ای رسول خدا! اگر ما بر پیمان خویش وفادار باشیم چه پاداشی نصیب ماست؟ رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:« ((بهشت|بهشت)). گفتند: پس دست خویش را بگشا تا با تو پیمان ببندیم. براء بن معرور و ((اسعد بن زراره)) و ((ابوالهیثم بن تیهان|ابو الهیم)) نخستین کسانی بودند که با رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم پیمان بستند. آن گاه بقیه مسلمانان نیز دست بر دست پیامبر نهادند و پیمان بستند. ===پس از این پیمان، دوازده تن از 75 مسلمان مدینه به عنوان سرپرستان ((انصار)) (نقباء الانصار) انتخاب شدند===.
__رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم رو به این دوازده تن کرد و فرمود:__ ::^ چنان که حواریون در نزد ((حضرت عیسی علیه السلام|عیسی)) ضامن قوم خود بودند، شما نیز مسئول هر پیشامدی هستید که در میان قوم شما اتفاق میافتد؛ و من خود کفیل مسلمانان هستم.^::
!منابع: *سیرةالنبویه |
- | مراجعه شود به: ((ارای ب - تثیر قرآن)) |
+ | !مراجعه شود به: *((یامر اک تثیر قرآن)) |