/> /> />
    
 منو
 صفحه های تصادفی
از کار انداختن Balloon Tip
پشیمانی شیعیان کوفه پس از شهادت امام حسین علیه السلام
قانون بقای انرژی
عیادت زنهای مدینه از فاطمه علیهاسلام
برف
اولتیماتوم روسیه
دقت امام علی علیه السلام درباره بیت المال
خواجه نصیرالدین طوسی
توابع کسری
کتابهای ریاضیات
 کاربر Online
1118 کاربر online
تاریخچه ی: بیدل دهلوی

تفاوت با نگارش: 1

Lines: 1-78Lines: 1-102
-::~~red:ی نمام اس.~~:: +در سا 1054 هـ.ق در ساحل جنوبی ودخانه نگ" شهر "عظیم آباد"، "میرزا عبدالخالق" صوفی سلخورده ی قادری صاحب فرزند پسری شد.
-در سال 1054 هـ.ق در ساحل جنوبی رودخانه "گنگ" در شهر عظیم آباد پتنه "میرزا عبدالخالق" صوفی سالخورده قادری صاحب فرزند پسری شد، میرزا به عشق مراد معنوی سلسله طریقت خود یعنی "عبدالقادر گیلانی" نام فرزندش را "عبدالقادر" گذاشت. دوست و هم مسلک "میرزا عبدالخالق"، "میرزا ابوالقاسم ترمذی" که صاحب همتی والا در علوم ریاضی و نجوم بود برای طفل نو رسیده آینده درخشانی را پیشگویی کرد و به میمنت این میلاد خجسته دو ماه تاریخ "فیض قدس" و "انتخاب" را که به حروف ابجد معادل تاریخ ولادت کودک می شد، ساخت. +میرزا به عشق مراد معنوی سلسله طریقت خود یعنی "عبدالقادر گیلانی" نام فرزندش را "عبدالقادر" گذاشت.
-ن میرزا ه قبیله "ارلاس" ی سید، قبیله ای از مغول با ردانی نگاور. ایکه کِی، چر و چونه نیاکانش به سرزمین هند مهاجرت کرده بودن، نامعلوم و در پرده ای از ابعام است. +اد میرزا ز قبیله "ارلاس" بند که قبیله ای از مغول بد ا ردانی جناور.
-"عبداقادر" گی که هنوز بیش از چهار سال و یم نداشت پدرش را از دست داد و در سایه سرپرستی و تربیت عمویش "میرزا قلدر" قرار گرفت، به مکتب رفت و در زمانی کوتاه قرائت قرآن کریم را ختم کرد، بعد از مدتی کوتاه مادرش نیز درگذشت و در سری مصیبت تنها ماند "عبداار" پ ز مدتی به ویه "میرزا قلند" که خود از صوفیان باص بد. مکتب و مدرسه را رها کرد و مستقیماً تحت آموزش معنوی وی قرار گرفت، میرزا قلندر معقد د ک ار ع و اش وسیله کش حجاب برای رسیدن به حق نباشد خو تبدیل ه زرتری حجابها در اه حق می گردد و جز ضلالت و گمراهی نتیج ای نخواهد داشت. "عبداقادر" ر کنار وی با مبانی تصوف آشنایی لازم را پید کد و همچنین در این راه از امداد و دستگیری "مولینا کمال" دوست و مراد معنوی پدر بهره ه برد. از مان روها عبدالقادر به شوق حق، ترانه عشق می سرود و چون ر فظ و اخفای از عشقش به حق مصر بود "رمزی" خلص می گر تا ایک بن بر قول یکی از شاگردانش هنگام مطالعه گلستان سعدی از مصراع "بیدل از ی نشان چه گوید باز" به وجود آمد و تخلص خود را از "رزی" به "بیدل" تغییر داد. +ای ع که چه وت و چرا و گونه نیاکانش سرمین هند ار کده وند ناوم است. />

/> align=left> />
/>{img src=img/daneshnameh_up/9/9b/BidelDehlavi.jpg}
دار" ای ک هنو بی ز چهار ال و نی نداشت در را از د داد و در سایه ررتی و ری عموی "میرا نر" قرار گرت.
-بیدل چهره ای خوشایند و ثه ای نیرومند داشت، فن کشتی ا نیک می دانست و ورزشهای طاقت فرسا معمولی ترین فعالیتهای جسمی او بود. در ال 1075 هـ.ق به دهلی رفت، هنگام اامت در دهلی دایم الصوم بود و آنچنانکه خو ر چهار عنصر نقل کرده ات. ب سبب تزکیه درون و حمل انواع ریاضت ها و مواظب بر عباات درای اشراق بر جان و دلش شوده شده بود و مشاهدات روحانی به وی دست می داد. +او ه مکت رفت و در مای کوه قرات رن کریم را ت رد.
-تلاش معا او را به خدمت در سپاه شهزاده "اعم شاه" ر او رنگ زیب بازگرداد. اما پس از مدت کوتاهی، چون از او تقاضای مدیحه کردند، از خدمت سربازی استعفا کرد. بیدل در سال 1096 هـ.ق به دهلی رفت و با حمایت و کمک نواب شکرا... خان داماد عاقل خان راضی مقدمات یک زندگی توأم با آرامش و عزلت را در دهلی فراهم کرد، زندگی شاعر بزرگ در این سالها به تامل و تفکر و سریش شعر گذشت و منزل او میعادگاه عاشقان و شاعران و اهل فکر و ذکر بود، در همین سالها بود که بیدل به تکمیل مثنوی "عرفان" پرداخت و این مثنوی عظیم عرفانی را در سال 1124 هـ.ق به پایان رساند، با وجود تشنج و درگیری های سیاسی در بین سران سیاسی هند و شورش های منطقه ای و آشفتگی اوضاع، ر شاعر تا آخرین روز زندگی خود از تفکرات ناب عرفانی و آفرینش های خلاقانه هنری باز نماند. بیدل آخرین آینه تابان شعر عارفانه فارسی بود که نور وجودش در اریخ چارم صفر 1133 ه.ق به خاموشی گرایید. +بعد از مدتی کوتاه عبدالقادر مادر خود را نیز از دست داد و به توصیه "میرزا قلندر" که خود از صوفیان بود. مکتب و مدرسه را رها کرد و مستقیماً تحت آموزش معنوی وی قرا گرفت.

میرز
ا قلندر معتقد بود که اگر علم و دانش وسیله کشف حجاب برای رسیدن به حق نباشد خود تبدیل به بزرگترین حجابها در راه حق می گردد و جز ضلالت و گمراهی نتیجه ای نخواهد داشت.

"عبدالقا
در" در کنار وی با مبانی تصوف آشنا شد. از همان روزها عبدالقادر به شوق حق، ترانه عشق می سرود و چون بر حفظ و پنهان کردن راز عشقش به حق اصرار داشت "رمزی" تخلص می کرد تا اینکه بنا به گفته ی یکی از شاگردانش هنگام مطالعه گلتان سعدی از مصراع "بیدل از بی نشان چه گی باز" به شوق آمد و تخلص خود را از "رمزی" به "بیدل" تغییر داد.

بیدل چهره ای خوشایند
و جثه ای نیرومند داشت و فن شتی را به خوبی می انست و ورزشهای طاقت فرسا معمولی ترین فعالیتهای جسمی او بود.
/>بیدل برای گذراندن زندی به خدمت ر سپاه شاهزاده "اعظ شاه" درآمد، اما پس از مدت کوتاهی، چون از او تقاضای مدیحه کردند، از خدمت سربازی استعفا کرد.

بیدل در سال 1096 هـ.ق به دهلی رفت و با حمایت و کمک شخصی به نام "شکرا... خان" مقدمات یک زندگی توأم با آرامش و عزلت را در دهلی فراهم کرد.
/>زندگی شاعر بزرگ در این سالها به تامل و تفکر و سرون شعر گذشت و منزل او میعادگاه عاشقان و شاعران و اهل فکر و ذکر بود.
/>در همین سالها بود که بیدل به تکمیل مثنوی "عرفان" پرداخت و این مثنوی عظیم عرفانی را در سال 1124 هـ.ق به پایان رساند.
/>با وجود تشنج و درگیری های سیاسی در بین سران سیاسی هند و شورش های منطقه ای و آشفتگی اوضاع، ی تا آخرین روزهای زندگی خود از تفکرات ناب عرفانی و آفرینش های خلاقانه هنری باز نماند.

بیدل آخرین آینه تابان شعر عارفانه فارسی بود که نور وجودش در ا 1133 ه.ق به خاموشی گرایید.
 از بیدل غیر از دیوان غزلیات آثار ارزشمند دیگری در دست است که مهمترین آنها عبارتند از:  از بیدل غیر از دیوان غزلیات آثار ارزشمند دیگری در دست است که مهمترین آنها عبارتند از:
 1~~green:- مثنوی عرفان  1~~green:- مثنوی عرفان
 2- مثنوی محیط اعظم  2- مثنوی محیط اعظم
 3- مثنوی طور معرفت  3- مثنوی طور معرفت
 4- مثنوی طلسم حیرت  4- مثنوی طلسم حیرت
 5- رباعیات  5- رباعیات
 6- چهار عنصر (زندگینامه خود نوشت شاعر)  6- چهار عنصر (زندگینامه خود نوشت شاعر)
 7- رقعات  7- رقعات
 8- نکات  8- نکات
 و ..... ~~ و ..... ~~
-اندیشه بیدل، اندیشه وحدت و یگانگی است، در منظر او عالم جلوه حق است و انسان آینه ای که حیران به تماشا چشم گشوده است، به تماشای تجلی حق در عالم وجود
در نگاه شاعر ذره تا خورشید چشم به سوی حق دارند و تمام هستی، پرشکوه و پاک به عشقی ازلی در جستجوی حق است:
+اندیشه بیدل، اندیشه وحدت و یگانگی است. />
در منظر او عالم جلوه حق است و انسان آینه ای که حیران به تماشا چشم گشوده است، به تماشای تجلی حق در عالم وجود.

در نگاه شاعر تمام هستی در جستجوی حق است:
 ~~green:ذره تا خورشید امکان، جمله، حیرت زاده اند ~~green:ذره تا خورشید امکان، جمله، حیرت زاده اند
 جز به دیدار تو چشم هیچکس نگشاده اند~~ جز به دیدار تو چشم هیچکس نگشاده اند~~
-__تغا تو ز ه و نر به سوی داشت__ +__ونه هیی ز شعار بی__
 ~~green:چه سحر بود که دوشم دل آرزوی تو داشت ~~green:چه سحر بود که دوشم دل آرزوی تو داشت
 تو را در آینه می دید و جستجوی تو داشت تو را در آینه می دید و جستجوی تو داشت
 به هر دکان که در این چارسو نظر کردم  به هر دکان که در این چارسو نظر کردم
 دماغ ناز تو سودای گفتگوی تو داشت دماغ ناز تو سودای گفتگوی تو داشت
 به دور خمکده اعتبار گردیدیم به دور خمکده اعتبار گردیدیم
 سپهر و مهر همان ساغر و سبوی تو داشت سپهر و مهر همان ساغر و سبوی تو داشت
-ز خلق این همه غفلت که می کند باور

تغافل تو زهر سو نظر به سوی تو داشت

نظر به رنگ تو بستم نظر به رنگ تو بود
+نظر به رنگ تو بستم، نظر به رنگ تو بود
-خیال روی تو کردم خیال روی نو داشت +خیال روی تو کردم، خیال روی تو داشت
-زما و من چقدر بوی ناز می آید +زما و من، چقدر بوی ناز می آید
 نفس به هر چه دمیدند های و هوی تو داشت~~ نفس به هر چه دمیدند های و هوی تو داشت~~
-__ای ز فرصت بی خبر در هر چه هستی زود باش__ +~~red:***~~
 ~~green:من نمی گویم زیان کن یا به فکر سود باش ~~green:من نمی گویم زیان کن یا به فکر سود باش
 ای ز فرصت بی خبر در هر چه هستی زود باش ای ز فرصت بی خبر در هر چه هستی زود باش
 زیب هستی چیست غیر از شور عشق و ساز حسن زیب هستی چیست غیر از شور عشق و ساز حسن
-نکهت گل گر نه ای دود دماغ عود باش +نکهت گل گر نه ا دود دماغ عود باش
 راحتی گر هست در آغوش سعی بیخودی ست راحتی گر هست در آغوش سعی بیخودی ست
 یک قلم لغزش چو مژگانهای خواب آلود باش یک قلم لغزش چو مژگانهای خواب آلود باش
 مومیایی هم شکستن، خالی از تعمیر نیست مومیایی هم شکستن، خالی از تعمیر نیست
 ای زبانت هیچ! بهر دردمندی سود باش ای زبانت هیچ! بهر دردمندی سود باش
 نقد حیرتخانه هستی صدایی بیش نیست نقد حیرتخانه هستی صدایی بیش نیست
 ای عدم! نامی به دست آورده ای موجود باش~~ ای عدم! نامی به دست آورده ای موجود باش~~

تاریخ شماره نسخه کاربر توضیح اقدام
 شنبه 28 مرداد 1385 [08:51 ]   6   حمیده کاشیان      جاری 
 یکشنبه 22 مرداد 1385 [10:51 ]   5   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 یکشنبه 22 مرداد 1385 [10:50 ]   4   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 شنبه 14 مرداد 1385 [10:00 ]   3   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 شنبه 14 مرداد 1385 [07:35 ]   2   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 شنبه 24 تیر 1385 [11:49 ]   1   حمیده کاشیان      v  c  d  s 


ارسال توضیح جدید
الزامی
big grin confused جالب cry eek evil فریاد اخم خبر lol عصبانی mr green خنثی سوال razz redface rolleyes غمگین smile surprised twisted چشمک arrow



از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..