تاریخچه ی:
بزرگواریهای ویژه حضرت سجاد علیه السلام
تفاوت با نگارش: 1
| + | خدوند متعال به پیامبرش در قرآن مجید می فرماید: «__و انک لعلی خلق عظیم __» (4/ قلم) هر آینه تو اخلاق والا و بزرگی داری، این خلق عظیم حضرت ((حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله|رسول الله صلی الله علیه و آله)) در فرزندان او که جانشینان بر حقش می باشند نیز بروز یافته و هر کدام نمودار صدها فضیلت و کرامت خاص و استثنائی بوده اند. |
- | د متال ب یامب آ ی ی رمید: «و ک عی ل ی » (4/ لم) ر ینه و ااق واا و بزرگی هستی این خلق ی ر رول الله (لی لله علی و ه) فرا و ک نیا بر ق می با نیز رو یافته ر کام نمودار صدها فیت کرا خ و اتثنای وده اند. |
+ | ((رت اا سجاد علیه السلام|حضرت ین العابدی عیه السلام)) بلصوص ت ب ائط زدگی می و وکشان در جاع ابلی ّی ر فتخاری ز کرامای استثائی و بزرگواریهای ویژه ترسیم نموه اند، بخشی ای رگوریها در لال ررسی عضی از ضائل و کاتها ر ور کی ا بری ابعا تلف زنگی ضرت مود اشاره قرار گرفت، از بیل عد تعرض ه « هشام بن اسماعیل » والی مدینه با چه گذشته سام کردن بر ا پینهاد بخین مال و امول تا دهی ود را پرداخت کند. |
- | حضرت زین اعابدین (لیه لم) بلصو ا تو ه ر زندگی مشی و وکان ر م تلوی رین افتخای ا زکامای تثنائی زوریهی ویه رسی موه ان بخشی ان بزرواریها در خ ررسی بعضی فئ و متها حضرت ر کلی در لل ری اعاد ملف نی حضر مود ااه ر گرفت، از قی د رض به «ام اسماعی » والی مدینه ا نچه ه لم کرن بر او پینهد خیدن م اموا تا بدهی خو را پرداخت ک ک ((صبر بی ایان|صبر بی ایان حضرت ))رایت آ نقل ده ات. |
+ | مین د بگوانه و کینه ضر کنیزانی ک موجب ادن رف صورت رت و مرح شدن آ ی افتان سیخهای کا ری وت زند ضر ه و او من ش، ه در ((عفو و گ|و و ت حضرت)) داستا یا گردید. ی ر این افاد در ره دا زا مو. رخی دیگر از ی گونه راریها منر به د ((ام سجاد علی السلام از دیدگاه صحا| ابه ر با ن)) ینک موه های دیری از کرامت رگاریای حضرت ی دایم. |
- | مچی ااه کریمان حت ا یزای که موب ادن رف ر ورت ت و روح شدن آن یا افادن یهی کاب وی ورت فرند حضرت ک فو ا منر ، که در مت ((و |عفو گشت ))داستان بین گدید. ری حضرت ی ارد ا د ره ا د نمود. رخی یگر ا این ونه گویها نر فر ((مام جد یه اللام از دیگ حاب و ان|در ابطه حضرت ا برگان )) اینک ه نمونه های دیگری ز کرا و بزگوایهای ت ی ردازیم. |
+ | 1 ((حضرت اما جعفر صادق علی لل|مم د علیه اللا)) ی فرمایند: عی بن الحین لوات لله علیهما بر رهی از جزای ها ب کدند ر یکه ر ل خود سر بودند. آن آایان جزامی ها مشغول صرف بحانه بودند. و ت ا به ذا عوت کرند. حضرت و: اا من گر وه دار ودم حتماً یکار ی م. عد چونکه ب منل ین دستور دادند عای طب نمیند، ه دستور حضرت ل شد و ار کدند سیار دقّ کنند و در هیه ا یرند (ینی سیار مراق باشند ه ی خوی هیه ش ) س حضر مامی ن جی ها ا دو مو و نه آمدند ا حضرت ذا (صبانه ی نهار) ور او نیز ا نها تاول رمود. |
- | 1ـ امام صادق لیه اسلام می فرایند: علی بن الحسین صلوات لله علیهما بر گروهی از جزامی ها عبور کردند در حالیکه بر ااغ خود سوار بودند. آن آقایان جزامی ها مشغول صرف صبحانه دند. و حضرت را به غذا عوت کردد. حضرت رو: ام اگ وه ار ودم ما اینکر می کدم. بعد چونکه ب منزل رسیدند دستور داد عامی طبخ نماند دتور عمل شد و مین او کرد بسیار قّت ک و در تیه غذا نسبت بگیر (یعی سیار مراب بشند که ذای خوبی تهیه شود )، سپس حضرت تمامی آن جزای ها را دعوت فرمود و نه آمدند با ضرت غذا (حاه ا نار) خوردد و او نیز با آنها تناول فرمود. |
+ | د رایت یگری در هین زمینه ده ات ک حضرت ی ا آا گ مود: ان مکبرین را د نمی درد و ذا برگت مود ن ر ارم بد آنها ا به منز دعوت کرد و د ا اا نان قداری پو و غذا نیز به آنها ا کرد. |
- | وای یگی در مین ینه مد ا که حضرت تی ا آنها گ رود، خدندمتکرین را دوت نی اد لا بگت و رود ن روه ار و عد نا ا به نل دوت کردو د ا اام آنان مقاری ل و غذا نی ه ا اا کد. |
+ | 2ـ مم اق لیه لسلام فرمودند: حضرت عی بن حسین علیه سلام سفر نمی کردد مگر با فقئی که حضرت را ی شناختند و با ایشان رط می کرد که در آه آنان ن یاز دارد، حضرت خادم ان باشد. یکبار که حضرت با گروهی مسافرت می کد، ردی ایشانرا دید و ناخت و به آنا گفت: این لی بن السین علیه السلام است. در ای حال نان بوی ضرت هجوم آردد و دست پای ایشان را بوه ارا کرده و گفند: یبن رسل الله می واستید ما به آتش جنم ر غلطیم؟ ناخواسته و از سر غفلت دست و ی پی ما نبت به شما ائی می کرد آیا م تا آخر در لاک نمی دیم؟ استی چه ری شا را این یوه وا می داشت؟ |
- | 2ـ امام صادق علیه اسلام فرمودند: حضرت علی بن الحسین علیه اسلام سفر نمی کردند مگر با رفقائی که حضرت را نمی شناختند و با ایشان شرط می کرد که در آنچه آنان بدان نیاز دارندحضرت خادم آنان باشد. یکبار که حضرت باگروهی مسافرت می کرد مردی ایشانرا دید و شناخت و به آنان گفت: این علی بن الحسین علیه اسلام است. در این حال آنان بسوی حضرت هجوم آوردند و دست و پای ایشان را بوسه باران کرده و گفتند: یابن رسول الله می خواستید ما به آتش جهنم در غلطیم؟ اگر نا خواسته و از سر غفلت دست و یا پای ما نسبت به شما خطائی می کرد آیا ما تا آخر دهر هلاک نمی شدیم؟ راستی چه امری شما را بر این شیوه وا می داشت؟
حضرت فرمود: یکبار من با گروهی مسافرت می کردم که آنان من را می شناختند. از این رو بخاطر رسول الله صلی الله علیه و آله بر خوردی با من کردند و چیزی به من دادند که استحقاق آن را نداشتم. پس من می ترسم که شما نیز مانند آنرا به من اعطا کرده و همان برخورد را با من بنما ئید. از اینرو کتمان امر خودم «نزد من محبوبتر گردید. » در حدثی دیگر در همین ارتباط آمده است که به حضرت گفته شد: چرا هر گاه سفر می کنید اسم خودتان را از سایر رفقا کتمان می کنید؟ جواب فرمود: کرامت دارم که به خاطر رسول الله صلی الله علیه و آله چیزی را بگیرم که مثل آن را اعطا نمی کنم. |
+ | حضرت فرمود: یکبار من با گروهی مسافرت می کردم که آنان من را می شناختند. از این رو بخاطر رسول الله صلی الله علیه و آله بر خوردی با من کردند و چیزی به من دادند که استحقاق آن را نداشتم. پس من می ترسم که شما نیز مانند آنرا به من اعطا کرده و همان برخورد را با من بنمائید. از اینرو کتمان امر خودم نزد من محبوبتر گردید. />در حدیثی دیگر در همین ارتباط آمده است که به حضرت گفته شد: چرا هر گاه سفر می کنید اسم خودتان را از سایر رفقا کتمان می کنید؟ جواب فرمود: کرامت دارم که به خاطر رسول الله صلی الله علیه و آله چیزی را بگیرم که مثل آن را اعطا نمی کنم. |
| و حضرت فرمودند، بخاطر قرابت و نزدیکیم با رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم هرگز به چیزی متمنع نشده و استفاده ای نبردم. | | و حضرت فرمودند، بخاطر قرابت و نزدیکیم با رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم هرگز به چیزی متمنع نشده و استفاده ای نبردم. |
- | 3ـ «به حضرت گفته شد شما نیکوترین مردم هستید و با مادرتان سر یک سینی و ظرف غذا، غذا نمی خورید در حالیکه ایشان این را آرزو دارند. حضرت فرمود: من کراهت دارم که دستم را به سوی چیزی که قبلاً چشم مادرم به آن سبقت گرفته دراز کنم و در نتیجه عاق شوم. حضرت بعد از این طبقی را روی غذا گاشته و دستش را زیر طبق وارد می کرد و غذا می خورد. » از این روایت شریف به دست می آید که حضرت چگونه بزرگوارانه حرمت و حق مادر خود را (که البته یکی از دایه های حضرت بوده است) مراعات می کرده اند. |
+ | 3ـ « به حضرت گفته شد شما نیکوترین مردم هستید و با مادرتان سر یک سینی و ظرف غذا، غذا نمی خورید در حالیکه ایشان این را آرزو دارند. حضرت فرمود: من کراهت دارم که دستم را به سوی چیزی که قبلاً چشم مادرم به آن سبقت گرفته دراز کنم و در نتیجه عاق شوم. حضرت بعد از این طبقی را روی غذا گاشته و دستش را زیر طبق وارد می کرد و غذا می خورد. » از این روایت شریف به دست می آید که حضرت چگونه بزرگوارانه حرمت و حق مادر خود را (که البته یکی از دایه های حضرت بوده است) مراعات می کرده اند. |
- | 4ـ عمر بن علی ابیطالب علیه اسلام نزد عبد الملک مروان در زمینه صدقات (موقوفات) پیامبر صلی الله علیه و آله و امیر الممنین علیه اسلام از حضرت عل بن الحسین علیه اسلام شکایت نمود و گفت: ای امیر المومنین من پسر صدقه دهنده (واقف) هستم و این مرد (حضرت علی بن الحسین علیه السلام بود تا معلوم شود دشمنان دودمان پیامبر نیز از چه مرتبه ای از دنائت و پستی برخوردار بوده اند. |
+ | 4ـ ((عمر بن علی ابیطالب علیه السلام)) نزد ((عبدالملک بن مروان)) در زمینه صدقات (موقوفات) پیامبر صلی الله علیه و آله و ((حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام|ایرالمؤمنین علیه السلام)) از حضرت عل بن الحسین علیه اسلام شکایت نمود و گفت: ای امیر المومنین من پسر صدقه دهنده (واقف) هستم و این مرد (حضرت علی بن الحسین علیه السلام بود تا معلوم شود دشمنان دودمان پیامبر نیز از چه مرتبه ای از دنائت و پستی برخوردار بوده اند. |
- | منابع :
بحارالانوار ، ج 46 ، ص 55 ، حدیث 2 و ص 94 حدیث 84 به نقل از اصول کافی
ص 74 حدیث 64 به نقل از امالی ابن الشیخ
ص 93 حدیث 82 به نقل از مناقب و ص 113 به نقل از مناقب |
+ | !منابع: *بحارالانوار، ج 46، ص 55، حدیث 2 و ص 94 حدیث 84 به نقل از اصول کافی *ص 74 حدیث 64 به نقل از امالی ابن الشیخ *ص 93 حدیث 82 به نقل از مناقب و ص 113 به نقل از مناقب |
- | مراجعه شود به:
((بعد اجتماعی امام)) |
+ | !مراجعه شود به: *((بعد اجتماعی امام سجاد علیه السلام)) |