مقدمه
حد وسط درهر قیاسی به عنوان یک پل ارتباطی و پیوند دهنده میان اصغر و اکبر است.
دربرهان بخاطر اینکه حد وسط
علت یقین به نتیجه یعنی علّت یقین به اکبر به اصغر است استدلالی برتر نسبت به سایر استدلالات میباشد. از این روست که حد وسط را «واسطه در اثبات» مینامند. حال اگر حد وسط علاوه بر اینکه
واسطه در اثبات است واسطه در ثبوت اکبر برای اصغر میباشد. برهان لم بر آن مشتمل خواهد شد چون هم لمّیت در وجود و هم در تصدیق را بیان میکند.
تعریف برهان لمّی
با توجه به اینکه در برهان لمّی هم حد واسطه در حکم و تصدیق ذهنی است و هم علّت وجود خارجی نسبت میان اکبر و اصغر در عالم خارج است میتوان برهان لمّی را چنین تعریف نمود «برهان لمّی برهانی است که حد وسط هم واسطه در اثبات است و هم واسطه در ثبوت».
برهننا باللّم والانّ قُسم علمٌ مِن العلتهِ بالمعلول لم
وعکسُه اِن و لم اسبق هو با عطاءِ الیقینِ اوثق
اینکه برهان در نزد ما بردو قسم انّی و لمّی تقسیم میشود
علم از علّت به معلوم لمّ است و برعکس آن برهان انّی است. برهان لمّی بهتر از
برهان انی است زیرا برهان لمّی در یقین آور بودن خود مورد اعتماد و مطمئنتر است. توضیح اینکه وقتی از علّت به معلول میاندیشیم و دلیل میآوریم اشتباه نخواهیم کرد ولی از آن جهت که معلول ممکن است علّتهای متعددی داشته باشد استدلال از معلول به علّت خطا پذیر خواهد بود.
انواع برهان لمّی
- برهان لمّی مطلق :
در این برهان علاوه براینکه حد وسط واسطه در اثبات و ثبوت است علّت وجود اکبر نیز میباشد. به بیان دیگر که در آن اوسط واسطه در ثبوت مطلق اکبر است و نه فقط در ثبوت اکبر برای اصغر ، این درجایی است که اصلا اکبر وجود ندارد جز در اصغر. مثل:«این آهن حرارتش بالارفته است وهرچه که حرارتش بالارود منبسط میشود، پس این آهن منبسط شده است».
- برهان لمّی غیرمطلق :
برهانی است که درآن هرچند حد اواسط واسطه در اثبات و ثبوت است ولی علّت وجود خود اکبر در خارج نیست بلکه یا معلول اکبر است یا معلول اصغر است و یا معلول هیچکدام از آنها نیست.
چند مثال برهان لمّی غیرمطلق
- هنگامی که حد وسط معلول اکبر است: «این چوب جاذب آتش است و هر چوبی که جاذب آتش باشد آتش میگیرد پس این چوب آتش میگیرد».
- هنگامی که حد وسط معلول اصغر است: «مثلث با دو قائمه برابر است و هرآنچه با دوقائمه برابر باشد نصف زوایای مربع است پس مثلث نصف زوایای مربع است».
- حد وسط معلول هیچکدام نیست: «این حیوان کلاغ است و هر کلاغی سیاه است پس این حیوان سیاه است».
معنای علّت دربرهان لمّی
- علت فاعلی :
دربسیاری از موارد ، فرض وجود فاعل تنها مستلزم وجود معلول نیست بلکه فاعل ، تنها درصورتی که فاعل تمام باشد حد وسط برهان تلقی میشود. یعنی فاعل بودن به معنی تام دربردارنده همه جهات تأثیر باشد به عبارت دیگر علّت فاعلی عبارتست از فاعل ، سبب و مبدأ حرکت که گاهی از آن به «ما منه الوجود» تعبیر میشود.
- علت مادى :
مادهای که با پذیرش صورت به وجود شیء فعلیت میدهد.
توضیح اینکه در بسیاری از امور طبیعی وقتی ماده برای قبول صورت مستعد شد صورت بالفعل تحقق مییابد مثل اینکه بذر در زمین خوب و در زمان خوب قرار میگیرد و به حد کافی آبیاری شود دراین صورت سزاوار است که از طرف
خداوند وجود او بر او اضافه شود. ولی در بسیاری از امور طبیعی ، تحقق استعداد ماده مستلزم تحقق بالفعل صورت نیست مانند صرف استعداد آجر و ماسه مستلزم خانه شدن را ندارند بلکه مستلزم یک محرک بیرونی (بنّا ,
مهندس) است. پس هر مادهاى را نمیتوان به عنوان حد وسط دربرهان قرار داد.
- علّت صوری :
چیزی است که شیء توسط آن فعلیت یابد و یا به بیان دیگر.
فعلیت و صورت خاصی است که در ماده پدید میآید و به آن ماده آثار و تعینِ خاصی میدهد مانند
صورت نباتی و
صورت حیوانی و... که به عنوان «ما به الوجود» نیز آمده است.
- علّت غایی :
عبارت از انگیزه فاعل برای انجام کار است مانند اهداف انسان که برای آنها تلاش مینماید. وجود غایت تنها پس ازفرض صاحب غایت ، که همان معلول است امکانپذیر است. زیرا وجود خارجی غایت متأخر از وجود معلول است و نیز معلول آن میباشد. از این علّت بنام «ماله الوجود» نامبرده میشود.
ممکن است درمقام اشکال پرسیده شود در برهان علم به وجود علّت مستلزم علم به وجود معلول است. این صورتی صادق است که علّت ، علت تام باشد ولی هر یک از علل یاد شده به تنهائی علّت ناقصهاند و وجودشان مستلزم وجود معلول نیست لذا از یک آنها برهان لمّی تشکیل نمیشود.
جواب آن است که ما فرض میکنیم ازیکایک علّتهای نامبرده شده برهان لمّی تشکیل میشود که تحقق و وجود سایرعلّتها مفروض و مفروغ عنه است اگر آن علّتی که حد وسط قرارگرفته است مفروض شود مستلزم وجود بالفعل معلول خواهد بود چون وجود سایر علّتها مفروض است. بنابراین ضرورت وجود معلول در این موارد به خاطر آن است که وجود آن علّت از وجود سایر علّتها جدا نیست و در نتیجه یکی ازآنها بالقوه شامل دیگر علّتهاست.
مباحث مرتبط با عنوان