منو
 کاربر Online
377 کاربر online
تاریخچه ی: بدگمانی

V{maketoc}
!معنای لغوی
سوء ظن به معنای بدگمانی بوده و یکی از رذائل اخلاقی است که در دین ((اسلام)) و در ((قرآن کریم)) به شدت از آن نهی شده است.

!بد گمانی در قرآن
این صفت رذیله نتیجه ترس و ضعف ((نفس)) است، و اصولا افرادی که توان مقابله با دیگران را ندارند به این کار عادت می کنند. ترس از دیگران گاهی سبب می شود که انسان با تهمت زدن و با عینک بدبینی به دیگران نگاه کند. خود بزرگ بینی نیز گاهی از این روش خود را نشان می دهد.
خداوند مى‏فرماید: ::-=«یا ایُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثیرا مِنَ الظَّنِّ انَّ بَعْضَ الظَّنِّ اثْمٌ»=-:: (سوره حجرات، آیه 12 ) یعنى: اى گروه مؤمنین، اجتناب کنید از بسیارى از گمان به درستى که بعضى از گمانها گناه است.
و در جای دیگر مى‏فرماید: -=::«وَ ظَنَنْتُمْ ظَنَّ السُّوْءِ وَ کُنْتُمْ قَوْما بُورا»::=- (سوره فتح، آیه 12) یعنى: گمان بد بردید، و شما قومى بودید به هلاکت رسیده».

^حضرت امیر المؤمنین ع مى‏فرماید: «باید امر برادر مؤمن خود را به بهترین محامل حمل کنى. و باید به سخنى که از برادر تو سرزند گمان بد نبرى مادامى که محمل خوبى از براى آن بیابى».^

در روایت آمده است که: «خداوند متعال حرام کرده است از هر مسلمى خون او را و عرض او را و ظن بد به او بردن را». و همین مذمت از براى ظن بد کافى است که آن را قرین کشتن مسلم و دست‏اندازى به حریم و عرض او نموده. و شکى نیست که هر کس در باطن، بد به دیگرى برد و او را به شر و فساد نسبت دهد در ظاهر به نظر حقارت او را مى‏بیند، و اکرام او را آنگونه که سزاوار است بجا نمى‏آورد. و در حقوق او کوتاهى مى‏کند. بلکه مضایقه از غیبت، و اظهار آنچه گمان به او برده نمى‏کند. و همه این امور منشأ هلاکت او مى‏شود.

!یک پند همیشگی
::-=مرا پیر دانایی دو اندرز فرمود بر روى آب یکى آنکه: بر خویش خوش بین مباش دگر آنکه: بر خلق بدبین مباش.=-::

!چرا بدگمانی بد است؟
{picture=badgomani.jpg height=300 width=250 align=left}و سرّ اینکه ظن بد به مردم بردن، علامت خباثت نفس است و شارع از آن نهى فرموده آن است که: ظن بد چیزی نیست مگر القاى شیطان خبیث، زیرا که بجز خداوند متعال احدى از باطن دیگرى آگاه نیست، و هیچ دلى را به دل دیگر راه نمى‏باشد.
پس چگونه مى‏تواند شد که: کسى چیزى را ندانسته، و به چشم خود مشاهده نکرده، و از گوش خود نشنیده، در حق غیر اعتقاد کند؟ پس ظن بدى که آدمى مى‏کند امرى است که از راهى که نمى‏داند به دل او افتاده. و نیست آن راه، مگر راه شیطان. پس شیطان آن گمان را به دل او انداخته و به آنچه گمان برده و خبر داده. و آدمى چگونه خبرى که شیطان داده باشد قبول مى‏کند و حال آنکه شیطان از هر فاسقى فاسق‏تر است.
و خداوند متعال مى‏فرماید: «انْ جاءَکُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبِیَّنُوا» (سوره حجرات، آیه 6) یعنى: اگر فاسقى شما را خبرى آورد تبین کنید و آن را قبول نکنید. پس از براى اهل ایمان جایز نیست که تصدیق آن لعین را کنند - اگر چه بعضى قراین و علائم دیگر به آن اضافه شود - تا به سرحد یقین رسد.
پس همیشه باید به انسانها گمان خوب ببریم یعنی اگر مومنی را در معرض یک تهمت دیدیم بهترین احتمال را بدهیم.حتی اگر این احتمال بسیار ضعیف باشد.
^ملا احمد نراقی می گوید
پس هر گاه عالمى را در خانه امیر ظالمى ببینى شیطان به گمان تو مى‏اندازد که: او به جهت طمع به آنجا رفته، تو باید آن را به دل خود راه ندهى، زیرا که شاید باعث رفتنش اعانت مظلومى باشد. و اگر از دهن مسلمانى بوى شراب یابى باید جزم به اینکه او شراب حرام نوشیده است نکنى، زیرا که مى‏شود که مزمزه کرده باشد و ریخته باشد، یا بر آشامیدن آن مجبور بوده باشد، یا به تجویز طبیب حاذقى به جهت مداوائى آشامیده باشد. و بالجمله باید حکم تو بر افعال مسلمین چون حکم و شهادت بر اموال ایشان باشد. و همچنان که در مال حکم نمى‏کنى مگر به آنچه دیده‏اى، یا با اقرار شنیده‏اى، یا دو شاهد عادل در نزد تو شهادت داده‏اند، همچنین در افعال ایشان باید چنین باشى.^
!فرار از موضع تهمت و گمان بد
اگر شخص عادلی، بدى از مسلمانى نقل کند باید نه باید تکذیب شخص گوینده را کرد و نه حرف او را قبول کرد و حضرت امیر المؤمنین - علیه السلام - فرمودند که: «هر که خود را در محل تهمت در آورد ملامت نکند کسى را که به او بدگمان شود». و از حضرت امام زین العابدین - علیه السلام - مروى است که: ^صفیّه دختر حى بن اخطب، همسر محترم حضرت رسول - صلّى اللّه علیه و آله - حکایت کرد که: «وقتى حضرت پیغمبر - صلّى اللّه علیه و آله - در مسجد معتکف بودند من به دیدن او رفتم و بعد از شام از پیش آن حضرت مرخّص شده روانه منزل شدم. آن حضرت قدرى راه همراه من آمد و تکلم مى‏کرد، شخصى از انصار برخورد و گذشت، حضرت او را آواز داده فرمود: این زن من صفیّه است. آن شخص عرض کرد چه جاى این سخن بود، حاشا که من به شما ظن بد برم، حضرت فرمود: شیطان در رگ و خون بنى آدم جا دارد ترسیدم بر شما داخل شود و باعث هلاک شما شود». ^
آری در این برخورد پیغمبر - صلّى اللّه علیه و آله - دو ارشاد مهم براى ما است: یکى اینکه: باید نهایت دوری را از ظن بد کرد. دوم اینکه: هر کسى اگر چه مثل پیغمبر خدا باشد باید خود را از محل تهمت دور نگاه دارد.
پس کسى که عالم پرهیزکار باشد و در میان مردم معروف به صلاح و دیانت باشد مغرور نشود که کسى به من ظن بد نمى‏برد، و به این جهت خود را از محل تهمت محافظت نکند، زیرا که: هر فردى از انسان اگر چه اورع و اعلم جمیع مردم باشد همه کس او را به یک نظر نمى‏بیند. بلکه اگر جمعى کثیر او را در ظاهر و باطن خوب دانند و همه افعال او را حمل بر صحت نمایند، جمعى دیگر هستند که به دنبال عیب او باشند و اعتقاد تمام به او نداشته باشند و ایشان البته در محل تهمت زدن به او مى‏باشند.
و عین الرضا عن کل عیب کلیله و لکن عین السخط تبدى المساویا ؛ یعنى: چشم دوستى از دیدن هر عیبى کند است، اما چشم عداوت و دشمنى، بدی‎ها را ظاهر مى‏کند.
و هر دشمن حسودى نگاه نمى‏کند مگر به چشم دشمنى. پس آنچه خوبى که از آدمى دید مى‏پوشاند و در تجسّس بدی‎ها برمى‏آید. و هر بدى، البته به دیگران گمان بد مى‏برد و ایشان را چون خود مى‏داند. و هر معیوب رسوائى، دیگران را مانند خود رسوا و عیبناک مى‏خواهد، عیوب ایشان را در میان مردم ظاهر مى‏کند تا مردم از فکر او بیرون روند و زبان ایشان از او کوتاه گردد. «و البلیّه اذا عمّت طابت» یعنى: هر بلائى که عمومیت هم مى‏رساند گوارا مى‏شود.
پس بر هر مؤمنى لازم است که خود را از مواضع تهمت دور دارد تا بندگان خدا گمان بد به او نبرند و به معصیت نیفتند و این شخص هم در معصیت ایشان شریک باشد، زیرا که هر که سبب معصیت دیگرى شود او هم در گناه با او شریک خواهد بود.
و از این جهت خداوند عالم فرموده: «دشنام ندهید به کسانى که غیر خدا را مى‏خوانند، که ایشان هم خدا را دشنام دهند». و حضرت پیغمبر - صلّى اللّه علیه و آله - فرمود: «چگونه مى‏بینید حال کسى را که پدر و مادر خود را دشنام مى‏دهد؟ عرض کردند که: آیا کسى پدر و مادر خود را دشنام مى‏دهد؟ فرمود: بلى کسى که پدر و مادر غیر را دشنام دهد، آن غیر هم پدر و مادر او را دشنام دهد».
!طریقه درمان بدگمانى به خدا و خلق
و طریق معالجه بدگمانى به خدا و خلق آن است که: بعد از ملاحظه فساد ،آنچنان که گذشت و شرافت ضدّش؛که گمان نیک باشد، هرگاه گمان بدى از کسى به خاطر تو بگذرد اعتنائى به آن نکنى و دل خود را به آن شخص بد نسازى، و رفتار خود را با او تفاوت ندهى، و تفقّد و اکرام و احترامى که نسبت به او به عمل مى‏آوردى کم ننمائى.
بلکه بهتر آن است که در تعظیم و دوستى او بیفزائى. و در خلوت او را دعا کنى، تا به این سبب شیطان به غیظ آید و از ترس زیادشدن احترام و دعاى به او، دیگر گمان بد را به خاطر تو نیفکند.
و اگر به خطائى و لغزشى از شخصى برخوردى باید او را در خلوت نصیحت کنى، نه اینکه ابتدا غیبت و بدگوئى او نمائى. و باید از خطا کردن او محزون باشى، همچنان که از لغزش خود محزون مى‏شوى. و غرض تو از نصیحت او خلاص کردن او از هلاکت باشد. و هر گاه چنین رفتار نمائى ، براى تو ثواب ناراحتی و حزن بر خطاى او و ثواب نصیحت کردن او و نیز ثواب نجات او، هر سه جمع خواهد شد.
!همچنین ببینید:
*[http://www.andisheqom.com/page.php?pg=razael&idVeiw=11&level=4&subid=11|رذایل اخلاقی]

!منابع:
معراج السعاده حاج محمد احمد نراقی.

تاریخ شماره نسخه کاربر توضیح اقدام
 چهارشنبه 14 تیر 1385 [12:41 ]   9   یاسر ناظم نیا      جاری 
 چهارشنبه 14 تیر 1385 [12:27 ]   8   یاسر ناظم نیا      v  c  d  s 
 چهارشنبه 14 تیر 1385 [12:26 ]   7   یاسر ناظم نیا      v  c  d  s 
 چهارشنبه 14 تیر 1385 [12:23 ]   6   یاسر ناظم نیا      v  c  d  s 
 چهارشنبه 14 تیر 1385 [11:58 ]   5   یاسر ناظم نیا      v  c  d  s 
 دوشنبه 31 مرداد 1384 [11:41 ]   4   امیرمهدی حقیقت      v  c  d  s 
 چهارشنبه 21 بهمن 1383 [07:21 ]   3   شکوفه رنجبری      v  c  d  s 
 دوشنبه 11 آبان 1383 [04:17 ]   2   شکوفه رنجبری      v  c  d  s 
 سه شنبه 10 شهریور 1383 [07:01 ]   1   شکوفه رنجبری      v  c  d  s 


ارسال توضیح جدید
الزامی
big grin confused جالب cry eek evil فریاد اخم خبر lol عصبانی mr green خنثی سوال razz redface rolleyes غمگین smile surprised twisted چشمک arrow



از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..