منو
 صفحه های تصادفی
پیامبر اکرم و انتصاب اسامه بن زید به فرماندهی لشگر اسلام
سلطان مراد آق قویونلو
پنیر فتا
بهرامشاه غزنوی
دامنه
فسفر
بایسنقر آق قویونلو
نهج البلاغه
مکه
 کاربر Online
737 کاربر online
تاریخچه ی: بازاندیشی درباره خدا

در حال مقایسه نگارشها

نگارش واقعی نگارش:1
خدا از مقوله های اعتقادی مشهور در تاریخ بشر بوده است . خداباوری در میان خیلی از مردمان رواج داشته و دارد و کم وبیش در نگرش و طرز تلقی و رفتار و منش و مناسبات آنها اثر می گذاشته است.لذا بشر از دیرباز به خدا گرایش می یافته است.حتی امروز نیز که موضع عقل و علم جدید درباره خدا غالبا لا ادری ( نمی دانم ) است ، با ز کم نیستند آنها که مفهوم خدا هنوز در ذهن و دلشان جای دارد.

img/daneshnameh_up/0/09/allah1.jpg


  • البته بسته به اینکه هرکس یا نسل یا قومی ، از چه درجه رشد فرهنگی و از چه مقدار تعلیم و تربیت ، برخوردار ؛ چه نوع معیشت و مناسبات و وضعیت زیستی وچه روابطی با دیگران داشته ، و معلوماتشان در چه حد و روحیات و نیازها و خصایص روان شناختی شان چگونه باشد ، چند و چون باورها و انگاره های دینی آنان نیز متنوع ، متفاوت و طبعا متحول خواهد بود. تلقی مردم درباره خدا نیز ، از این قاعده مستثنا نیست. همان گونه که گفته اند راههای تا خدا ، به شمار مخلوقات است« الطرق الی الله بعدد انفس الخلایق» . به هر حال با توجه به تنوع فهمها و تلقیهای مردمان درباره خدا ، دو نوع تلقی و برداشت از خداوند وجود دارد:

الف: تلقیهای عامیانه ، شایع و رایج


در این برداشت ، خدا چیزی از چیزهاست ، منتها چیزی مجرد و غیر جسمانی و بزرگتر از چیزهای دیگر و محیط و مشرف بر چیزهای دیگر است . خدا بیرون از جهان ، تشخصی دارد. وجودی غیر جسمانی در ماورای طبیعت است.لذا خدا در این تلقی ، چیز مجردی است که متشخص و بیرون از جهان و محیط و مسلط بر جهان است. او فرمانروای مطلق است که دستورهای شرعی را توسط انبیاء به مردم ابلاغ می کند ، متشرعان را به بهشت می برد و متخلفان را به کیفر ابدی می رساند.

ب: تلقی خواص


img/daneshnameh_up/1/11/allah.jpg


در این برداشت خدا واقعیت پایدار ، بیکران و مواج هستی است و تشخصی ندارد. همه اشیاء را در بر می گیرد ولی هیچ یک از آنها نیست. نه در اشیاء حلول کرده و نه چیزی بیرون از آنهاست. امر خدا عجیب است، با طبیعت برای ما پدیدار می شود و در ماورای طبیعت به معنای جایی بیرون از طبیعت ، مستقر نیست. طبیعت به زبان علم ، ترجمه ای از خلقت به زبان کهن مذهبی است . خدا فراتر از ذهن و زبان و توصیف ماست و کمال اخلاص ، نفی صفات اوست ، حتی صفت وجود داشتن از سنخ وجود داشتن یک یک موجودات. خدا راز کردگاری و خلاقیت در هستی است.در تلقی خواص ، دانش به طبیعت در واقع فهم و توصیف مشیت خداست . خدا عنوانی بر متعالی بودن حقیقت وجود است و خداگرایی یعنی توجه به اینکه سر هستی عالم و آدم ، بسیار بلند و در خور احترام است.در اثنای کوشش برای تعالی یافتن ، می توان راز متعالی وجود را کم و بیش تجربه کرد. ما از طریق اخلاق و مناسبات خوب سر وجود را بزرگ می داریم. هر نوع حق گرایی در جوهر خود خدا گرایی است.

  • کار جهان و خدا با بسیاری از مقیاسهای عاطفی و اعتبارهای اخلاقی عادی ما ، سنجیدنی نیست. اگر با نظر پاک خطاپوش در عالم نگریسته شود با وجود همه شرور ، ذات هستی متعالی دیده خواهد شد. تسبیح خواهد شد و در برابر سر خلاقیت و الوهیت عظیم آن ، سر تعظیم و تسلیم فرود خواهد آمد . خدا بیرون از طبیعت نیست، با پارسایی تفکر ، انسان از پوچی جهان می گذرد. نجوایی از بن وجود استماع می کند، با نوای او همدل می شود . اشیاء نشانه ای از او ، قانونمندیها ترجمانی از فعل او و حرکتها آثار او می شوند. در این صورت نسبت دادن امور به ذات و ماهیت و طبیعت اشیا و علل و اسباب آنها ، عین نسبت دادن آنها به خدا خواهد بود.تعالی جستن در قالب وجدان اخلاقی یا عرفان، در گوهر خود، نیایش حق تعالی است. یعنی همه جا عکس رخ یار توان دید.

  • عقل غالبا نقاد و شکاک و تجربه گرای امروزی، ممکن است توصیفات عامیانه و تقریرات فلسفی و کلامی سنتی از خدا مورد تردید قرار دهد. اما این الزاما به معنای کفر به حق تعالی نیست، چون این تردید متوجه ذات کبریایی نیست بلکه متعرض بر ساخته های بشر درباره خداست.سرالاهی در هیچ سری نیست که نیست. هر قومی با نامی او را می جوید. خدا در انحصار این و آن نیست و شایسته نیست که خداگرایی ما ، در باطن ، حجابی از خودخواهی و انحصارگری باشدو تلقیهای دیگر از خدا به عنوان کفر اعلام شود.
منبع
مقصود فراستخواه ، دین وجامعه،ص411

خدا از مقوله های اعتقادی مشهور در تاریخ بشر بوده است . خداباوری در میان خیلی از مردمان رواج داشته و دارد و کم وبیش در نگرش و طرز تلقی و رفتار و منش و مناسبات آنها اثر می گذاشته است.لذا بشر از دیرباز به خدا گرایش می یافته است.حتی امروز نیز که موضع عقل و علم جدید درباره خدا غالبا لا ادری ( نمی دانم ) است ، با ز کم نیستند آنها که مفهوم خدا هنوز در ذهن و دلشان جای دارد.

  • البته بسته به اینکه هرکس یا نسل یا قومی ، از چه درجه رشد فرهنگی و از چه مقدار تعلیم و تربیت ، برخوردار ؛ چه نوع معیشت و مناسبات و وضعیت زیستی وچه روابطی با دیگران داشته ، و معلوماتشان در چه حد و روحیات و نیازها و خصایص روان شناختی شان چگونه باشد ، چند و چون باورها و انگاره های دینی آنان نیز متنوع ، متفاوت و طبعا متحول خواهد بود. تلقی مردم درباره خدا نیز ، از این قاعده مستثنا نیست. همان گونه که گفته اند راههای تا خدا ، به شمار مخلوقات است« الطرق الی الله بعدد انفس الخلایق» . به هر حال با توجه به تنوع فهمها و تلقیهای مردمان درباره خدا ، دو نوع تلقی و برداشت از خداوند وجود دارد:

الف: تلقیهای عامیانه ، شایع و رایج


در این برداشت ، خدا چیزی از چیزهاست ، منتها چیزی مجرد و غیر جسمانی و بزرگتر از چیزهای دیگر و محیط و مشرف بر چیزهای دیگر است . خدا بیرون از جهان ، تشخصی دارد. وجودی غیر جسمانی در ماورای طبیعت است.لذا خدا در این تلقی ، چیز مجردی است که متشخص و بیرون از جهان و محیط و مسلط بر جهان است. او فرمانروای مطلق است که دستورهای شرعی را توسط انبیاء به مردم ابلاغ می کند ، متشرعان را به بهشت می برد و متخلفان را به کیفر ابدی می رساند.

ب: تلقی خواص


در این برداشت خدا واقعیت پایدار ، بیکران و مواج هستی است و تشخصی ندارد. همه اشیاء را در بر می گیرد ولی هیچ یک از آنها نیست. نه در اشیاء حلول کرده و نه چیزی بیرون از آنهاست. امر خدا عجیب است، با طبیعت برای ما پدیدار می شود و در ماورای طبیعت به معنای جایی بیرون از طبیعت ، مستقر نیست. طبیعت به زبان علم ، ترجمه ای از خلقت به زبان کهن مذهبی است . خدا فراتر از ذهن و زبان و توصیف ماست و کمال اخلاص ، نفی صفات اوست ، حتی صفت وجود داشتن از سنخ وجود داشتن یک یک موجودات. خدا راز کردگاری و خلاقیت در هستی است.در تلقی خواص ، دانش به طبیعت در واقع فهم و توصیف مشیت خداست . خدا عنوانی بر متعالی بودن حقیقت وجود است و خداگرایی یعنی توجه به اینکه سر هستی عالم و آدم ، بسیار بلند و در خور احترام است.در اثنای کوشش برای تعالی یافتن ، می توان راز متعالی وجود را کم و بیش تجربه کرد. ما از طریق اخلاق و مناسبات خوب سر وجود را بزرگ می داریم. هر نوع حق گرایی در جوهر خود خدا گرایی است.

  • کار جهان و خدا با بسیاری از مقیاسهای عاطفی و اعتبارهای اخلاقی عادی ما ، سنجیدنی نیست. اگر با نظر پاک خطاپوش در عالم نگریسته شود با وجود همه شرور ، ذات هستی متعالی دیده خواهد شد. تسبیح خواهد شد و در برابر سر خلاقیت و الوهیت عظیم آن ، سر تعظیم و تسلیم فرود خواهد آمد . خدا بیرون از طبیعت نیست، با پارسایی تفکر ، انسان از پوچی جهان می گذرد. نجوایی از بن وجود استماع می کند، با نوای او همدل می شود . اشیاء نشانه ای از او ، قانونمندیها ترجمانی از فعل او و حرکتها آثار او می شوند. در این صورت نسبت دادن امور به ذات و ماهیت و طبیعت اشیا و علل و اسباب آنها ، عین نسبت دادن آنها به خدا خواهد بود.تعالی جستن در قالب وجدان اخلاقی یا عرفان، در گوهر خود، نیایش حق تعالی است. یعنی همه جا عکس رخ یار توان دید.

  • عقل غالبا نقاد و شکاک و تجربه گرای امروزی، ممکن است توصیفات عامیانه و تقریرات فلسفی و کلامی سنتی از خدا مورد تردید قرار دهد. اما این الزاما به معنای کفر به حق تعالی نیست، چون این تردید متوجه ذات کبریایی نیست بلکه متعرض بر ساخته های بشر درباره خداست.سرالاهی در هیچ سری نیست که نیست. هر قومی با نامی او را می جوید. خدا در انحصار این و آن نیست و شایسته نیست که خداگرایی ما ، در باطن ، حجابی از خودخواهی و انحصارگری باشدو تلقیهای دیگر از خدا به عنوان کفر اعلام شود.
منبع
مقصود فراستخواه ، دین وجامعه،ص411


تاریخ شماره نسخه کاربر توضیح اقدام
 پنج شنبه 05 مرداد 1385 [11:59 ]   3   رضا معرب      جاری 
 پنج شنبه 05 مرداد 1385 [11:58 ]   2   رضا معرب      v  c  d  s 
 یکشنبه 16 اسفند 1383 [11:32 ]   1   اسماعیل جلمبادانی      v  c  d  s 


ارسال توضیح جدید
الزامی
big grin confused جالب cry eek evil فریاد اخم خبر lol عصبانی mr green خنثی سوال razz redface rolleyes غمگین smile surprised twisted چشمک arrow



از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..