| - | یک وظیفه بزرگ برای مجتهد دین، آشنایی با موضوعات است، فقیه اگر با موضوعات آشنا نباشد، اهمیتها را درک نمی کند، وقتی که اهمیتها را درک نکند، بسا هست که پا فشاری می کند روی موضوع کوچکتر و موضوع بزرگتر را از دست می دهد.
اسلام بر فقها و مجتهدین واجب می شود که شرایط زمان خودشان را بشناسند، یعنی اهم و مهم ها را در زمانهای مختلف بشناسند. اگر بشناسند بسیاری از مشکلاتی که امروز طرح می شود و واقعاً به صورت یک موضوع مشکل و یک بن بست وجود دارد از میان می رود. این یک راه است در انطباق اسلام با مقتضیات زمان: تغییر قانون اسلامی، اما تغییری که نسخ نیست، تغییری که خود اسلام اجازه داده است، خودش قوانین را به گونه ای قرار داده است که با نتیجه در شرایط مختلف، زمانهای مختلف، مکانهای مختلف فرق می کند. حتی خوردن شراب که چقدر در اسلام این حرام تاکید شده است اگر در جایی حفظ جانی موقوف به خوردن شراب باشد که تشخیص آن با پزشکان است نه با فقها. در اینجا حفظ جان از نخوردن شراب مهمتر است.
قوانین اسلامی به اصطلاح امروز در عین اینکه آسمانی است، زمینی است؛ یعنی بر اساس مصالح و مفاسد موجود در زندگی بشر است. به این معنا که جنبه مرموز و صد درصد مخفی و رمزی ندارد که بگوید «حکم خدا به این حرفها بستگی ندارد، خدا قانونی وضع کرده و
خودش بیان می کند که هر چه قانون وضع کرده ام براساس همین مصالحی است که یا به جسم شما مربوط است یا به روح شما؛ با اخلاق شما، به روابط اجتماعی شما، به همین مسائل مربوط است، یعنی یک امور به اصطلاح مرموزی که عقل بشر هیچ به آن راه نداشته باشد نیست.
در سیستم قانونگذاری اسلام راهی برای عقل باز شده است یعنی اینکه جعل احکامش بر اساس مصالح و مفاسد واقعی و نف ااری است، وسیله شده که در اصل سیستم قانونگذاری راه برای عقل وجود داشته باشد آنگاه خود اسلام گفته احکام من عقلانی است و بسیاری از مسائل را از طریق عقل کشف می کند زیرا برخی موارد در قرآن نیست در سنت و حدیث هم نیست چرا که ما احادیث زیادی داشته ایم که از بین رفته است بنابراین عقل می تواند آن را کشف کند. |
+ | یک وظیفه بزرگ برای ((مجتهد)) ((دین))، آشنایی با موضوعات است، ((فقیه)) اگر با موضوعات آشنا نباشد، اهمیتها را درک نمی کند، وقتی که اهمیتها را درک نکند، بسا هست که پا فشاری می کند روی موضوع کوچکتر و موضوع بزرگتر را از دست می دهد.
((اسلام)) بر فقها و مجتهدین واجب می شود که شرایط زمان خودشان را بشناسند، یعنی اهم و مهم ها را در زمانهای مختلف بشناسند. اگر بشناسند بسیاری از مشکلاتی که امروز طرح می شود و واقعاً به صورت یک موضوع مشکل و یک بن بست وجود دارد از میان می رود. />
این یک راه است در انطباق اسلام با مقتضیات زمان: تغییر قانون اسلامی، اما تغییری که نسخ نیست، تغییری که خود اسلام اجازه داده است، خودش قوانین را به گونه ای قرار داده است که با نتیجه در شرایط مختلف، زمانهای مختلف، مکانهای مختلف فرق می کند.
حتی خوردن شراب که چقدر در اسلام این ((حرام)) تاکید شده است اگر در جایی حفظ جانی موقوف به خوردن ((شراب)) باشد که تشخیص آن با پزشکان است نه با فقها. ~~violet:در اینجا حفظ جان از نخوردن شراب مهمتر است.~~
~~darkgreen:::__قوانین اسلامی به اصطلاح امروز در عین اینکه آسمانی است، زمینی است؛__::~~
یعنی بر اساس مصالح و مفاسد موجود در زندگی بشر است. به این معنا که جنبه مرموز و صد درصد مخفی و رمزی ندارد که بگوید «حکم خدا به این حرفها بستگی ندارد، خدا قانونی وضع کرده و خودش بیان می کند که هر چه قانون وضع کرده ام براساس همین مصالحی است که یا به جسم شما مربوط است یا به روح شما؛با ((اخلاق)) شما، به روابط اجتماعی شما، به همین مسائل مربوط است، یعنی یک امور به اصطلاح مرموزی که ((عقل)) ((بشر)) هیچ به آن راه نداشته باشد نیست.
در سیستم قانونگذاری اسلام راهی برای عقل باز شده است یعنی اینکه جعل احکامش بر اساس مصالح و مفاسد واقعی و یی است، وسیله شده که در اصل سیستم قانونگذاری راه برای عقل وجود داشته باشد آنگاه خود اسلام گفته ((احکام)) من عقلانی است و بسیاری از مسائل را از طریق عقل کشف می کند زیرا برخی موارد در قرآن نیست در سنت و حدیث هم نیست چرا که ما احادیث زیادی داشته ایم که از بین رفته است بنابراین ((عقل)) می تواند آن را کشف کند.
نگاه کنید به:
!((زیارت امام حسین و جوابهای متناقض))
|
