منو
 کاربر Online
734 کاربر online
تاریخچه ی: انواع نهاداجتماعی

تفاوت با نگارش: 1

Lines: 1-16Lines: 1-16
-نهادهای اجتماعی بر اثر نیازهای جامعه بوجود می‌آیند. در حال اگر نیازمندی های جامعه را به دو بخش ,اصلی و فرعی تقسیم کنیم می‌توانیم نهادهای اجتماعی را هم به دو گونه بدانیم: __نهادهای اصلی یا نخستین __,__نهادهای دومین یا ثانوی__. +((نهاد اجتماعی|نهادهای اجتماعی)) بر اثر نیازهای جامعه بوجود می‌آیند. در حال اگر نیازمندی های جامعه را به دو بخش ,اصلی و فرعی تقسیم کنیم می‌توانیم نهادهای اجتماعی را هم به دو گونه بدانیم: __نهادهای اصلی یا نخستین __,__نهادهای دومین یا ثانوی__.
-نهادهای نخستین نهادهایی هستند که برای رفع نیازهای حیاتی افراد و بقای جامعه ضرورت دارند .از اینرو نهادهای نخستین یا اصلی عمومی و جهانی بودی یعنی در هر عصر و زمانی و در هر جامعه‌ای وجود دارند. نهادهای اساسی مانند خانواده, آموزش و پرورش و دولت آنچنان برای یک فرهنگ اساسی هستند که بدون آنها نمی‌توان اساساً زندگی اجتماعی را تصور کرد. مردم شناسان هرگز نتوانسته‌اند جامعه اولیه ‌ای اعم از معاصر یا تاریخی را پیدا کنند که در آن نهادهای اساسی وجود نداشته اند . نهادهای اجتماعی اعم از نهادهای نخستین و ثانوی در سه خصوصیت زیر با هم مشترکند بقرار زیر : +نهادهای نخستین نهادهایی هستند که برای رفع نیازهای حیاتی افراد و بقای ((جامعه ))ضرورت دارند .از اینرو نهادهای نخستین یا اصلی عمومی و ((جهان))ی بودی یعنی در هر عصر و زمانی و در هر جامعه‌ای وجود دارند. نهادهای اساسی مانند ((نهاد خانواده)), ((آموزش و پرورش ))و دولت آنچنان برای یک فرهنگ اساسی هستند که بدون آنها نمی‌توان اساساً زندگی اجتماعی را تصور کرد. ((مردم شناس))ان هرگز نتوانسته‌اند جامعه اولیه ‌ای اعم از معاصر یا تاریخی را پیدا کنند که در آن نهادهای اساسی وجود نداشته اند . نهادهای اجتماعی اعم از نهادهای نخستین و ثانوی در سه خصوصیت زیر با هم مشترکند بقرار زیر :
-* هدف
* کارکرد
* ضرورت
+* __هدف__
* __کارکرد__
* __ضرورت__
-اما نهادهای نخستین دارای ویژگیهای دیگری نیز هستند که آنها را از نهادهای ثانویی متمایز می‌کند: اول آنکه آن نهادهای نخستین همگانی بوده و در تمام جوامع انسانی عمومیت دراند . دوم آنکه ضرورت این نهادها در جامعه حیاتی و اساسی است سوم آنکه نهادهای نخستین قدیم بوده یعنی شکل گیری آنها مترادف با بوجود آمدن جامعه بشری است . چهارمین ویژگی این دسته از نهادها آنست که قبل از وجود آمدن فرد و هم بعد از وی وجود دارند و به عبارت دیگر فرد در بدو تولد آنها در مقابل خود می‌یابد. بالاخره پنجمین ویژگیهای آنها در اینست که به کندی تغیر می‌پذیرند ولی از بین نمی‌روند زیرا لازمه حیات اجتماعی می‌باشند. بدین ترتیب ملاحظه می‌گردد که نهادهای نخستین نظم بخش حیات اجتماعی بوده و عناصر مهم و اساسی فرهنگ جامعه بشری محسوب می‌گردند و بهمین دلیل این نهادها را نهادهای اصلی نیز می‌گویند. +اما نهادهای نخستین دارای ویژگیهای دیگری نیز هستند که آنها را از نهادهای ثانویی متمایز می‌کند: اول آنکه آن نهادهای نخستین همگانی بوده و در تمام جوامع انسانی عمومیت دراند . دوم آنکه ضرورت این نهادها در جامعه حیاتی و اساسی است سوم آنکه نهادهای نخستین قدیم بوده یعنی شکل گیری آنها مترادف با بوجود آمدن جامعه بشری است . چهارمین ویژگی این دسته از نهادها آنست که قبل از وجود آمدن فرد و هم بعد از وی وجود دارند و به عبارت دیگر فرد در بدو تولد آنها در مقابل خود می‌یابد. بالاخره پنجمین ویژگیهای آنها در اینست که به کندی تغیر می‌پذیرند ولی از بین نمی‌روند زیرا لازمه حیات اجتماعی می‌باشند. بدین ترتیب ملاحظه می‌گردد که نهادهای نخستین نظم بخش حیات اجتماعی بوده و عناصر مهم و اساسی ((فرهنگ ))جامعه بشری محسوب می‌گردند و بهمین دلیل این نهادها را نهادهای اصلی نیز می‌گویند.
-نهادهای ثانوی الزاماً ویژگیهای نهادهای نخستین را ندارند زیرا اولاً در تمام جوامع بشری عمومیت نداشته و نیز در تمام مقاطع تاریخ بشری وجود ندارد مثل حزب یا سندیکا . ضرورت نهادهای ثانوی ممکن است در مقاطع زمانی خاص در تاریخ جامعه مشخصی محسوس گردد و از طرف دیگر ثبات و دوام چنین نهادهایی نیز نسبی است و بالاخره آنکه ویژگیهای چهارم و پنجم نهادهای نخستین را نیز الزاماً دارا نیستند. بنابراین چنانچه بخواهیم تعریفی نیز از نهادهای ثانوی بدست دهیم می‌توان نهادهای اجتماعی ثانوی را مجموعه‌ای از الگوهای رفتار و اعمال و افکار و مقررات تلقیم نمود که دارای هدف ,کارکرد و ضرورت باشند. +نهادهای ثانوی الزاماً ویژگیهای نهادهای نخستین را ندارند زیرا اولاً در تمام جوامع بشری عمومیت نداشته و نیز در تمام مقاطع ((تاریخ ))بشری وجود ندارد مثل حزب یا سندیکا . ضرورت نهادهای ثانوی ممکن است در مقاطع زمانی خاص در تاریخ جامعه مشخصی محسوس گردد و از طرف دیگر ثبات و دوام چنین نهادهایی نیز نسبی است و بالاخره آنکه ویژگیهای چهارم و پنجم نهادهای نخستین را نیز الزاماً دارا نیستند. بنابراین چنانچه بخواهیم تعریفی نیز از نهادهای ثانوی بدست دهیم می‌توان نهادهای اجتماعی ثانوی را مجموعه‌ای از الگوهای رفتار و اعمال و افکار و مقررات تلقیم نمود که دارای هدف ,کارکرد و ضرورت باشند.
-بنابراین نهادهای ثانوی شامل سازمانهای ورزشی , تفریحی ,تجاری , فرهنگی و بطور کلی موسساتی می‌گرد که بنابر نیاز و توافق اعضاء جامعه ایجاد می‌گردند . تا زمانیکه کارکرد آنها مورد نیاز جامعه باشد دوام می‌آورند و وقتی که این نیاز بر طرف گردید بتدریج و یا سریعا متلاشی می‌شوند. این قبیل نهادها را جامعه شناسان از لحاظ معنی به نهادهای عام در مفهوم "هرچه مورد نیاز جامعه است " نیز نامیده‌اند که شامل تمام موسسات و سازمانها و مقررات اجتماعی می‌گردد که بر اساس نیاز جامعه و برای تأمین حوایج جسمانی و حیاتی و نفسانی افراد بوجود می‌آیند و تا زمانیکه جامعه بآنها نیاز دارد تداوم دارند و زمانیکه نیازی نباشد منحل می‌گردد. این نهادها بر خلاف نهادهای اصلی و اساسی قابل انحلال بوده و عمومیت و ضرورت جهانی نیز نداشته بلکه وجود آنها بسته به نیاز جامعه است و به همین علت این نهادها در جوامع پیچیده فراوان تر یافت می‌شوند. بعبارت دیگر به تناسب گسترش ور شد جوامع و پیچیدگی ساخت اقتصادی , اجتماعی وفرهنگی تعداد نهادهای ثانوی نیز افزایش می‌یابد. +بنابراین نهادهای ثانوی شامل سازمانهای ورزشی , تفریحی ,تجاری , فرهنگی و بطور کلی موسساتی می‌گرد که بنابر نیاز و توافق اعضاء جامعه ایجاد می‌گردند . تا زمانیکه کارکرد آنها مورد نیاز جامعه باشد دوام می‌آورند و وقتی که این نیاز بر طرف گردید بتدریج و یا سریعا متلاشی می‌شوند. این قبیل نهادها را ((جامعه شناس))ان از لحاظ معنی به نهادهای عام در مفهوم "هرچه مورد نیاز جامعه است " نیز نامیده‌اند که شامل تمام موسسات و سازمانها و مقررات اجتماعی می‌گردد که بر اساس نیاز جامعه و برای تأمین حوایج جسمانی و حیاتی و نفسانی افراد بوجود می‌آیند و تا زمانیکه جامعه بآنها نیاز دارد تداوم دارند و زمانیکه نیازی نباشد منحل می‌گردد. این نهادها بر خلاف نهادهای اصلی و اساسی قابل انحلال بوده و عمومیت و ضرورت جهانی نیز نداشته بلکه وجود آنها بسته به نیاز جامعه است و به همین علت این نهادها در جوامع پیچیده فراوان تر یافت می‌شوند. بعبارت دیگر به تناسب گسترش ور شد جوامع و پیچیدگی ساخت اقتصادی , اجتماعی وفرهنگی تعداد نهادهای ثانوی نیز افزایش می‌یابد.
-بنابراین در توجیه نهادهای ثانوی می‌توان گفت که این نهادها به نیازهای درجه دوم انسان پاسخ می‌گویند و ضرورت همگانی و جهانی دارند بلکه وجود آنها بسته به نیاز جوامع است بدین معنی که اگر جامعه نیازمند برخی از آنها باشد در آن جامعه بوجود خواهند آمد (از قبیل بانک ,سندیکا, حزب وغیره....).در جوامع ساده و ابتدائی موسسات اجتماعی کمتری دیده می‌شود زیرا در چنین جوامعی یک نهاد به تنهایی دارای کارکردهای متعددی است . مثلاً درگذشته خانواده علاوه بر امر تولید (خوراک , پوشاک و....) حفاظت و تعلیم و تربیت کودکان و نیز حمایت جوانان را حتی پس از ازدواج بعهده داشت, نهادهای هنری یا تفریحی نیز بصورت مستقل وجود نداشتند و جزئی از نهاد خانواده محسوب شدند. +بنابراین در توجیه نهادهای ثانوی می‌توان گفت که این نهادها به نیازهای درجه دوم انسان پاسخ می‌گویند و ضرورت همگانی و جهانی دارند بلکه وجود آنها بسته به نیاز جوامع است بدین معنی که اگر جامعه نیازمند برخی از آنها باشد در آن جامعه بوجود خواهند آمد (از قبیل ((بانک )),((سندیکا)), حزب وغیره....).در جوامع ساده و ابتدائی موسسات اجتماعی کمتری دیده می‌شود زیرا در چنین جوامعی یک نهاد به تنهایی دارای کارکردهای متعددی است . مثلاً درگذشته خانواده علاوه بر امر تولید (خوراک , پوشاک و....) حفاظت و تعلیم و تربیت کودکان و نیز حمایت جوانان را حتی پس از ازدواج بعهده داشت, نهادهای هنری یا تفریحی نیز بصورت مستقل وجود نداشتند و جزئی از نهاد خانواده محسوب شدند.

تاریخ شماره نسخه کاربر توضیح اقدام
 یکشنبه 17 آبان 1383 [07:16 ]   2   سارا بهنیا      جاری 
 دوشنبه 11 آبان 1383 [07:05 ]   1   سارا بهنیا      v  c  d  s 


ارسال توضیح جدید
الزامی
big grin confused جالب cry eek evil فریاد اخم خبر lol عصبانی mr green خنثی سوال razz redface rolleyes غمگین smile surprised twisted چشمک arrow



از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..