تاریخچه ی:
انسان و دنیا
تفاوت با نگارش: 8
- | ((مم محمد با|امم اقر))(ع) برای رکشی یدگی ه مزارع خو یرون م بود و بواسط ربهی خستگی ه کمک چن فر ک اطراش ودند راه میرفت. |
+ | ایا مقما بای لی ا خر ن ی ت منر کالا رشن گدد : V{maketoc} |
- | ر این حال مردی بنام محمد بن منکدر که از زهاد و عباد بود و تصادفاً به نوحی بیرون ((مدینه)) آمده بود امام را در آن حال دید و در ذهنش آمد که چطور این مرد شریف (امام) دنیا را پیجویی میکند. و بر آن شد که امام را نصیحتی کند. |
+ | !رایز انان |
- | س نزدیک رت و به مم سلام داد. سس گفت: آیا زاوار است مرد شریی چون شما در لب دنیا بیرن ید آن هم در نین وقتی و در چنین رمایی اگر خدای نخواه در همو حالی مرگ شما را رسد چه وعی برای شما دید واهد مد ایسته شما نیست ک دنبال دنیا بروید و متحمل نج و مت شوید؟ اا بار دستها را از دوش کسان ود بردات و به دیوار کیه د و ت: ^~~darkgreen:__«ار من در همین ا بمیم در ا بادت و انام ویه ا دنیا رفته ام. یرا این ار ین اعت و بندی ات. تو خیال کدی که بدت منر ب کر و نما و دعا و ه ات.من ندگی و خر دام. اگ کار نکنم و زحمت کش. اید دت ا به وی تو و مال تو درا کم. م در ب رز ی م که اتیا ود را ا کس و ناک سلب کنم. وتی بید ا فاسید مر تان باش که در حال میت خلاکاری و ت ا فرمن ای باشم.ن در چنی ی که در ال ات امر دا تم. که مرا مو کرده با دوش دیگان نباشم و ودم را ودم ی کنم.»~~__^ |
+ | ^__~~brown:بشر حکوم است از غرایز خود پیروی کند . در جود بشر غرایزی نهاده شده تا او را به وی هدفی که در من خلقت منظور است ، بکشاند . البته مقصود این نیست که بشر چشم بسته باید تابع غرایز خود باشد ، مقصود این است ک وجود غرایز ، عبث نیست ، نمی توان آنها را نادیده گرفت ، نمی توان آنها را مهمل گذاشت و نباید به معارضه و مارزه کلی آنها پرداخت . ~~__^
غرایز را باید اصلاح و تعدیل و رهبری کرد ، که این مطلب دیگری است .
مثلا در انسان تمایل به فرزند هست . این تمایل امر کوچکی نیست ، از شاهکارهای خقت الهی است . ار ای تمایل نبود ، خلقت ادامه نمی یافت . منتها در کارخانه خلقت ، این تمایل به صورت یک امر لذیذ و شیرین در کام هر حیوانی ریخته شده است تا هر نلی در خدمت نسل آینده خویش باشد و از این خدمت نیز لذت ببرد .
این علاقه را تنها در نسل قبلی قرار داده است . در انسان نسل بعد را نیز به نسل قبلی علاقمند گردانیده است ، اما نه به آن شدت که گذشته را به آینده علاقمند کرده است . این علاقهها رمز پیودهاست .
یکی دیگر از غرایز بشری ، حس حقیقت جویی و دانش طلبی و کاوش است . ممکن است مردم را در زمانی موقت از تحقیق و دانش و کاوش منصرف رد ، اما برای همیشه می توان بر ضد روح حقیقت جویی و دانش طلبی بشر قیام رد .
!مال دوستی از جمله غرای انسان مال دوستی است . البته مال دوستی ی غریزه مستقیم ر انسان نیست ، یعنی اینچنین نیست که انسان مال را به خاطر مال دوست بدارد و مورد علاقه او باشد ، اما چون به حسب طبع و غریزه ، حوایج مادی زندگی خود را میوهد رفع کند و در پارهای اجتماعات ماند اجتماع ما وسیله رفع حوایج ، پول و ثروت است اگر انسان پول داشته باشد کلید همه قفلها را در دست دارد و اگر نداشته باشد همه درها ب رویش بسته میماند از این نظر ، آدمی پول را به عنوان کلید همه قفلها از نظر مادیات زندگی دوست میدارد .
همچنانکه گفتیم با یک امر طبیعی و ریزی نمی توان مبارزه کرد ، بدین معنی که برای همیشه نمی توان آ را تعطیل کرد هرچند ممکن است در یک مدت مدود جامعه را بدان و کشاند و هم ممکن است افرادی مدود ا برای همیشه بدان سو کشاند ، اما بشر و جامعه بشری را نمی توان از مقتضیات یکی از غرایز برای همیشه منصرف کرد ، مثلا:
__ ~~brown:امکان ندارد که بتوانیم همه افراد را برای همیشه قانع کنیم که راضی شوند همه درها به رویشان بسته باشد و از آن کید مرموز وجادویی به نام " پول " یا " ثروت " به عنوان یک شیء پلید و منفور دوری گزینند . ~~__
حالا اگر با نام خدا و با نام دین ، با این غرایز مبارزه شود ، اگر تحت نام و عنوان دین ، تجرد و رهبانیت مقدس شمرده شود و ازدواج پلیدی ، اگر تحت آن نام و عنوان ، جهل موب نجات معرفی گردد و لم بب گمراهی ، اگر با آن نام و عنوان ، ثروت و قدرت و تمکن مایه بدبختی شناخته شود و فقر و ضعف و دستنارسی مایه سعادت و خوشبختی ، چه عوارضی دست میدهد ؟
اسای را در نظر بگیرید که از طری تحت تأثیر جاذبه دینی و تلقینات دینی است و از طرف دیگر تحت تأثیر جاذبه شدید این امور ، بالاخره یا این طرف را میگیرد یا آن طرف را و یا مانند بسیاری از مردم در کشاکش این دو جاذبه گرفتار میشود ، از کسانی میود که دربارهان فتهان :
یک دست به مصحفیم و یک دست به ام ::ه نزد حلالیم و گهی نزد حرام::
روحیه مبذب پیدا میکند : " « لا الی هؤلاء و ل الی هؤلاء »" . در واقع ، ی بیار روانی درست و حسابی میشود با همه عوارض و آثارش .
^ ~~darkorange:کار ین و رسالت دین محو غرایز نیست ، تعدیل و اصلاح و رهبری و حکومت و تسلط بر آنهاست . چون غرایز را نمی توان و ناید از بی برد ، قهرا در اجتماعاتی که ا نام خدا و دین و مذهب برای نبودی غرایز یام میکنن و خداپرستی را با زندگی ، متضاد معرفی می کنند ، خود این مانی و مفاهیم عالی شکست میخوند و ماتریایسم و سایر مکتبهای ضد خدایی و د دینی رواج میگیرد . ~~
^
لهذا بدون تردید باید گفت که زاهد مابان اهل هر محیطی که بدبختانه در میان خود ما هم زیاد هستند از عوامل مهم رایش مردم ه مادیگری میباشند .
اسل میگوید تعلیمات کلیسایی ، بشر را در میان دو بدبختی و حرمان قرار میده : یا بدبختی دنیا و رمان از نعمتهای آن ، و یا بدبختی و حرمان از آخرت و حور و قصور آن .
میگوید از نظر کلیسا انسان الزاما باید یکی ز دو بدبختی را تحمل کند : یا به دبتی دنیا تن دهد و خود را محروم و منوی نگه ارد و در مقاب ر آخرت و جهان دیگر از لذتها بهرهمند گردد ، یا گر خواست در دنیا از نعمتها و لت بهرهمند باد باید بپذیرد که در آخرت محروم خواهد ماند .
ولین سؤال و ایرادی ه بر این منطق وار است از ناحیه منطق و توحید و خداشناسی است .
آخر چا خدا لزاما بشر را به تحمل یی از و دبختی محکوم کرده است ؟
چرا جمع میان دو خوشبختی نا ممکن است ؟
مگر خداوند بخیل است ؟ ! مگر از خزانه رحمت ا کم میشد !
!چه مانعی دارد خد ، هم خوشبختی نیا برای ما بخواهد و هم وشبختی آخرت را ؟
اگر خدایی در کار است که از وجود و قرت غیر مناهی لبریز است ، بایستی سعادت کامل ما را بخواهد و ار سعات کال ما را میخاهد ، هم خوشبختی دنیای ما را میاهد و هم خوشبختی آخرت ما را .
برتراند راسل از کسای است ک این عیم کلیسایی سخت او را آزار میداده ات و شاید این علیم أثیر فراوانی در گرایشهای ضد خدایی و د دینی او داشته است .
کسانی که این فکر را تبلیغ کرده و میکنند ، خیال کدهاند که علت اینکه در دین یک سلسله چیزها از قبیل شراب و قمار و زنا و ظلم و غیره نهی شده این است که این امور سعادت و خشبختی و بهت میآورد و دین با وشی و بهجت مخالف ست و خدا واسته او در دنیا خوشی و سعادت مسرت نداشته باش ت تواند در آخرت خوشبخت باشد ! حال اینکه امر ، درست برعکس این است .
!علت حرامها و حلالها
این جلوگیریها و مودیتها ب خاطر ای است که این امور موجب بدبختی و تیگی زدگی یگردد . اگ خدا گفت شراب مور ، معنایش ای یست که اگر شراب بخوری در دنیا خوشبخت میشوی و خوشبختی دنیا با خشبختی خرت ناسازار است ، بلکه چون شراب موجب بدبختی است ، م دیا و هم در خرت از آن جلوگیری ه ات .
__~~orange:تمام محرمات ینچنین اند ، یعنی: اگر وب بدبختی نبودند حرام نمی شدند ~~. __
و همچنین در مورد واجبات ، یعنی:
__ ~~orange:واجبات چون موب خشبختی هستند و در همین زندگی دنیا نیز اثر نیک دارند ، واجب شدهاند ، نه اینکه واجب شدهان تا قدری از خوشبختی دنی بکاهند . ~~__
قرآن با کمال صراحت فواید و مح وجبات و مضار و مفاسد محرمات را وضیح میدهد . مثلا و آی نیروبخشی نماز و روزه را بیان میکند ، میفرماید : |
- | زاه شنیدن این عبا متوجه اتباه خود د فهی که را لطی را یوه. |
+ | __~~green:« اینوا بال و اللاه و ها کبیه اا لی اخاشعی » ~~__ ( به / . 45) |
| | | |
| + | __~~green: از شکیبایی و نماز کمک جویید و آن نماز بسی سنگین است مگر برای خشوع پیشگان . ~~__ |
| + | و درباره روزه میفرماید : |
| + | __~~green:« یا ایها الذین آمنوا کتب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم لعلکم تتقون »~~ __( بقره / . 183 ) |
| + | __~~green:ای کسانی که ایمان آوردهاید ! روزه بر شما نوشته شده است ، همچنانکه بر کسانی که قبل از شما بودند نوشته شد ، شاید که با تقوی شوید . ~~__ |
| + | یعنی نماز بخوانید و روزه بگیرید تا روحتان نیرومند گردد و اخلاق زشت از شما زدوده شود . نماز و روزه نوعی کار و عمل و نوعی تمرین و تربیت اند که جلوی فحشاء و کارهای زشتتان را میگیرند . |
| + | در این تعلیمات ، نه تنها مسائل زندگی و مسائل معنوی را با یکدیگر متناقض نمی داند ، بلکه مسائل معنوی را وسیله سازش بیشتر با یک محیط زندگی سعادتمندانه معرفی میکند . |
| + | تعلیمات خلاف حقیقت برخی مبلغین ، موجب گشت که مردم از دین فراری شوند و خداشناسی را مستلزم قبول محرومیت و تحمل بدبختی و ذلت این جهانی بپندارند . |
| + | منبع : علل گرایش به مادیگری |
| + | نویسنده : استاد مرتضی مطهری |
| + | صفحه 164 |
- | ماخذ: بحارالانوار ج 11صفحه: 82 داستان راستان صفحه: 78-76 | |
| مراجعه شود به: | | مراجعه شود به: |
| *(( متصوفه)) | | *(( متصوفه)) |
| *(( طلب دنیا)) | | *(( طلب دنیا)) |
| *((اخلاق و دنیاپرستی )) | | *((اخلاق و دنیاپرستی )) |
| *((تفسیر غلط از زهد و ترک دنیا )) | | *((تفسیر غلط از زهد و ترک دنیا )) |
| *((حقیقت رابطه دنیا و آخرت)) | | *((حقیقت رابطه دنیا و آخرت)) |
| *((کاربردهای مختلف دنیا در قرآن)) | | *((کاربردهای مختلف دنیا در قرآن)) |
| *((بردگان و آزادگان)) | | *((بردگان و آزادگان)) |
| *((حقیقت زهد)) | | *((حقیقت زهد)) |
| *((دنیا مزرعه آخرت)) | | *((دنیا مزرعه آخرت)) |
| *((خداپرستی یا زندگی)) | | *((خداپرستی یا زندگی)) |
- | *((ی ا تکل و سا یی )) |
+ | *((ا علی لیه اللا و نامغب رین ما )) و ((پرهیز از تکلف))
/> |