تاریخچه ی:
انسان و دنیا
تفاوت با نگارش: 2
- | اام بار() رای رکی و ریدگی مار خود بیرون ده بود واسة ربهی و ستگی ب کمک ن نر ک اراش ودند اه میت. ر این ال ردی بنا مد ن منک که ا هاد باد د تاا به نوای یرون دین آده ود اما را در ن ال دی در هن آد که ر این مرد ی (اام) دیا را پیجویی میکند. و بر ن ش که اام را نیتی کد. س نیک به اما سلا اد. : یا زاوار ات مد یفی چو شما در ب دیا بیرون ید ن م در نین قتی و در چنین گمایی ار دای نوات در مچ حی مر شما فرا رد چه وضی برای شما دید واهد م شایسته شما نیت ک دنال دنیا بروید و متحمل نج و مت شوید؟ اا ار دها را ا دو ان خود برداش و به دیوار تکیه زد و گ: «ار من در همین ال می در ح بات و انا ویفه از نا رته ام. یرا ای کار ین اع بندی است. و یال کدی ه بادت منر به کر نماز دعا ره ا. من دگی و خر ارم. ا کار نکنم و حمت نکم. باید دت اجت به ی تو و امال تو دراز ک. من در رز می روم که احتیا خود را از کس و ناکس ب نم. وتی اید ا رارید مرگ رسان بام که در ال میت و خلاکاری و تل فران الهی اش. نه ر چنی الی که در ال اات امر خدا هستم. که مرا مو رده بار دو دیگران نباشم و رز ودم را خود تحی نم.» اهد با شنیدن این با وجه اشتباه ود و فمی که اه ی را مییموه. |
+ | در ایجا مقدمتا باید طلبی ر اطر نشان کنیم ا منظور کملا روشن گرد : V{maketoc}
!غرایز سان
^__~~brown:بشر مکوم است از غریز خود پیروی کند . ر جود بشر غرایزی نهاده شده تا او را به سوی هدفی ک ر متن خلقت منظور اس بشاند . ابته مقصود این نیست که بشر چشم بسته باید تابع غرایز خود اشد ، مقصود این است ه وجو غرایز ، عبث یست ، نمی توا آنه را نادید گرفت ، می توان نها را همل گذاش و نباید ه معارضه و مبارزه کلی ها پرداخت . ~~__^
رایز را باید صلاح و تعدیل رهبری کرد ، که این مطلب دیگری است .
مثلا در انسا تمی به فرزند هت . این تمای امر کوکی نی ، از شاهکارهای لقت لهی ات . ار ای مایل نبود ، خلقت ادامه نمی یت . منتها در کارخاه خلقت این ای به صورت یک ام لذیذ و یرین در کام هر حیوانی ریخت شده است تا هر نسلی در خدمت نس آیده ویش باشد و از این خدمت نیز لذت ببرد .
ای علاقه را تنها در نل قبلی قرار نداده ست . در انسان ، نسل بعد را نی ب نسل قبلی علاقمن رانیده است ، اما نه ه آ شدت که شت را به آینده علاقمند کرده ت . ای علاهها رمز پیونداست .
یکی دیگر از غرایز بشری حس حقیقت جویی و دانش طلبی و کاوش است . ممکن است مردم را در زمانی موقت از تحقق و دانش و کاوش منصرف کرد ، اما برای همیشه نمی توان بر د روح حقیقت جویی و دانش طلبی بش قیام کرد .
!ما دوستی از جمله غرایز انان مال دوستی ست . البته مال دوستی یک غریز مستقیم در اسان نی ، یعنی اینچنین نیست که ان ال را به خاطر ما دوست بدارد و مورد علاه و باشد ا ن ه سب طبع و غریزه ، حوایج مدی زندگی خود را میخواهد رفع کند و در پاهای اجتماعات منند تماع ما وسیله رفع حوایج ، پول و ثروت است ار اسان پو داشته باشد کلید همه قفلها را در ست دارد اگر نداشته باشد همه درا به رویش سته میماند ز این ظر ، آدمی پول را به عوان کلید مه قفلها از نظر مادیات زندگی دوست میدارد .
همچنانکه گفیم با یک امر طبیی و غریزی نمی توان مبارزه رد بدین معنی که برای همیشه نمی وان ن را تعطی کرد هرچند م است در یک دت محد جامعه را بان سو کشاند و هم ممکن است افرادی محدود ر برای همیشه بدان سو شاد ، اما بشر و جامعه بشری را نمی توان از مقتضیت یکی از غرایز برای همیشه منصرف کرد ، مثلا: /> __ ~~brown:اکان ندارد که توانیم همه افراد ا برای همیه قنع کنیم که راضی شوند همه درها به رویشان بسته باشد و از آن کلید مرموز وجادویی به نام " پول " ی " ثروت " به عنوان یک شیء لید و منفور دوری گزینن . ~~__
حالا ر با نام خدا و با نام دین ، با این غرایز مبارزه شود ، اگر تحت نام و عنوان دین ، تجرد و رهبانیت مقدس شمرده شود و ازدواج پلیدی ، اگر تحت آن نام و عنوان ، جهل موب نجات معرفی گردد و لم بب گمراهی ، اگر با آن نام و عنوان ، ثروت و قدرت و تمکن مایه بدبختی شناخته شود و فقر و ضعف و دستنارسی مایه سعادت و خوشبختی ، چه عوارضی دست میدهد ؟
اسای ا در ظر یی که از طرفی تحت تأثیر جاذبه دینی و تلقینا دینی است و ز طرف دی تحت تأثیر جاذبه شدید این امور ، بالاخره یا این طرف را میگیرد یا آن طرف را و یا مانند بسیاری از مردم در کشاکش ین دو جاذبه گرفتار میشود ، از کسانی میشود که دربارهشان گفتهاند :
یک دست به مصحفیم و یک دست به جام ::گه نزد حلالیم و گی ند حرام::
روحیه مذبذب پیدا میکند : " « لا الی هؤلاء و لا الی هؤلاء »" . ر واقع ، یک بیمار روانی درست و حسابی میشود با همه عوارض و آثارش .
^ ~~darkorange:کار دین و سالت ین محو غرای یست ، تعدیل و اصلاح و رهبری و حکوم سلط بر آنهات . چون غرایز را نمی وا و ناید از ین برد قهرا در اجتاعاتی که با نام دا و دین و مذهب برای نابودی غرایز یام میکنند و خداپرتی را با زندگی متضاد معفی ی کنند ، خو این معانی و مفاهیم عالی شکست میورند و متریالیسم و سایر مکبهای ضد خدایی و ضد دینی رواج مییرد . ~~
^
لهذا دون تردید باید گفت که زاهد مابان هل هر محیطی که بدبختانه ر یان خود ما هم زیاد ستند از عوامل هم گرایش دم به مایگی میباشند .
اس میگوید تعلیمات لیسایی ، بشر را ر میان دو بدبختی و حرمن قار میدهد : یا بختی دنیا و حرمان از نعمتهای آن ، و ی بدبختی و حرمان از آخرت و حور و قصور آن .
میگوید از نظر کلیا انسان الزاما باید یکی از دو دبختی ا تحمل کند : یا به دبختی دیا تن دهد و خود را مروم و منزوی نگه دارد و در مقابل در آخرت و جهان یر از ذتا بهرهمند گدد ، یا ار ست در دنیا از عمتها و لذتها بهرهمند باشد باید بپذیرد که در آخرت محروم خواهد ماند .
اولین سؤال و ایرادی که بر این منطق وارد است از ناحیه منطق و توحید و خداناسی است .
آخر چرا خدا الزاما بشر را به تحمل یکی از دو بدبختی محکوم کرده است ؟
چرا جمع میان دو خوشبختی نا ممکن است
گر خداوند بخیل است ؟ ! مر از خزانه رحمت او ک میشود !
!چه مانعی دارد خدا م خوشبختی دنیا را بری ما بخواهد هم خوشبختی آخرت را ؟
اگر دایی در کار است که از وجود و قدرت غیر متناهی لبریز ات ، بایستی سعادت کامل ما را بخواهد و ار عادت کامل م ا میخواهد ، هم خوشبختی دنیای ما را میخواهد و هم خوشبختی آخرت ما را .
برتراند راسل از کسای است که این تعلیم کلیسایی سخت او را آزار میداده است و شاید این تلی ثیر فراانی در گرایشهای د خدایی و ضد دینی او داشت است .
کسانی که ین فکر را تبلیغ رده و میکند ، خیا کدهاند که علت اینکه در ین یک سلسله چیزها از قبیل شرا و قما و زنا و ظلم و غیره نهی شده این است که این امور سعادت و خوشبختی و بهجت میآورد و دین با خوشی و بهجت مخالف است و خدا خواسته او در دنیا خوشی و سعادت و مسرت نداشته باشد تا بتواند در آخرت خوشبخت باشد ! و حال اینکه امر ، درست برعکس این است .
!علت حرامها و الها /> این جلویریها و محدودیتها به خاطر این است که این امور موجب بدبختی و یرگی زنی میگردد . اگر خدا گفت شراب مخور ، معنایش این نیست که اگر شراب بخوری در دنیا خوشبخت میشوی و خوشبختی دنیا با خوشبختی آخرت ناسازگار است ، بکه چون راب موجب بدبختی است ، هم در دنیا و هم در آخرت از آن جلوگیری شد است .
__~~orange:تمام محمات اینین اند ، یعنی: اگر موجب دبختی نبودند حرام نمی شدند ~~. __
و همچنین در مورد واجبات ، یعنی:
__ ~~orange:واجبات چون موجب خوشبختی هستند و در همین زندگی دنیا نیز اثر نیک دارند واجب هان ، ه ینکه واجب شدهاند تا قدری از خوشبختی دنیا بکاهند . ~~__
قآن با کمال صراحت فواید و ملح واجبات و مضار و مفاسد حرمات را توضی میدهد . ملا در دو آیه نیخشی نماز و روزه را بیان میکند یفرماید :
__~~green:« استعینو بالصبر و الصلاه و انها لکبیره الا علی الخاشعین » ~~__ ( بقره / . 45) |
| | | |
| + | __~~green: از شکیبایی و نماز کمک جویید و آن نماز بسی سنگین است مگر برای خشوع پیشگان . ~~__ |
| + | و درباره روزه میفرماید : |
| + | __~~green:« یا ایها الذین آمنوا کتب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم لعلکم تتقون »~~ __( بقره / . 183 ) |
| + | __~~green:ای کسانی که ایمان آوردهاید ! روزه بر شما نوشته شده است ، همچنانکه بر کسانی که قبل از شما بودند نوشته شد ، شاید که با تقوی شوید . ~~__ |
| + | یعنی نماز بخوانید و روزه بگیرید تا روحتان نیرومند گردد و اخلاق زشت از شما زدوده شود . نماز و روزه نوعی کار و عمل و نوعی تمرین و تربیت اند که جلوی فحشاء و کارهای زشتتان را میگیرند . |
| + | در این تعلیمات ، نه تنها مسائل زندگی و مسائل معنوی را با یکدیگر متناقض نمی داند ، بلکه مسائل معنوی را وسیله سازش بیشتر با یک محیط زندگی سعادتمندانه معرفی میکند . |
| + | تعلیمات خلاف حقیقت برخی مبلغین ، موجب گشت که مردم از دین فراری شوند و خداشناسی را مستلزم قبول محرومیت و تحمل بدبختی و ذلت این جهانی بپندارند . |
| + | منبع : علل گرایش به مادیگری |
| + | نویسنده : استاد مرتضی مطهری |
| + | صفحه 164 |
| + | مراجعه شود به: |
| + | *(( متصوفه)) |
| + | *(( طلب دنیا)) |
| + | *((اخلاق و دنیاپرستی )) |
| + | *((تفسیر غلط از زهد و ترک دنیا )) |
| + | *((حقیقت رابطه دنیا و آخرت)) |
| + | *((کاربردهای مختلف دنیا در قرآن)) |
| + | *((بردگان و آزادگان)) |
| + | *((حقیقت زهد)) |
| + | *((دنیا مزرعه آخرت)) |
| + | *((خداپرستی یا زندگی)) |
| + | *((امام علی علیه السلام و نامرغوب ترین خرما )) و ((پرهیز از تکلف)) |
- | ماخذ: بحارالانوار ج 11صفحه: 82 داستان راستان صفحه: 78-76 | |
- | (( متصوفه)) | |
- | (( طلب دنیا)) | |