تاریخچه ی:
انحراف واقفیه
تفاوت با نگارش: 3
- | واقفیّه گروهی از اصحاب امام کاظم علیه السلام بودند که پس از شهادت او گمراه شدند و اعتقادشان این بود که امام کاظم همچنان زنده است و پس از او امامی نخواهد آمد. آنها مورد لعنت ((حضرت امام رضا علیه السلام|امام رضا علیه السلام )) قرار گرفتند و امام رضا راجع به آنها فرمود:« آنها در دنیا گمراه و سرگردان هستند و کافر از دنیا میروند.» |
+ | ((واقفیه)) گروهی از اصحاب ((حضرت امام موسی کاظم علیه السلام|امام کاظم علیه السلام)) بودند که پس از شهادت او گمراه شدند و اعتقادشان این بود که امام کاظم همچنان زنده است و پس از او امامی نخواهد آمد. آنها مورد لعنت ((حضرت امام رضا علیه السلام|امام رضا علیه السلام)) قرار گرفتند و امام رضا راجع به آنها فرمود:« آنها در دنیا گمراه و سرگردان هستند و کافر از دنیا میروند.» |
| یکی از اصحاب امام نقل کرده است که: | | یکی از اصحاب امام نقل کرده است که: |
- | من در هنگام احتضار یکی از واقفیه حاضر بودم. او گفت من کافر باشم اگر ((حضرت امام موسی کاظم علیه السلام|امام کاظم علیه السلام )) مرده باشد.» |
+ | من در هنگام احتضار یکی از واقفیه حاضر بودم. او گفت من کافر باشم اگر امام کاظم علیه السلام مرده باشد.» |
| و این نشان میدهد فرمایش حضرت رضا کاملا صحیح است. | | و این نشان میدهد فرمایش حضرت رضا کاملا صحیح است. |
- | امام رضا علیه السلام ((شیعه|شیعیان ))خود را از همنشینی با واقفیّه منع میفرمود. روزی به محمد بن عاصم فرمود:« شنیدهام که با آنها رفت و آمد داری.» |
+ | امام رضا علیه السلام ((شیعه|شیعیان)) خود را از همنشینی با واقفیّه منع میفرمود. روزی به محمد بن عاصم فرمود:« شنیدهام که با آنها رفت و آمد داری.»
|
| محمد بن عاصم گفت:« بله. اما مخالف آنها هستم.» | | محمد بن عاصم گفت:« بله. اما مخالف آنها هستم.» |
| امام فرمود:« با آنها همنشین نباش. خداوند در قرآن فرموده است که:« وقتی می شنوید که آیات خدا را کافر میشوند و آنها را مسخره میکنند، با آنها منشینید.» (سوره نساء آیه 140) پس طبق این آیه، نباید با اهل وقف بنشینی.» | | امام فرمود:« با آنها همنشین نباش. خداوند در قرآن فرموده است که:« وقتی می شنوید که آیات خدا را کافر میشوند و آنها را مسخره میکنند، با آنها منشینید.» (سوره نساء آیه 140) پس طبق این آیه، نباید با اهل وقف بنشینی.» |
| علی بن رباط میگوید: روزی به حضرت رضا علیه السلام عرض کردم:« مردی است که میگوید پدر شما حضرت موسی بن جعفر علیه السلام زنده است.» | | علی بن رباط میگوید: روزی به حضرت رضا علیه السلام عرض کردم:« مردی است که میگوید پدر شما حضرت موسی بن جعفر علیه السلام زنده است.» |
- | امام فرمود:«سبحان الله! جای تعجب است که ((حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله|رسول خدا ))از دنیا رحلت فرموده، ولی موسی بن جعفر زنده است! نه. به خدا قسم، پدرم از دنیا رفت و ارثش تقسیم شد و زنهایش شوهر کردند. (اگر زنده بود چنین نمیشد) به خدا او طعم مرگ را چشید، همانطور که ((امیرالمؤمنین|امیرالمؤمنین علی علیه السلام ))طعم شهادت را چشید.» |
+ | امام فرمود: « سبحان الله! جای تعجب است که ((حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله|رسول خدا)) از دنیا رحلت فرموده، ولی موسی بن جعفر زنده است! نه. به خدا قسم، پدرم از دنیا رفت و ارثش تقسیم شد و زنهایش شوهر کردند. (اگر زنده بود چنین نمیشد) به خدا او طعم مرگ را چشید، همانطور که ((حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام|امیرالمؤمنین علی علیه السلام)) طعم شهادت را چشید.»
یکی از بزرگان واقفیه، ((علی بن ابی حمزه بطائنی)) است. محمد بن سنان میگوید: هنگامی که نامش نزد حضرت رضا علیه السلام برده شد، امام او را لعنت کرد و فرمود:«علی بن ابی حمزه میخواهد در آسمان و زمین کسی خدا را نپرستد؛ ولی خداوند این کار را منع کرد و نور خود را تمام نمود؛ گرچه مشرکان نپسندند و گر چه این مشرک ملعون - یعنی ابن ابی حمزه - دوست نداشته باشد. » عرض کردم: یعنی او مشرک است؟! فرمود:«بله. به خدا قسم، به رغم میلش، این چنین است و این همان است که خداوند در قرآن میفرماید: "اراده میکنند که نور خدا را با هوای دهانهایشان خاموش کنند."» (سوره توبه آیه 32) .
نیز ((حسن بن علی وشاء)) میگوید: وقتی که در ((مرو)) بودیم، حضرت رضا علیه السلام مرا صدا زد و فرمود:« ای حسن! علی بن ابی حمزه بطائنی همین امروز مُرد و الان او را در قبر گذاشتند. بعد دو مَلِک بر او وارد شدند و پرسیدند: پروردگارت کیست؟ گفت: الله. گفتند: پیامبرت کیست؟ گفت: محمد صلی الله علیه و آله و سلم. سپس از امامانش پرسیدند. یکی پس از دیگری گفت: علی بن ابیطالب علیه السلام، ((حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام|حسن))، ((حضرت امام حسین علیه السلام|حسین))، ((حضرت امام سجاد علیه السلام|علی بن الحسین))، محمد بن علی، ((حضرت امام جعفر صادق علیه السلام|جعفر بن محمد))، موسی بن جعفر علیه السلام. آن دو ملک پرسیدند: بعد از او؟ در این هنگام زبان علی بن ابی حمزه لکنت گرفت و ساکت شد. آن دو فرشته گفتند: موسی بن جعفر به تو چنین امر کرد؟ و سپس آن چنان با گرز آتش بر سرش کوفتند که قبرش پر از آتش شد و تا روز قیامت پر از آتش خواهد ماند. از نزد حضرت رضا علیه السلام خارج شدم و آن روز و آن ساعت را ثبت کردم. چند روزی گذشت که نامهای از اهل ((کوفه|کوفه)) آمد و خبر داد که در همان روز و همان ساعت علی بن حمزه مُرده و به خاک سپرده شده بود. |
- | منابع: بحار الانوار، ج 48، ص 263، ح 20. بحار الانوار، ج 48، ص 254، ح 7. بحار الانوار، ج 49، ص 285، ح 6. |
+ | منابع: />*بحار الانوار، ج 48، ص 257، ح 11. *بحار الانوار، ج 49، ص 58. *بحارالانوار، ج 48، ص 263، ح 20. *بحارالانوار، ج 48، ص 254، ح 7. *بحارالانوار، ج 49، ص 285، ح 6. |