منو
 کاربر Online
707 کاربر online
Lines: 1-34Lines: 1-28
-فضل بن ربیع که حاجب مخصوص ((هارون الرشید|هارون )) بود گوید: در نیمه های ب، ممور مخو هارون،« مسرور» بدون اجازه وارد خان من شد گفت: هارون ترا اار کرده ات. +فضل بن ربیع، حاجب مخصوص ((هارون الرشید))، می گوید:
مسرور، مأمور مخصوص
هارون، در نیمه های شب، بدون اجازه وارد خانه من شد و گفت:« هارون تو را احضار کرده است.»
ترس
یدم. وقتی نزد هارون رفتم دیدم در بستر خود نشسته است. مرا که دید گفت:«ترسیده‌ای؟»
گف
م:«آری.»
گفت:« سریع
به ندان برو و ((حضرت امام موس کاظم لیه السلام|موسی بن جعفر)) را آزاد کن و مبلغ سی هزار درهم به همراه پنج خلت گرانبها و ه مرکب راهوار به او عطا کن و پیم مرا برسان که اختار با شماست؛ می‌خواهید نزد ما باشید، می‌خواهید به هر شهری که مورد نظرتان است، بروید.»
من که
سابقه دشمنی سرسختانه او را با موسی بن جعفر می‌دانستم با تعجب گفتم:« آیا به راستی دستور آزادی او را می‌دهید؟ » />هارون گفت:«آری.»
من
از ترس پشیمانی بعدی او و مشکل شدن کار خودم سه بار این سال را تکرار کردم.
هارو
ن گفت:«وای بر تو! آیا می خواهی پیمان‌شکنی کنم!»
فتم:«کدام یمان؟!» />گفت:«هم اکنون خواب وحشتناکی دیدم: مأمور هولناک الهی روی سینه ام نشسته بود و گلوی مرا به سختی می‌فشرد و فریا می د:« چرا موسی بن جعفر را ظالمانه به زندان افکنده‌ای!؟ » من با او پیمان بستم که رهایم سازد تا من امام را رها کنم و او ا اکرام نمایم.
او از من پیمان الهی گرف
ت و رهایم کرد. اینک آنچه را گفتم زود انجام بده.»
-از ر نزدیک بود بمیرم قتی ارد دم هارون در بتر خود بیدار بود، حال مرا ه دید گفت: ترسیده ای گتم: ری. ف: آرا ب. +وقتی به زندان آمدم، امام به نماز مغول بود. صبر کدم تا نمازش تمام شد و پیام هارون را رساندم.
امام
با قاطعیت فرمود:« من احتیاجی به خلعت و مرکب و پولی که آلوده به حقوق امّت است ندارم
ا
ام را قسم دادم که اموال را برنگرداند و این ظالم طاغی را عصبانی نسازد.
آن‌گاه به امام گف
تم:« به خاطر این ژده آزادی که برایتان آوردم، گویید رمز این عمل هارون چه بود
امام ف
رمود:« شب چهرشنبه بود که ((حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله|رسول خدا)) را در خواب دیدم. پیامبر سه بار فرمود: ای موسی! تو مظلومانه به زندان افتاده ای. سپس آیه 111 سوره انبیا را قرائت فرمود:« __و ن ادری لعله فتنه لکم و متاع ال حین__.»
(این امتحان
الهی و فرصتی محدود برای دشمنان است.)
آن‌
اه فرمود: فردا و پنجشنبه و جمعه را روزه بگیر و روز آخر، وقت افطار، 12 رکعت نماز بخوان، در هر رکعت یک حمد و 12 بار سوره توحید، و پس از آنکه رکعت چهارم تمام شد، در سجده بگو: " __ی سابق الغوث یا سامع ل صوت یا محیی العظام و هی رمیم بع اموت اسالک سمک لعظیم الاعظم ان تصلی علی محمد عبدک و رسولک و علی اهل بقیه الطبین الطاهرین و ان تعجل لی الفرج مما انا فیه__.» />امام صاق فمود:« آنچه دیدی نتیجه اجرای دستر پیامب ود.»
-سریع به زندان برو و موسی بن جعفر را آزاد کن و مبلغ سی هزار درهم بهمراه پنج خلعت گرانبها و سه مرکب راهوار به او عطا کن و پیام مرا برسان که اختیار با شماست میخواهید با ما باشید، میخواهید به هر شهری که مورد نظرتان میباشد، بروید.

من که سابقه دشمنی و عدالت سرسختانه او را با موسی بن جعفر علیه السلام میدانستم با تعجب گفتم
: آیا براستی دستور آزادی او را میدهید؟

هارون گفت: آری

و من از ترس پشیمانی بعدی او و مشکل شدن کار خودم سه مرتبه این سوال را تکرار کردم.

هارون گفت: آری، وای بر تو آیا میخواهی پیمان شکنی کنم!؟

گفتم: کدام پیمان ؟!

گفت: هم اکنون خوابیده بودم که خواب وحشتناکی دیدم: مأمور هولناک الهی روی سینه ام نشسته و گلوی مرا به سختی میفشرد که نزدیک بود بمیرم و فریاد میزد: چرا موسی بن جعفر را ظالمانه به زندان افکندهای !؟

من با او پیمان بستم که رهایم سازد، تا من امام را رها کنم و اکرام نمایم.

او از من پیمان الهی گرفت و رهایم کرد، اینک آنچه گفتم زود انجام بده.

فضل گوید: وقتی به زندان آمدم حضرت به نماز مشغول بود صبر کردم تا نماز تمام شد و پیام هارون را رساندم.

امام فرمود: اگر به کار دیگری مأمور هستی انجام بده.

گفتم: هرگز دستور همانست که گفتم.

حضرت رشید و قاطع فرمود: لا حاجه لی فی الخلع و الحملان و المال اذا کانت فیه حقوق الامه (من احتیاجی به خلعت و برکتها و اموال ندارم که آلوده به حقوق امّت است.) حضرت را قسم دادم که اموال را برنگرداند و این ظالم طاغی را عصبانی نسازد.

بدینسان حضرت با جلال و جبروت آزاد شدند.

به حضرت گفتم: به خاطر این مژده آزادی که آوردم، بگویید رمز این حرکت هارون چه بود.

امام فرمود: شب چهارشنبه بود که ((حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله|رسول خدا )) را در خواب دیدم، پیامبر سه بار فرمود: ای موسی! تو مظلومانه به زندان افتاده ای. گفتم: آری

پیامبر فرمود: و ان ادری لعله فتنه لکم و متاع الی حین؛ آیه 111 / سوره انبیاء " (این امتحان الهی و فرصتی محدود برای دشمنان است.)

سپس پیامبر فرمود: فردا و پنجشنبه و جمعه را روزه بگیر و روز آخر وقت افطار، 12 رکعت نماز بخوان، در هر رکعت یک حمد و 12 بار سوره توحید و پس از آنکه رکعت چهارم تمام شد، در سجده بگو: " یا سابق الغوت یا سامع کل صوت یا محیی العظام و هی رمیم بعد الموت اسالک سمک العظیم الاعظم ان تصلی علی محمد عبدک و رسولک و علی اهل بقیه الطبین الطاهرین و ان تعجل لی الفرج مما انا فیه" آنچه دیدی ثمره این عمل بود.

منابع:
بحار الانوار، ج 48، ص 213، ح 14، بنقل از عیون.
+منابع:
بحار الانوار، ج 48، ص 213، ح 14، بنقل از عیون.
 مراجعه شود به: مراجعه شود به:
-
((دعای مستجاب امام موسی کاظم علیه السلام))
+((دعاهای مستجاب امام موسی کاظم علیه السلام))

تاریخ شماره نسخه کاربر توضیح اقدام
 دوشنبه 03 مرداد 1384 [12:12 ]   4   شکوفه رنجبری      جاری 
 شنبه 28 خرداد 1384 [11:16 ]   3   امیرمهدی حقیقت      v  c  d  s 
 چهارشنبه 26 اسفند 1383 [09:39 ]   2   شکوفه رنجبری      v  c  d  s 
 دوشنبه 13 مهر 1383 [10:07 ]   1   شکوفه رنجبری      v  c  d  s 


ارسال توضیح جدید
الزامی
big grin confused جالب cry eek evil فریاد اخم خبر lol عصبانی mr green خنثی سوال razz redface rolleyes غمگین smile surprised twisted چشمک arrow



از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..