تاریخچه ی:
امام کاظم علیه السلام و صحنه سازی هارون
تفاوت با نگارش: 1
- | عمرو بن واقد وید ((سندی بن شاهک ))یک گروه پنجاه و چند نفری از سران علمی، سیاسی، نظامی و اجتماعی را جمع نمود و اسم و مشخصات و آدرس منازل ما را در طوماری ثبت کرد، و سپس ما را بر سر جنازه حاضر ساخت و گفت: خوب نگاه کنید و ببینید که موسی بن جعفر است و به مرگ طبیعی از دنیا رفته است. /> تمامی ما نگاه کردیم و استرجاع (1) نمودیم سپس سندی گفت: اترون به ارا تکرونه، آیا در پیکر او لاتی ینید که ناخوشایند نشانه کشته شدن او؟ گفتیم: ما نری به شیئا. چیزی نمی بینم سپس دستور تجهیز و تکفین را صادر نمود.
(1)در حوادث تلخ سنت اسلامی آنست که انسان بگوید: "انالله و انا الیه راجعون " که این امر را ((کلمه استرجاع|استرجاع)) می گویند. |
+ | عمرو بن واقد نین روایت میکند: ((سندی بن شاهک ))یک گروه پنجاه و چند نفری از سران علمی، سیاسی، نظامی و اجتماعی را جمع کرد و اسم و مشخصات و آدرس منازل ما را در طوماری ثبت کرد. سپس ما را بر سر جنازه مم کم علیه السلام حاضر ساخت و گفت:« خوب نگاه کنید و ببینید که موسی بن جعفر است و به مرگ طبیعی از دنیا رفته است یا نه.» تمامی ما نگاه کردیم و استرجاع (1) نمودیم. سپس سندی گفت: آیا در پیکر او شای ناخوشایند یبینید که نشانه کشته شدن او باشد؟» گفتیم:« چیزی نمی بینیم.» سپس دستور تجهیز و تکفین را صادر نمود. توضیح اینکه زهری که به آن امام خوراندند به گونه ای بوده است که هیچگونه اثری درپیکر امام نگذاشته بود،و دستگاه حکومت با احضار این افراد و گواهی آنان می خواسته خود را در قتل امام بی گناه اعلام کند و شهادت امام را مرگ طبیعی جلوه دهد. (1)در حوادث تلخ، سنت اسلامی آن است که انسان بگوید: "انالله و انا الیه راجعون " که این کار را ((استرجاع|استرجاع)) میگویند. |
| منابع: | | منابع: |
- | بحار الانوار، ج 48، ص 25، ح 27 از عیون و کمال الدین. > >بحار الانوار، ج 48، ص 228 و 229 و 31 و 35. |
+ | بحار الانوار، ج 48، ص 25، ح 27 از عیون و کمال الدین. بحار الانوار، ج 48، ص 228 و 229 و 31 و 35. |
| مراجعه شود به: | | مراجعه شود به: |
- | ((اخفای شهادت امام موسی کاظم علیه السلام)) |
+ | ((مخفی کردن شهادت امام کاظم علیه السلام)) |