احمد بن عمر حلال گوید: در برخوردی با اخرس دیدم مطالب ناروائی به
موسی بن جعفر علیه السلام نسبت می دهد و از حضرت به شدت بد گوئی می نماید، غیرت دینی من به جوش آمد و چاقویی تهیه کردم و پیش خود گفتم وقتی اخرس به سمت مسجد روانه شود، ناگهان او را می کشم و از امام خویش دفاع می کنم.
بر سر راه وی نشسته بودم که نامه ای از حضرت به دستم رسید و در آن نوشته بود: بحقی علیک لما کفضت عن الاخرس فان الله یغنی و هو حبی.
به حق من بر تو دست از اخرس بدار و متعرض او مشو که خداوند کفایت می کند و لطف او بس است.
چند روزی اخرس بیشتر زنده نبود و از دنیا رفت.
منابع:
بحار الانوار، ج 48، ص 59 از مناقب و خرائج.
مراجعه شود به:
حفظ و حراست یاران