امام سجاد علیه السلام فرمود:« سربازان عمر بن سعد، پس از روز عاشورا، مرا بر شتری لنگ، بدون روپوش و زنان کاروان را پشت سر من بر شترانی معیوب نشاندند. سر حسین علیه السلام را بر نیزه زده بودند. گروهی سرباز اسب سوار در دنبال و بر گرد ما بودند که نیزه در دست داشتند و اگر می دیدند اشک از چشمی روان است با نیزه بر سر او می زدند. و بدین گونه به دمشق وارد شدیم.»

منابع:

• نفس المهموم، ص 208.

مراجعه شود به:

• ماجرای ورود کاروان اسرا به کوفه از زبان مسلم گچکار

از امام صادق «علیه السلام ) روایت شده است که پدر بزرگوارشان از امام سجاد (علیه السلام )پرسیدند: هنگام اسارت شما را بر چه چیزی سوار کردند؟

فرمودند: مرا بر شتری لنگ بدون روپوش نشانده بودند و سر حسین (علیه السلام) را بر علمی برافراشته بودند و زنان پشت سر من بر اشترانی همه ناهموار و معیوب و گروهی چابک سوار در دنبال و بر گرد ما بودند که نیزه در دست داشتند و اگر می دیدند اشک از چشمی روان است با نیزه بر سر او می زدند تا به دمشق وارد شدیم.

منابع: نفس المهموم، ص 208.

مراجعه شود به:

با راویان کاروان اسرا ـ مسلم گچکار