تاریخچه ی:
امام جواد علیه السلام و نارضایتی از زندگی در بغداد
شخصی به نام حسین مکاری می گوید: در ((بغداد|بغداد ))نزد امام جواد علیه السلام رفتم. در آن زمان امام به دلیل ازدواج با ام فضل، دختر ((مأمون|مأمون ))، در رفاه و آسایش ظاهری به سر میبرد. وقتی وضعیت امام را دیدم، پیش خود گفتم این مرد دیگر هرگز به وطن خودش، ((مدینه، مدینة النبی، یثرب|مدینه ))، بر نمیگردد.
امام جواد علیه السلام مدتی سر پایین انداخت، سپس سرش را بلند کرد و با چهرهای برافرخته فرمود:« ای حسین، خوردن نان جو و نمک در کنار حرم رسول الله( مدینه) برای من محبوبتر است از وضعیتی که اکنون مرا در آن مشاهده میکنی.»
!منابع:
بحار الانوار، ج 50، ص 48، ح 25.
!مراجعه شود به:
((زندگی مشترک امام جواد علیه السلام با ام فضل دختر مأمون))
((سخنان و حالات آن حضرت نسبت به رسول خدا و حضرت زهرا و امام رضا علیه السلام))