منو
 صفحه های تصادفی
انتقال پایتخت پاکستان
بدست آوردن آلکانها
کوه ابوقبیس
کتابهای فیزیک فضا
امام علی علیه السلام پس از ضربت خوردن
ساختار سنتی فیلم نامه
امام سجاد علیه السلام در سوگ شهادت پدرش
سیده ملکه شیرین
گردش خون
ازدواج فاطمه بنت الحسین با حسن مثنی
 کاربر Online
886 کاربر online
تاریخچه ی: امام جواد علیه السلام و رهایی بخشیدن زندانی

علی بن خالد که به ((مذهب زیدی|مذهب زیدی ))معتقد بود می گوید: در پادگان نظامی بودم که خبر رسید مردی در زندان است که او را با غل و زنجیر از ناحیه (( شام «سوریه» ))آورده اند و می گفتند که او ادعای پیامبری کرده است.

از فرماندهان و نگهبانان اجازه گرفتم تا به دیدن او رفتم، دیدم مردی با فهم است به او گفتم: داستانت چیست؟

گفت: من در شام «سوریه» در محلی که به نام ((موضع رأس الحسین ))است عبادت می کردم یک بار در حال عبادت که بودم شخصی آمد و گفت: بلند شو، من تا بلند شدم دیدم در ((مسجد کوفه ))هستم.

به من گفت: این مسجد را می شناسی ؟

گفتم: بله مسجد کوفه است، او نماز گذارد و من نیز با او نماز خواندم در این حال دیدم در ((مسجد رسول خدا|مسجد پیامبر ))در ((مدینه ))هستم او نماز خواند و من نیز با او نماز خواندم و بر رسول الله صلی الله علیه و آله درود فرستاد.

در این حال دیدم در ((مکه|مکه ))هستم و پیوسته با او بودم تا اعمال حج تمام شد، پس از آن دیدم در سر جایم در شام هستم و آن مرد نیز رفت.

سال آینده نیز در ایام مراسم حج همانند جریانات سال گذشته انجام شد چون از مراسم حج فارغ شدیم و مرا به شام برگرداند و خواست از من جدا شود به او گفتم: به حق آن که تو را بر این کارها توانمند ساخته، تو کیستی ؟

او مدتی طولانی سر را پایین انداخت پس از آن نگاهی به من کرد و فرمود: من محمد پسر علی پسر موسی هستم.

داستان من مشهور شد تا به گوش ((محمد بن عبدالملک زیات ))رسید؛ او فرستاد تا مرا گرفتند و در زنجیر کشیدند و مرا به ((عراق|عراق ))آورد و همان طور که می بینی حبس کرده است.

علی بن خالد می گوید: به این شخص زندانی گفتم: داستانت را بنویس تا من برای محمد بن عبدالملک زیّات ببرم و او در کاغذی نوشت ولی محمد بن عبدالملک در کاغذ او نوشت به آن کسی که تو را در یک شب از شام به کوفه و از کوفه به مدینه و از مدینه به سر جایت برگرداند بگو از زندان نیز رهایت کند.

علی بن خالد می گوید: از این نوشته محمد بن عبدالملک محزون شدم و دلم برای آن شخص زندانی سوخت تا این که یک روز صبح زود به سراغش رفتم دیدم لشگریان و نگهبانان و زندانبان و جمعیت بیشماری همه درباره همان شخص صحبت می کنند.

گفتم چه خبر است؟

گفتند: همان زندانی که از شام بود و ادعای پیامبری داشت امروز ناپدید شده است و ما نمی دانیم آیا زمین او را خورده است و یا پرندگان هوا او را ربوده اند.

علی بن خالد پس از این ماجرا از اعتقاد به مذهب زیدی دست کشید و امامت ائمه معصمومین علیهم السلام را پذیرفت و اعتقاد نیکوئی پیدا نمود.

منابع: بحار الانوار، ج 50، ص 38، ح 3.

مراجعه شود به:

((مناجات و معجزات امام جواد علیه السلام))

تاریخ شماره نسخه کاربر توضیح اقدام
 چهارشنبه 06 مهر 1384 [10:32 ]   6   شکوفه رنجبری      جاری 
 دوشنبه 23 خرداد 1384 [09:17 ]   5   امیرمهدی حقیقت      v  c  d  s 
 دوشنبه 23 خرداد 1384 [07:35 ]   4   امیرمهدی حقیقت      v  c  d  s 
 چهارشنبه 14 اردیبهشت 1384 [05:18 ]   3   شکوفه رنجبری      v  c  d  s 
 یکشنبه 14 فروردین 1384 [12:11 ]   2   شکوفه رنجبری      v  c  d  s 
 چهارشنبه 15 مهر 1383 [04:15 ]   1   شکوفه رنجبری      v  c  d  s 


ارسال توضیح جدید
الزامی
big grin confused جالب cry eek evil فریاد اخم خبر lol عصبانی mr green خنثی سوال razz redface rolleyes غمگین smile surprised twisted چشمک arrow



از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..