نگاه اجمالی
الکترو مغناطیسی یکی از شاخههای فیزیک است که مباحث مربوط به بارهای الکتریکی ساکن و متحرک ،
میدانهای الکتریکی و
مغناطیسی را مورد بحث قرار میدهد. اما در این بحث بیشتر مفاهیم فیزیکی و توصیف کیفی این پدیدهها مورد توجه قرار میگیرد. و تا حد امکان از توصیف کمی این موارد که به ریاضیات عالی نیاز دارد، خودداری می شود. بنا بر ابن توصیف کمی پدیدههای فوق در الکترودینامیک انجام میگیرد. میتوان گفت که الکترودینامیک نسبت به سایر علوم تقریباً یک علم تازه است که در کمتر از یکصد سال اخیر بوجود آمده است.
تاریخچه
هر چند
کهربا و
مغناطیس طبیعی برای یونانیان شنا خته نشده بودند ، با وجود این الکترودینامیک در مقام یک موضع کمی تنها در کمتر از یکصد سال رشد و تحسیم پیدا کرد. آزمایشات قابل ملاحظه کاوندیش در زمینه
الکترو استاتیک از 1771 تا 1773 انجام شدند. تحقیقات ماندگار
کولمب در سال 1785 شروع به چاپ شدند. این کار شروع تحقیق کمی در
الکترسیته و مغناطیس را در مقیاس جهانی مشخص کرد. پنجاه سال بعد از آن
فارادی مشغول مطاله اثرات
نظریه دینامیکی میدانهای الکترومغناطیسی منتشر کرد. بیست و چهار سال بعد هرگز کشف خود را در مورد
امواج الکترومغناطیسی عرضی که با سرعتی مشابه با
سرعت نور انتشار مییابد به چاپ رسانید و با این کار
نظریه ماکسول را در یک وضعیت کاملا آزمایشی قرار داد.
سیر تحولی و رشد
از دهه 1960 یک انقلاب واقعی در درک ما از نیروهای اساسی و اجزا تشکیل دهنده ماده صورت گرفته است.
در دهه 1990 الکترودینامیک کلاسیک درمقابل جبههای از توصیف وحدت یافته ذرات و بر همکنشهای که به عنوان مدل استاندارد نامیده میشود، ساکن مانده بود، مدل استاندارد یک توصیف کواشوم مکانیکی منسجم از برهمکنشهای الکترو مغناطیسی، ضعیف و قوی بر اساس اجزا اصلی ، بعضی کوارکها و لبتونها ( که از طریق حاملهای نیرو یعنی فوتونها، بوزونها، و گلوئونها، برهمکنش میکنند ) ارائه میکند. چهار چوب نظریه وحدت یافته از طریق اصول مربوط به ناوردایی پیمانهای ( متصل به نیروها و تفاوتهای گسسته خواص ذرات ) ایجاد گردید.
از نقطه نظر مدل استاندارد ،
الکترودینامیک کلاسیک ، حداکثر و دینامیک کوانتومی است. بنابرین تلاش عظیمی که در اواخر قرن نوزدهم در جهت وحدت موضوعات
فیزیک شروع شده سبب ایجاد
الکترودینامیک کوانتو می شود
و بدین الکترودینامیک کلاسیک را متحول ساخت. بنابراین در حالت کلی الکترودینامیک را میتوان به دو قسمت اصلی تقسیم کرد.
الکترودینماتیک با استفاده از مفاهیم بنیادین ریاضیات عالی یک توصیف کمی از مباحث الکترومغناطیسی کلاسیک ارائه میکند. الکترومغناطیس کلاسیک
میدانهای الکتریکی و
مغناطیسی حاصل از توزیع های معین بار به راحتی محاسبه میشوند. و توصیف فیزیکی این کمیتها مورد بحث قرار میگیرد. اما در مواردی که مرزهای معین وجود داشته باشند . بعنوان مثال اگر بخواهیم میدان و پتانسیل حاصل از یک کره رسانا که نصف آن دارای پتانسیل و نصف دیگرش دارای پتانسیل V1 است ، در یک نقطه معین از
فضا تعیین کنیم، باید از شگردهای خاص ریاضی که در V1 الکترو دینامیک کلاسیک کاربرد دارد، استفاده کنیم.
همانگونه که مغناطیس دو قسمت
الکترواستاتیک و الکترومغناطیس تقسیم میشود که در قسمت الکترواستاتیک بارهای الکتریکی ساکن و چگالیهای بار مستقل از زمان فرض میشوند و در الکترومغناطیس بارهای الکتریکی متحرک بوده و چگالیهای بار میتوانند تابعیت زمانی نیز داشته باشند. الکترودینامیک کلاسیک نیز به دو بخش تقسیم میگردد.
مکانیک کلاسیک و الکترودینامیک کلاسیک به عنوان پیشروان درک کنونی ما از پدیدهها مفید واقع شوند. و هنوز هم نقشهای مهمی را در زندگی علمی و در مرز مربوط به تحقیقات علمی ایفا میکنند.
الکترودینامیک کوانتومی، نتیجهای است از تقارن شکسته شده ، خودی به خودی در یک نظریه که در آن برهمکنشهای ضعیف و الکترومغناطیسی در ابتدا وحدت یافته اند و این که حامل های نیروی مربوط به هر دو بدون
جرم هستند . شکست تقارن ، و حامل نیروی الکترومغناطیسی (
فوتون) را بدون
جرم باقی میگذارد همراه 80 الی 90 Gv/c2 را با یک برهمکنش ضعیف در انرژی های پایین با برد بسیار کوتاه (2x10
-18 ) بدست میآورند.
الکترودینامیک کلاسیک برای انتقالات کوچک انرژی و
اندازه حرکت ، و تعداد میانگین بزرگ فوتونهای مجازی
یا حقیقی حد
الکترودینامیک کوانتومی است. علی رغم حضور تعداد نسبتا زیادی از کمیتهای که بایستی از آزمایش به دست آمیز، مدل استاندارد وحدت یافته (همراه با
نسبیت عام در مقیاسهای بزرگ ) توضیعی با دقت بالا
از طبیعت را در تمام جنبه هایش ارائه میدهد. لرز خیلی درون هسته ، تا میکروالکترونیک ، تا میزها و صندلیها
و دورترین کهکشانها. به خاطر مبداها در یک نظریه وحدت یافته ، برد و قدرت برهمکنشهای ضعیف به جفت شدگی الکترومغناطیسی مربوط شدند.
بطور خلاصه میتوان گفت که در
الکترودینامیک کوانتومی با استفاده از مفاهیم
آنالیز تانسوری یک میدان برداری (که به تاسنور الکترومغناطیسی معروف است ) معرفی میشوند ، سپس با تعریف چگالیهای لاگرانژی و هامیلتونی خاص سیستم ها مورد بحث قرار
مس گیرند.
سختی الکترودینامیک
همانطوری که اشاره شد ، الکترو دینامیک جهت توصیف کمی پدیدههای الکترو مغناطیسی از ریاضیات عالی و روشهای پیچیده ریاضی بهره میگیرد. بنابرین ، افرادی که تمایلی به استفاده از این پیچیدگیها ندارند و آن را دشوار میدانند ، به الکترودینامیک به دید یک شاخهای از
فیزیک که درک آن بسیار سخت است ، نگاه میکنند. اما امروزه با پیشرفت
علوم کامپیوتری و گسترش روشهای عددی ، بسیاری از مسائل الکترو دینامیک را میتوان با استفاده از حلهای عددی مورد تجزیه و تحلیل قرار داد .