تاریخچه ی:
الواح تورات
تفاوت با نگارش: 1
- |
الواح جمع لوح است و لوح به صفحه پهن از چوب و استخوان و مانند آن را می گویند که بر نین. واژه الواح چهار بار در قرآن به کار رفته ست که ماد از آن ((تورات|تورات ))است. > >اه آیات قرآن در ای اره ان است که خداوند الواحی بر حضرت موسی علیه السلام نازل کرد که شرایع و قوانین تورات در آن نوشته شده بود. بر اساس آیات قرآن کریم، ((حضرت موسی علیه السلام|حضرت موسی علیه السلام ))به هنگام باز گشت از طور ر حال که الواح را نیز با خود داشت، با گمراهی قوم خود مواه شد و دریافت که آنان به وسیله((سامری ))گمراه شده و به گوساله پرستی روی آوردد از این هت سی لی ل الواح را برزمین افکند و برادرش((هارون|هارون ))را سخت مواخده کرد. |
+ | الواح جمع لوح است. لوح به صفحه پهن چوبی یا استخوانی میگویند که بر ی ن وان نوت. واژه الواح چهار بار در قرآن به کار رفته و ه منای ((تورات|تورات)) است. ر ااس آیات قرآن کری، خداوند الواحی بر حضرت موسی علیه السلام نازل کرد که شرایع و قوانین تورات در آن نوشته شده بود. ((حضرت موسی علیه السلام|حضرت موسی علیه السلام)) به هنگام بازگشت از طور، از گمراهی قوم خود بابر شد و دریافت که آنان به دست ((سامری)) گمراه شده و به گوساله پرستی روی آورداند. ه ین لی گین د الواح را بر زمین افکند و برادرش، ((حضرت هارون علیه السلام|هارون))، را سخت مؤاخذه کرد. برخی میگویند آن الواح از چوب یا ((زمرد)) یا ((زبرجد)) یا ((یاقوت)) سرخ و به طول ده زراع بوده و از آسمان نازل شده است. اما باید گفت هیچ یک از این گفته ها اعتبار چندانی ندارد. |
- | می گین لا ا چ ی ا مرد یا د سز یا یقت ر طل ه زراع بوه اس ک ا آسمان نا ده و. البته ای گت ک یچ ک از ای ه ا ا ندانی ندا. |
+ | ((حضرت امیرامؤمنین لی لی اللام|یمؤمنان علی لیه اللم)) فرمود:«لواح موسی ه دس ب پیامران دیگ منتق شد تا ه ((حضر د مصطی صلی لله علیه و له|پیامبر اسلم صی الله لیه و آله و سلم)) رسید. پیامبر نیز آنها ا ب من پرده ت.» />سالها پ ا شادت اام عی اما محم با علیه اسلام فمو:«ن لوا انون نزد ما.» |
- | در حدیث از امیرمؤمنان علیه السلام آمده است که فرمود: الواح همچنان دست به دست باقی ماند تا به پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم رسید و آن حضرت نیز آن را به من سپرد و از امام محمد باقر علیه السلام نقل است فرمود: آن الواح هم اکنون دست ما می باشد. > منابع :
>قاموس قرآن ، ج 6 ، ص 214 ؛ تفسیر نمونه ج 6 ، ص 363 ؛
بحارالانوار ج 13 ص 225 |
+ | منابع: قاموس قرآن، ج 6، ص 214؛ تفسیر نمونه ج 6، ص 363؛ بحارالانوار ج 13 ص 225 |