- | پس از جنگ با ایران، اسیران فارس را که شاهزادگانی از کسری در میانشان بودند به مدینه آوردند. ((عمر بن خطاب)) خواست زنانشان را بفروشد و مردانشان را به بردگی ببرد. امیرالمؤمنین علی علیه السلام به او فرمود:« رسول خدا فرموده است بزرگ هر قومی را باید اکرام کرد. آنها به اسلام رغبت دارند. من خدا و شما را شاهد میگیرم که نصیب خودم از اینها برای خدا آزاد ساختم.» به دنبال این فرمایش، همه بنیهاشم و پس از او عمر، حق خود را به امام بخشیدند و امام نیز همه را آزاد کرد. آنگاه گروهی از قریش خواستند با زنانشان ازدواج کنند. |
+ | پس از جنگ با ایران، اسیران فارس را که شاهزادگانی از کسری در میانشان بودند به ((مدینه)) آوردند. ((عمر بن خطاب)) خواست زنانشان را بفروشد و مردانشان را به بردگی ببرد. ((حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام|امیرالمؤمنین علی علیه السلام)) به او فرمود:« ((حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله|رسول خدا)) فرموده است بزرگ هر قومی را باید اکرام کرد. آنها به اسلام رغبت دارند. من خدا و شما را شاهد میگیرم که نصیب خودم از اینها برای خدا آزاد ساختم.» به دنبال این فرمایش، همه ((بنی هاشم)) و پس از او عمر، حق خود را به امام بخشیدند و امام نیز همه را آزاد کرد. آنگاه گروهی از ((قریش)) خواستند با زنانشان ازدواج کنند. |
| امیرالمؤمنین فرمود:« آنها را نمیتوان به ازدواج مجبور کرد. باید به اختیار خودشان باشد.» | | امیرالمؤمنین فرمود:« آنها را نمیتوان به ازدواج مجبور کرد. باید به اختیار خودشان باشد.» |
| به شهربانو، دختر کسری، خواستگاران را نشان دادند. او با دست اشاره کرد و ((حضرت امام حسین علیه السلام |حسین بن علی)) را نشان داد. | | به شهربانو، دختر کسری، خواستگاران را نشان دادند. او با دست اشاره کرد و ((حضرت امام حسین علیه السلام |حسین بن علی)) را نشان داد. |
| امیر المؤمنین ولی ِ او شد و حذیفه خطبه خواند. | | امیر المؤمنین ولی ِ او شد و حذیفه خطبه خواند. |
| منابع: بحار الانوار، ج 31، ص 16، حدیث 3- العدد القویة، ص 56. | | منابع: بحار الانوار، ج 31، ص 16، حدیث 3- العدد القویة، ص 56. |