منو
 صفحه های تصادفی
سخن حکیمه خاتون درباره امامت
انقلاب اسلامی - ماروین زونیس
ترخون
دیاگرام اوربیتال مولکولی گونه های A2 عناصر دوره دوم جدول تناوبی
تحريف ناپذيری قرآن
بیماری آلزایمر
علم وسیله است یا هدف ؟
خواص غذایی و درمانی میوه ها
رده بندی سنگهای آذرین
ساعت «صورت فلکی»
 کاربر Online
884 کاربر online
تاریخچه ی: اسم اعظم

در حال مقایسه نگارشها

نگارش واقعی نگارش:1
اسماء الهی کلماتی هستند که با توجه به یکی از صفات الهی، به پروردگار اشاره دارند؛ مثلا اسم «شافی» با توجه به صفت «شفادهنده» به ذات خداوند اشاره می‌کند.
اسماء الهی واسطه بین ما و خدا هستند و ما در هر موردی خداوند را با اسم مناسب آن مورد می خوانیم. مثلا هرگاه بخشایش گناهان خود را از خدا بخواهیم، خداوند را با “ یا غفور” می خوانیم، و برای درخواست بهبود یک بیمار، “یا شافی” را به کار می‌بریم؛ چرا که هر کدام از اسماء الهی اثر ویژه خود را دارند.
برخی اسماء معنی عام دارند و از آنها می‌توان به جای چند اسم دیگر استفاده کرد: مثلا «علیم» شامل اسم‌های «سمیع» و «بصیر» و «شهید» است. به همین دلیل اسماء از نظر معنا با هم تداخل دارند و دامنه عام‌بودن بعضی از آنها بیشتر و بیشتر می‌شود تا جایی که به اسمی منتهی می‌شوند که دیگر اسمی ما فوق آن نباشد، که به آن «اسم اعظم» خداوند یا «اسم الله الاکبر» گفته می‌شود. (البته اسم الله الاکبر به معنای دیگری هم به کار رفته است.) و چون یک اسم هر چه وسیع‌تر باشد، آثار و برکات آن هم بیشتر خواهد بود، اسم اعظم دارای وسیع‌ترین محدوده اثر و برکت است، به گونه ای که هر امر و اثری را در عالم شامل خواهد شد.

بنابر آنچه از روایات به دست می آید، اگر کسی از اسم اعظم خداوند باخبر باشد، ویژگی‌های منحصری به‌فردی در او پدید خواهد آمد؛ از جمله هر دعایی بکند مستجاب می‌شود. حتی با اسم اعظم می‌تواند در قوانین جهان طبیعت دست ببرد. بر خلاف آنچه بسیاری از مردم گمان می کنند، اسم اعظم کلمه خاصی نیست که اگر بر زبان جاری شود، چنین خاصیتی داشته باشد یا حتی این گونه نیست که با حروفی غیر از حروف شناخته شده ما ساخته شده باشد؛ چرا که لفظ یک اسم به تنهایی چیزی جز حرف و صدایی نیست و معنای آن هم تنها یک تصور ذهنی است؛ و روشن است که نه صدای برخاسته از حنجره آدمی و نه تصور ذهنی گوینده، هیچ یک نمی‌تواند چنین تأثیراتی داشته باشند.
پس تأثیرات اسماء الهی و به ویژه اسم اعظم، مربوط به حقایق آنهاست و نه لفظ آنها یا معنای ذهنی آنها، و فقط مزین‌شدن شخص گوینده به صفات الهی و متصل شدنش به حقیقت اسماء الهی است که زمینه استجابت دعا را فراهم می‌کند و می‌تواند علت برخی تصرفات در عالم باشد؛ همان گونه که در دعا، حقیقت طلب و دل بریدن از دیگران، علت استجابت آن است و نه لفظ یا معنای ذهنی دعا.
البته کلمات و الفاظ نیز یاد آور حقایق هستند و از این رو مورد احترام‌اند، ولی تاثیر اصلی مربوط به همان حقایق است. پس تا کسی آمادگی درونی و صفای لازم را در خود ایجاد نکند، هرگز به اسم اعظم خداوند دست نخواهد یافت.
یکی از عطایا و کراماتی که خداوند به حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و ائمّه اطهار علیهم السلام ارزانی فرموده، اسم اعظم است. در این زمینه به چند روایت اشاره می‌شود:

1- امام باقر علیه السلام فرمود:«اسم اعظم خداوند، هفتاد و سه حرف است. آصف بن برخیا فقط یکی از آن حروف را می‌دانست که توانست زمین را درهم نوردد و قبل از یک چشم بر هم زدن، تخت بلیقس را از سرزمین سبا نزد سلیمان حاضر سازد؛ و ما ائمّه معصومین هفتاد و دو حرف از آن را میدانیم. یک حرف را هم خداوند به خودش اختصاص داده و تنها نزد اوست.»

2-امام صادق علیه السلام فرمود:«به حضرت عیسی علیه السلام دو حرف از حروف اسم اعظم داده شد که به وسیله آن معجزات خود را ظاهر می‌کرد، به حضرت موسی علیه السلام چهار حرف، به حضرت ابراهیم علیه السلام هشت حرف، به حضرت نوح علیه السلام پانزده حرف و به حضرت آدم علیه السلام بیست و پنج حرف داده شد؛ اما خداوند تمام حرف‌ها را به حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم و اهل بیت عطا فرموده است. اسم اعظم هفتاد و سه حرف است که به رسول الله هفتاد و دو حرف آن داده شده و یک حرف از آن بر همگان پوشیده است.»

3- امام صادق علیه السلام فرمود:« چگونه مردم فرمایش امیرالمومنین علی علیه السلام را انکار می‌کنند که فرمود: "من اگر بخواهم با همین پایم به سینه معاویه که در شام است می‌کوبم و او را از تختش سرنگون می‌کنم"، اما کار آصف بن برخیا را که تخت بلقیس را برای حضرت سلیمان علیه السلام آورد، انکار نمی‌کنند؟! آیا پیامبر ما برتر از تمام پیامبران نیست؟ آیا وصی او برترین اوصیاء نیست؟ پس چرا امیرالمؤمنین را به قدر آصف نیز باور ندارند؟ خداوند بین ما و بین آنان که حق ما را انکار می‌کنند و برتری ما را قبول ندارند، قضاوت فرماید.»


مراجعه شود به:
علم به اسم اعظم پروردگار

منابع:
تفسیر المیزان، ج 7، ص 370.
تفسیر نمونه، ج 7 ف ص 30.
بحارالانوار، ج 27، ص 25 تا 28.

اسماء الهی کلماتی هستند که با نظر به یکی از صفات الاهی به ذات پروردگار اشاره دارند. برای نمونه لفظ شافی با توجه به صفت “ شفادهنده” به ذات خداوند اشاره می کند.

اسماء الاهی واسطه بین ما و خدا هستند و ما در هر موردی خداوند را با اسم مناسب آن مورد می خوانیم. مثلا هرگاه درخواست بخشایش گناهان خود را داشته باشیم، خداوند را با لفظ “ یا غفور” می خوانیم و برای درخواست بهبود یک بیمار، لفظ “ یا شافی” را بکار می بریم: چرا که هر کدام از اسماء الاهی اثر ویژه خود را دارند.

برخی اسماء معنی عامی دارند و به جای چند اسم دیگر می توان آن ها را به کار برد: مثل لفظ علیهم که اعم از سمیع و بصیر و شهید است.؛ به همین دلیل شکل اسماء از نظر وسعت وضیق معنا در هم تداخل می کنند تا جایی که به اسمی منتهی شوند که دیگر اسمی ما فوق آن نباشد و به آن اسم اعظم یا اسم الله الاکبر گفته می شود.

(البته اسم الله الاکبر به معنای دیگری هم به کار رفته است) و چون یک اسم هر چه وسیع تر باشد، آثار و برکات آن هم بیشتر خواهد بود، اسم اعظم دارای وسیع ترین محدوده اثر و برکت است، به گونه ای که هر امر و اثری را در عالم شامل خواهد شد.

بنابر آنچه از روایات به دست می آید، اگر از اسم اعظم خداوند باخبر باشد، ویژگی هایی در او پدید خواهد آمد؛ هر دعایی بکند مستجاب می شود و حتی با اسم اعظم می تواند در جهان طبیعت تصرف کند. به خلاف آنچه بسیاری از مردم گمان می کنند، اسم اعظم کلمه خاصی نیست که اگر بر زبان جاری شود، چنین خاصیتی داشته باشد و یا با حروفی غیر از حروف شناخته شده ما ساخته شده باشد؛ چرا که لفظ یک اسم به تنهایی چیزی جزء صدا نیست ومعنای آن هم تنها یک تصور ذهنی است و روشن است که نه صدای برخاسته از حنجره آدمی و نه تصور ذهنی گوینده، هیچ کدام نمی توانند چنان تاثیراتی داشته باشند.

پس خواص تاثیرات اسماء الاهی رو به ویژه اسم اعظم، مربوط به حقایق آن هاست و نه لفظ آنها و یا معنای ذهنی آن ها، و تخلق شخص گوینده به صفات الهی و متصل شدن او به حقیقت اسمای الهی خداوند است که زمینه استجابت دعا را فراهم می کند و می تواند علت برخی تصرفات باشد؛ همان گونه که در دعا حقیقت طلب و دل بریدن از دیگران، یکی از علل بهره مندی از فیوضات است و نه لفظ و یا معنای ذهنی دعا.

البته کلمات و الفاظ نیز یاد آور حقایق هستند و از این رو مورد احترامند، ولی تاثیر اصلی مربوط به همان حقایق است. پس تا کسی آمادگی درونی و صفای لازم را نماید، هرگز به اسم اعظم خداوند دست نخواهد یافت، به خلاف اسم لفظی که ممکن است از هر کسی خارج شود.

یکی از عطایا و کراماتی که خداوند تبارک و تعالی به ائمّه اطهار علیهم السلام ارزانی فرموده است، "اسم اعظم" است.

1- امام باقر علیه السلام می فرماید: « اسم اعظم خداوند، هفتاد و سه حرف است. آصف بن برخیا فقط یکی از آن حروف را میدانست که توانست زمین را درهم نوردد و قبل از یک چشم برهم زدن، تخت بلیقس را از سرزمین سبا در نزد سلیمان حاضر سازد و ما ائمّه معصومین - هفتاد و دو حرف از آنرا میدانیم و یک حرف را هم خداوند به خودش اختصاص داده که نزد او مستور است و لاحول و لاقوه الا بالله العلی العظیم.»

2-امام صادق علیه السلام فرمود: « به حضرت عیسی علیه السلام دو حرف از حرفهای اسم اعظم داده شده که به وسیله آن معجزات خود را ظاهر میکرد و به حضرت موسی بن عمران علیه السلام چهار حرف و به حضرت ابراهیم علیه السلام هشت حرف و به حضرت نوح علیه السلام پانزده حرف و به حضرت آدم علیه السلام بیست و پنج حرف داده شد و خداوند تمام حرفها را برای حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم و اهل بیت او جمع فرمود و اسم اعظم هفتاد و سه حرف است که به رسول الله هفتاد و دو حرف آن داده شده و یک حرف در پرده است. »

3- امام صادق علیه السلام فرمود: « چگونه مردم، فرمایش امیرالمومنین علیه السلام را انکار میکنند که فرمود: « من اگر بخواهم با همین پایم به سینه معاویه که در شام است میزنم و او را از تختش سرنگون مینمایم» در حالی که عمل آصف بن برخیا را که تخت بلقیس را برای حضرت سلیمان علیه السلام آورد، انکار نمیکنند؟! آیا پیامبر ما افضل تمام پیامبران نیست؟ آیا وصی او برترین اوصیاء نیست؟

پس چرا لااقل امیرالمؤمنین را به قدر آصف نیز باور ندارند؟ خداوند بین ما و بین آنان که حق ما را انکار میکنند و برتری ما را قبول ندارند، قضاوت فرماید.»

توضیح: از ائمّه اطهار سلام الله علیهم اجمعین به کرّات و مرّات اعمال خارق العاده ای دیده شده که در بسیاری از آنها نور وجود اسم اعظم خداوند نزد، ائمه اطهار مشهود است.

منابع: تفسیر المیزان، ج 7، ص 370.

تفسیر نمونه، ج 7ف ص 30.

بحارالانوار، ج 27، ص 25 تا 28.


تاریخ شماره نسخه کاربر توضیح اقدام
 سه شنبه 11 مرداد 1384 [14:58 ]   7   امیرمهدی حقیقت      جاری 
 سه شنبه 11 مرداد 1384 [14:57 ]   6   امیرمهدی حقیقت      v  c  d  s 
 یکشنبه 18 بهمن 1383 [11:50 ]   5   شکوفه رنجبری      v  c  d  s 
 یکشنبه 18 بهمن 1383 [11:47 ]   4   شکوفه رنجبری      v  c  d  s 
 سه شنبه 19 آبان 1383 [12:03 ]   3   شکوفه رنجبری      v  c  d  s 
 سه شنبه 19 آبان 1383 [11:54 ]   2   شکوفه رنجبری      v  c  d  s 
 چهارشنبه 06 آبان 1383 [06:07 ]   1   شکوفه رنجبری      v  c  d  s 


ارسال توضیح جدید
الزامی
big grin confused جالب cry eek evil فریاد اخم خبر lol عصبانی mr green خنثی سوال razz redface rolleyes غمگین smile surprised twisted چشمک arrow



از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..