افراد قبیله ثقیف پس از کشتن
عروة بن مسعود ثقفی به شدت پشیمان شدند و احساس کردند که زندگی از این پس برای آنان در دل حجاز امکان پذیر نیست و تمام چراگاهها در راههای تجاری آنان از طرف مسلمانان مورد تهدید قرار می گیرد؛ بهمین جهت پس از مشورت تصمیم گرفتند که یک نفر را به عنوان نماینده به مدینه اعزام کنند تا با رسول خدا مذاکره کند.
ولی در نهایت قرار شد پنج نفر همراه
عبدی الیل که یکی از شخصیت های قبیله ثقیف بود به حضور پیامبر برسند. آنان طی چند روز اقامت در
مدینه طی مذاکراتی اسلام را پذیرفتند و پیامبر نیز در برابر شرایط آنها مبنی بر نماز نخواندن یا خراب نشدن بت خانه یا شکسته نشدن برخی از بت ها هیچ انعطافی نشان نداد و آنها اسلام را پذیرا شدند و پیامبر جوان ترین عضو هیئت شش نفره را رئیس آنها کرد و به او نمایندگی داد که از سوی آن حضرت امور دینی آنان را اداره کند.
آنگاه رسول خدا به
مغیره و
ابوسفیان مأموریت داد که همراه هیئت نمایندگی
ثقیف به
طائف بروند و بت های آنجا را بشکنند و بت خانه ها را تخریب کنند.
مراجعه شود به:
برخورد قبائل با پیامبر -ص