تاریخچه ی:
اسلام آوردن قبیله ثقیف
تفاوت با نگارش: 1
- | افراد قبیله ثقیف پس از کشتن ((عروة بن مسعود ثقفی ))به شدت پشیمان شدند و احساس کردند که زندگی از این پس ای آنان در دل حجاز امکان پذیر نیست و تمام چراگاهها در راههای تجاری آنان از ر مسلمانان مورد تهدید را می گید؛ بهمین جهت پس از مشورت تصمیم گرفتند که یک نفر را به عنوان نماینده به مدینه اعزام کنند تا با رسول خدا مذاکره کند. |
+ | افراد قبیله ((قبیله ثقیف|ثقیف)) پس از کشتن ((عروة بن مسعود ثقفی)) به شدت پشیمان شدند و احساس کردند که از این پس نگی در ((حجاز)) برایشان امکان پذیر نیست و تمام چراگاهها و راههای تجاری آنان از ی مسلمانان تهدید خاه د. به همین جهت پس از مشورت تصمیم گرفتند که پنج نفر را همراه ((عبدی الیل)) که یکی از شخصیتهای مهم قبیله ثقیف بود، به عنوان نماینده به ((مدینه، مدینة النبی، یثرب|مدینه)) اعزام کنند تا با رسول خدا مذاکره کند. |
- | ولی ر نهایت قرار شد پنج نفر همراه ((عبدی الیل ))که یکی از شخصیت های قبیله ثقیف بود به حضور پیامبر برسند. آنان طی چند روز اقامت در ((مدینه، مدینة الن یب|دینه ))ی ماکرت اسلام را پذیرفتند پیامبر نیز در برار شرایط آنها مبنی بر نماز نخواندن یا خراب نشدن بت خانه یا شکسته نشدن بخ ا ت ا ی نعی نان داد و نا اام را پیرا دند و ابر وا ین ض ی ش ره را ی کد به ا نمایندگی اد که ا وی آن ر ن آان را اره کند. |
+ | نها طی چند روز اقامت در مدینه، ضمن مارای یمر، اسلام را پذیرفتند، اا پیامبر ییک ا شرایط آنها را مبنی بر نماز نخواندن یا خراب نشدن بتخانه یا شکسته نشدن بهاان نپیرفت جوان رین عو هیئت شش نفه را رئیس آنها رار داد و ه او نایندگی دا ک امور ینی آنان را داره کند. />آگا رو ا ((غیه ن شب|غیره)) و ((اوفین)) میت اد ک همرا هیئت نمایندگی قیف به ((طاف|طائف)) روند و بتهای آن ر شک و تخانهایش را ریب کنند. |
- | آنگاه رسول خدا به ((میره ن شعبه|مغیره ))و ((ابوسفیان ))موریت داد که هماه هئت نمینگ ((قیف|یف ))ه ((طائف|طائف ))بروند و بت ه آنج ا بشکنند و بت خانه ها را تخریب کنند. |
+ | !مناب: />*یره ابن ام، 2، 542 *ف ابدیت، ج2 796تا799 |
- | مراجعه شود به:
((برورد قبائل با یامبر -ص)) |
+ | !مراجعه شود به: *((پیامبر کرم و دعوت قبائل مختلف به اسام)) |