از امام محمد باقر علیه السلام نقل شده است: حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم بیست و دو ماهه بود که مبتلا به چشم درد شد.
عبدالمطلب ، او را همراه
ابوطالب نزد راهبی پزشک فرستاد؛ همین که راهب از
صومعه خود خارج شد نور فراگیری در اطراف صومعه دید و نیز آواز فرشتگان را شنید.
با شگفتی از ابوطالب پرسید تو کیستی؟ و او جواب داد: من ابو طالب فرزند عبدالمطلب هستم و اکنون فرزند برادرم (یعنی محمد پسر عبدالله) را برای مداوای چشم نزد تو آورده ام؛ سپس حصیری که برای سایبانی بر کودک نهاده بود بر کنار کرد.
همین که چشم راهب به کودک افتاد و نوری که از سیمای او به آسمان کشیده می شد دید، ترسان و شگفت زده شد، آن گاه گفت: گواهی می دهم که معبودی جز خدای یکتا نیست و به راستی تو (حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم) فرستاده او هستی که بشارت آمدنت در
تورات و
انجیل به زبان
موسی و
عیسی - علیهما اسلام - آمده است.
سپس به ابوطالب گفت: باز گرد و نگران کودک مباش. منزلت و موقعیت محمد صلی الله علیه و آله وسلم بس ارجمند تر از آن است که از من شنیدی و تو خود از یاوران این پیامبر خواهی بود و
قریشیان که قصد کشتن او می کنند، تو از او دفاع خواهی کرد.
مراجعه شود به:
ویژگی های جسمانی پیامبر - ص - در کودکی