پیش از ظهور اسلام، در میان اعراب جاهلی ده نوع ازدواج وجود داشت:
ازدواج صداق: که همان ازدواج رایج در همه ادیان آسمانی است و دین اسلام نیز آن را تایید کرده است. در این ازدواج، مهریه معین اما مدت زمان زندگی مشترک، نامعین است و تنها با ازدواج یا مرگ یکی از طرفین پایان می پذیرد.
متعه: یا همان ازدواج موقت که در ادیان الهی پیش از اسلام و حتی در برخی ملتهای غیر الهی نیز وجود داشته است. در این ازدواج هم مدت زمان را معین میکردند هم مهریه را.
ازدواج اماء: که ازدواج با کنیزان بود. اگر کسی کنیزی را می خرید، بی آن که مهری برای آن بپردازد، همسرش می شد و می توانست او را به دیگری بفروشد. این ازدواج در اسلام با شرایط ویژه ای مجاز بوده است.
ازدواج موقت: پسر بزرگ خانواده حق داشت با زن یا زنان پدرش ازدواج کند (البته غیر از مادر خودش ). در اسلام این ازدواج حرام شمرده شده و زن پدر، محرم شمرده میشود. ( آیه 22 سوره نساء)
ازدواج شغار: در این نوع پیوند، مرد با دختر یا خواهر مرد دیگری ازدواج می کرد تا او نیز با دختر یا خواهر او ازدواج کند.
ازدواج رهط: یعنی ازدواج مشارکتی یا دسته جمعی. گروهی از مردان که نباید بیشتر از ده نفر می بودند با یک زن رابطه برقرار میکردند و اگر فرزندی به دنیا می آمد، آن زن فرزندش را به هر یک از مردان که خود می خواست منتسب می کرد و او را پدر فرزند خود قرار می داد.
ازدواج با اختین: یعنی مردی همزمان با دو خواهر ازدواج کند.
ازدواج مخادنه: نوعی ازدواج دوستانه بوده است که مردی زنی را به دوستی می گرفت یا زنی مردی را به دوستی بر می گزید.
ازدواج استبضاع: در این نوع ازدواج، مردی همسر خود را در اختیار مردی که شجاعت، قدرت و یا صفت پسندیده دیگری داشت قرار می داد و تا وقتی که همسرش از آن مرد صاحب فرزند نمیشد، از او کناره گیری می کرد.
ازدواج تعویضی: دو مرد با یکدیگر توافق می کردند و زنانشان را با هم عوض می کردند.
علاوه بر این ها، ازدواج رسمی و دائم چند مرد با یک زن در برخی اقوام وجود داشته است و نیز در میان درباریان پادشاهی ساسانی در ایران ازدواج خواهر و برادر نیز انجام می شده است.
از این ها گذشته در میان اعراب جاهلی ارتباط با زنان فاحشه مرسوم بود؛ زنانی که بر در خانه خود پرچم می افراشتند و هر گاه فرزندی از آنها زاده می شد، او را بنا به تشخیص قیافه شناسان و کاهنان به یکی از مردانی که با او ارتباط داشتند منتسب می کردند و آن مرد رسماً پدر آن نوزاد شمرده می شد.
منابع:
تاریخ تحلیلی اسلام، محمد نصیری؛ حقوق زن در اسلام
|
ازدواج در هریک از اقوام و ملل پیش از اسلام انواع و اقسامی داشته است. در میان اعراب جاهلی ده نوع ازدواج وجود داشته است:
اول: ازدواج صداق: که همان ازدواج رایج در همه ادیان آسمانی و دین اسلام نیز بدان تشویق نموده است؛ در این ازدواج زمان نامعین است و تنها با ازدواج یا مرگ یکی از طرفین پایان می پذیرد. اما مهریه معین است.
متعه: یا همان ازدواج موقت که در ادیان الهی پیش و حتی در برخی ملتهای غیر الهی نیز وجود داشته است. در این ازدواج هم زمان را معین می کردند و هم مهریه را.
ازدواج اماء: به معنای پیوند با کنیزان است، اگر کسی کنیزی را می خرید، بی آن که مهری برای آن بپردازد، او همسرش می شد و می توانست او را به دیگری بفروشد، این ازدواج در اسلام با شرایط ویژه ای مشروع است.
ازدواج موقت: پسر بزرگ خانواده حق داشت با زن یا زنان پدرش ازدواج کند (البته غیر از مادر خودش ). در اسلام این ازدواج حرام شمرده شده (بنگرید به آیه 22 سوره نساء) و زن پدر محرم شمرده می شود.
ازدواج شغار: در این نوع پیوند، با دختر یا خواهر مرد دیگری ازدواج می کرد تا او نیز با دختر یا خواهر او ازدواج کند.
ازدواج رهط: یعنی ازدواج مشارکت یا دسته جمعی. گروهی از مردان که نباید بیشتر از ده نفر می بودند با یک زن ارتباط برقرار می کردند و اگر فرزندی به دنیا می آمد، آن زن فرزندش را به هر یک از مردان که خود می خواست منتسب می کرد و او را پدر فرزند خود قرار می داد.
ازدواج با اختین: یعنی مردی هم زمان با دو خراهر ازدواج کند.
ازدواج مخادنه: نوعی ازدواج دوستانه بوده است که مردی زنی را به دوستی می گرفت و یا زنی مردی را به دوستی بر می گزید.
ازدواج استبضاع: در این نوع ازدواج، مردی همسر خود را در اختیار مردی که شجاعت، قدرت و یا صفت پسندیده دیگری داشت قرار می داد و تا وقتی که همسرش از آن مرد صاحب فرزند نمی شد. از او کناره گیری می کرد.
ازدواج تعویضی: دو مرد با یکدیگر توافق می کردند و زنانشان را با هم عوض می کردند.
علاوه بر این ها، ازدواج رسمی و دائم چند مرد با یک زن در برخی اقوام وجود داشته است و نیز در میان درباریان پادشاهی ساسانی در ایران ازدواج خواهر و برادر نیز انجام می شده است.
از این ها گذشته در میان اعراب جاهلی ارتباط با زنان فاحشه مرسوم بود؛ زنانی که بر در خانه خود پرچم می افراشتند و هر گاه فرزندی از آن ها زاده می شد، او را بنا به تشخیص قیافه شناسان و کاهنان به یکی مردانی که با او ارتباط داشتند منتسب می کردند و آن مرد رسماً پدر آن نوزاد شمرده می شد. .
منابع :
تاریخ تحلیلی اسلام ، محمد نصیری ؛ حقوق زن در اسلام
|