تاریخچه ی:
ازدواج پیش از اسلام
تفاوت با نگارش: 1
- | ازداج در هریک از وم و ملل پیش از اسلام نواع و اقسام داشته است. در میان اعراب جاهلی ده نوع ازدواج وجود داشته است:
اول: ازدواج صداق: که همان ازدواج رایج در همه ادیان آسمانی و دین اسلام نیز بدان تشویق نموده است؛ در این ازدواج زمان نامعین است و تنها با ازدواج یا مرگ یکی از طرفین پایان می پذیرد. اما مهریه معین است. |
+ | یش از و اسلام، در میان اعراب جاهلی ده نوع ازدواج وجود داشت: |
- | م: یا همان ازدواج موق که در ادیان ی پی و تی ر رخی ملتهای غیر اهی نیز و اه است. در این ازدواج ه زمن ا مین ی کن و ه مهریه را. |
+ | داج صداق: که همان ازدواج ایج در همه ادیان سای ست و ین لا نیز ا ایی کده است. در این ازدواج، مهری مین ما مت زمان زدگی مشترک نمعین ست و تنها با ازداج یا مرگ یکی از طرفین پایان می پذیرد. |
- | زاج اا: منی یو با کین ات اگر کی کیزی ا می ید بی آ ک مهی رای آن بپردازد، ا همسرش ی د و می وانت او به یری بفروشد، این ازدواج د سا ا رایط ی ی مشرع ت. |
+ | م: یا هما ا و ک اان لهی یش از سلام و ی د برخی تهی یر اهی ی وود داته ا. در این ازدواج هم مد ا ا مین رد هم مهری . |
- | ازدواج موق: سر ز انوده ا با ن یا نن پدر ازدوج کد (اه یر ما و ). در س این ازدواج را مه شه (نگری ب آیه 22 وره اء) و زن پر حرم شمرده می و. |
+ | ازدواج امء: ک زدواج ا کنیزان بو. ر کی کیزی ا می ید، بی ن که مهری برای ن پرازد می و می توان و به یری شد. این ازدواج ر اسم شی یژه ی از ده ت. |
- | ازدواج ار: ر این نو یود با ر یا واهر مرد یری ازدواج می کرد او نیز ر ی خوهر زدوج کن. |
+ | ازدواج موق: پر زرگ خانود ح دشت با ن ی نان پدرش ادواج کند (البته غیر از مادر خودش ). در اسلام این ازدواج حرام شمرده ه و زن پ، مم مرده مو. ( ی 22 وه ناء) |
- | ازدواج ه: یعنی ادوج مشارکت یا دست جعی. گروی مردان که نباید یشتر از ه نفر می ودند با ی ن اباط بررا می کردند و اگر فزدی به دنی می م، آن زن فرزند ا به هر یک از مردان که خود می خواست نتسب می کرد و او را پدر فرزند خود قرا ی داد. |
+ | ازدواج ا: د ای وع پیو مرد با دتر یا واهر مد دیی اا می کرد تا نی در یا خوار او ازدوا کد. |
- | ازدواج ا اتین: یعی مردی هم زمان با د راهر ازدوا کند. |
+ | ازدواج هط: یعنی ازدواج مشاکتی یا دسته جمعی. گرهی از مردان که نباید بیشتر از ده نفر می بودند با یک زن رابطه برقرار میکردند و اگر فرزندی به دنیا می آمد، آ ن فرزندش را به هر یک از مردان که خود می خوات منتسب می کرد و او را پدر فرزند خود قرار می داد. |
- | ازدواج مادنه: نوعی ادواج دوستانه ده است که مردی زنی ا به دوستی می گفت و یا زی مردی را ه دوی بر ی گزید. |
+ | ازدواج ا اتین: یی مردی همزمان ا دو وار ادو کد. |
- | <BR>ازدواج استبضاع: در این نوع ازدواج، مردی همسر خود را در اختیار مردی که شجاعت، قدرت و یا صفت پسندیده دیگری داشت قرار می داد و تا وقتی که همسرش از آن مرد صاحب فرزند نمی شد. از او کناره گیری می کرد. |
+ | ازدواج مخادنه: نوعی ازدواج دوستانه بوده است که مردی زنی را به دوستی می گرفت یا زنی مردی را به دوستی بر می گزید. <br /> >ازدواج استبضاع: در این نوع ازدواج، مردی همسر خود را در اختیار مردی که شجاعت، قدرت و یا صفت پسندیده دیگری داشت قرار می داد و تا وقتی که همسرش از آن مرد صاحب فرزند نمیشد، از او کناره گیری می کرد. |
| ازدواج تعویضی: دو مرد با یکدیگر توافق می کردند و زنانشان را با هم عوض می کردند. | | ازدواج تعویضی: دو مرد با یکدیگر توافق می کردند و زنانشان را با هم عوض می کردند. |
| علاوه بر این ها، ازدواج رسمی و دائم چند مرد با یک زن در برخی اقوام وجود داشته است و نیز در میان درباریان پادشاهی ساسانی در ایران ازدواج خواهر و برادر نیز انجام می شده است. | | علاوه بر این ها، ازدواج رسمی و دائم چند مرد با یک زن در برخی اقوام وجود داشته است و نیز در میان درباریان پادشاهی ساسانی در ایران ازدواج خواهر و برادر نیز انجام می شده است. |
| + | از این ها گذشته در میان اعراب جاهلی ارتباط با زنان فاحشه مرسوم بود؛ زنانی که بر در خانه خود پرچم می افراشتند و هر گاه فرزندی از آنها زاده می شد، او را بنا به تشخیص قیافه شناسان و کاهنان به یکی از مردانی که با او ارتباط داشتند منتسب می کردند و آن مرد رسماً پدر آن نوزاد شمرده می شد. |
- | از این ها گذشته در میان اعراب جاهلی ارتباط با زنان فاحشه مرسوم بود؛ زنانی که بر در خانه خود پرچم می افراشتند و هر گاه فرزندی از آن ها زاده می شد، او را بنا به تشخیص قیافه شناسان و کاهنان به یکی مردانی که با او ارتباط داشتند منتسب می کردند و آن مرد رسماً پدر آن نوزاد شمرده می شد. .
منابع : > >تاریخ تحلیلی اسلام ، محمد نصیری ؛ حقوق زن در اسلام |
+ | منابع: تاریخ تحلیلی اسلام، محمد نصیری؛ حقوق زن در اسلام |