منو
 صفحه های تصادفی
سرفه
سر مقدس امام حسین علیه السلام در مجلس ابن زیاد
گوزن شمالی کانادا
آنالیز هوا
آسیب شناسی اجتماعی
طبیعت و غریزه و فطرت
خراسان
عوامل موثر در یادگیری
دو تفسیر برای کنیه ابوالقاسم
همفری دیوی
 کاربر Online
254 کاربر online
تاریخچه ی: ادراک فضا از راه بینائی

در حال مقایسه نگارشها

نگارش واقعی نگارش:1



مقدمه

اندازه و وضع و مسافت ظاهری اشیایی که تصویر آنها بر شبکیه می‌افتد به کمک قرینه‌های مختلف سنجیده می‌شود که بعضی از آنها فیزیولوژیک است و بعضی روانی است. گاه مثلاً در شکل اول چهار چوبی که ملاک قضاوت ماست ما را فریب می‌دهد در این شکل بنظر می‌آید اطاق شکل طبیعی داشته باشد اما مرد و کودک اندازه طبیعی ندارند. اگر اطاق اندازه عادی داشته باشد این دو آدمی غیر طبیعی هستند و بالعکس. اما حقیقت این است که شکل اطاق طبیعی نیست و به این علت است که کودک خیلی بزرگتر از مرد بنظر می رسد در آنچه خواهد آمد بعضی عوامل موثر در ادراک فضا را مورد تحقیق قرار خواهیم داد.

اندازه

حکم ما درباره اندازه چیزها بسته به بزرگی تصویر آنها بر شبکیه و نسبت آنها با چیزهای دیگر و معلومات قبلی ما درباره آنهاست در حدود معینی، اندازه ظاهری چیزها ثابت بنظر می‌رسد از این حد که بگذریم اندازه با کوچک شدن تصویر بر شبکیه کوچک می‌شود اما نسبت چیزی با چیزهای دیگر نیز مهم است. مثلاً اگر تصویر قلابی را ببینید نمی‌دانید بزرگ است. یا کوچک مگر آنکه در پهلوی آن چیز دیگری که اندازه آن را بدانید نهاده باشند. از اینرو قرینه خارجی عامل مهمی در قضاوت ما درباره اندازه چیزهاست.

عمق و مسافت

تصویری که بر شبکیه می‌افتد منحنی می‌شود زیرا شبکیه خود منحنی است. اما این انحنا شبیه به انحنای عکسی است. که آنرا خم کرده باشند یعنی عمق ندارد. پس اگر چیزهای مختلف که در مسافات مختلف از چشم قرار دارد تصویرشان بر شبکیه عمق ندارد و مسطح می‌افتد چگونه بعد سوم یعنی عمق را تشخیص می‌هیم؟ نکته‌ای که در آغاز باید متوجه آن بود این است که آدمی درونی در آن نیست که به تصویر شبکیه نگاه کند و از عمق نداشتن آن به این نتیجه برسد که جهان عمق ندارد.

دیگر اینکه تصویر شبکیه به صورت عکس به مغز منتقل نمی‌شود آنچه واقع می‌شود این است که الگوی نور در روی شبکیه جریانهای عصبی ایجاد می‌کند و این جریانها به قسمت بینایی کرتکس مغزی می‌رسند و در آنجا تعبیر می‌شوند دلیلی نداریم که فرض کنیم جریان عصبی به صورت منظمی با تصاویر شبکیه همبستگی دارد واکنش کرتکس مغزی نسبت این جریانهای عصبی است که ادراک ما را از جهان خارج موجب می‌شود و نه نسبت به تصویری که بر شبکیه افتاده است هر چند تصویری که بر شبکیه می‌افتد عمق ندارد با این حال نسبتی با جهان سه بعدی خارج دارد و در مقابل آن قرار دارد به همان ترتیب جریانی هم که در مغز صورت می‌گیرد نسبتی با تصویر شبکیه دارند و در مقابل آن قرار گرفته‌اند.

در شکل اول نقاش میدان دید یک چشم را رسم کرده است. این رسم بعد ندارد اما نزدیک شدن تدریجی خطهای افقی به یکدیگر کف اطاقی را می‌نمایاند که در مقابل بیننده کشیده شده است نقاش عکس چیز بخوصوصی را رسم نکرده است اما ترتیبی که در رسم خود مراعات کرده است قرینه یا نماینده زمینی است که در مقابل ما گسترده شده است عکس اول c نیز همین اصول را نشان می‌دهد اندازه ظاهری قطعات سنگ و کلوخ جزئیات آنها و سایه‌هایی که انداخته‌اند نماینده زمین سنگلاخی است که از آن عکسبرداری شده است. شکل c اول نیز مسطح و بی بعد است اما اگر خوب به آن خیره شوید می‌بینید نماینده جسمی است که بعد دارد در این مورد رسام شکل را چنان کشیده است که جسمهای مختلف را نشان دهد. تصویر مبهم است و به این علت یک لحظه یک جسم و لحظه دیگر جسم دیگری را در آن می‌بینیم الگوی جریانات عصبی نیز نماینده تصاویر شبکیه و از آن راه نماینده جهان خارج هستند.

قرینه‌های روانی و فیزیولوژیک

قرینه‌هایی که ادراک عمق و مسافت را در ما موجب می‌شوند مورد توجه خاص روانشناسان قرار گرفته‌اند ممکن است در خود تصویری که بر شبکیه می‌افتد چند قرینه موجود باشد بعضی از این قرینه‌ها خواه با یک چشم بنگریم و یا با دو چشم موجودند و بعضی وقتی به وجود می‌آیند که با دو چشم بنگریم. قرینه‌هایی که به خاصیت تصویر شبکیه مربوطند. قرینه‌هایی روانی و قرینه‌هایی که به ساختمان و حرکات چشم مربوطند قرینه‌هایی فیزیولوژیک خوانده می‌شود. مشکلی که در اینجا پیش می‌آید این است که آیا تعبیر قرینه‌ها و معنی کردن آنها به یادگیری مربوط است یا فطریست این مسئله بدرستی حل نشده است و در این خصوص نظریه‌های مختلف و متضاد هست.

مباحث مرتبط با عنوان




ادراک فضا از راه بینائی


اندازه و وضع و مسافت ظاهری اشیائی که تصویر آنها بر شبکیه می افتد به کمک قرینه های مختلف سنجیده می شود که بعضی از آنها فیزیولوژیک است و بعضی روانی است.
گاه مثلاً در شکل اول چهار چوبی که ملاک قضاوت ماست ما را فریب می دهد در این شکل بنظر می آید اطاق شکل طبیعی داشته باشد اما مردو کودک اندازه طبیعی ندارند. اگر اطاق اندازه عادی داشته باشد این دو آدمی غیر طبیعی هستند و بالعکس . اما حقیقت این است که شکل اطاق طبیعی نیست و به این علت است که کودک خیلی بزرگتر از مرد بنظر می رسد در آنچه خواهد آمد بعضی عوامل موثر در ادراک فضا را مورد تحقیق قرار خواهیم داد.

اندازه


حکم ما درباره اندازه چیزها بسته به بزرگی تصویر آنها بر شبکیه و نسبت آنها با چیز های دیگر و معلومات و قبلی ما درباره آنهاست در حدود معینی چنانکه سابقاًگفته شد.اندازه ظاهری چیزها ثابت بنظر می رسد از این حد که بگذریم اندازه با کوچک شدن تصویر بر شبکیه کوچک می شود اما نسبت چیزی با چیزهای دیگر نیز مهم است. مثلاً اگر تصویر قلابی را ببینید نمی دانید بزرگ است. یا کوچک مگر آنکه در پهلوی آن چیز دیگری که اندازه آن را بدانید نهاده باشند. از اینرو قرینه خارجی عامل مهمی در قضاوت ما درباره اندازه چیزهاست.

عمق و مسافت


تصویری که بر شبکیه می افتد منحنی می شود زیرا شبکیه خود منحنی است. اما این انحنا شبیه به انحنای عکسی است. که آنرا خم کرده باشند یعنی عمق ندارد. پس اگر چیزهای مختلف که در مسافات مختلف از چشم قرار دارد تصویرشان بر شبکیه عمق ندارد و مسطح می افتد چگونه بعد سوم یعنی عمق را تشخیص می دهیم؟نکته ای که در آغاز باید متوجه آن بود این است که آدمی درونی در آن نیست که به تصویر شبکیه نگاه کند و از عمق نداشتن آن به این نتیجه برسد که جهان عمق ندارد.

دیگر اینکه تصویر شبکیه به صورت عکس به مغز منتقل نمی شود آنچه واقع می شود این است که الگوی نور در روی شبکیه جریانهای عصبی ایجاد می کند و این جریانها به قسمت بینائی کرتکس مغزی می رسند و در آنجا تعبیر می شوند دلیلی نداریم که فرض کنیم جریان عصبی به صورت منظمی با تصاویر شبکیه همبستگی دارد واکنش کرتکس مغزی نسبت این جریانهای عصبی است که ادراک ما را از جهان خارج موجب می شود و نه نسبت به تصویری که بر شبکیه افتاده است هر چند تصویری که بر شبکیه می افتد عمق ندارد با این حال نسبتی با جهان سه بعدی خارج دارد و در مقابل آن قرار دارد به همان ترتیب جریانی هم که در مغز صورت می گیرد نسبتی با تصویر شبکیه دارند و در مقابل آن قرار گرفته اند.

در شکل اول نقاش میدان دید یک چشم را رسم کرده است. این رسم بعد ندارد اما نزدیک شدن تدریجی خطهای افقی به یکدیگر کف اطاقی را می نمایاند که در مقابل بیننده کشیده شده است نقاش عکس چیز بخوصوصی را رسم نکرده است اما ترتیبی که در رسم خود مراعات کرده است قرینه یا نماینده زمینی است که در مقابل ما گسترده شده است عکس اول c نیز همین اصول را نشان می دهد اندازه ظاهری قطعات سنگ و کلوخ جزئیات آنها و سایه هایی که انداخته اند نماینده زمین سنگلاخی است که از آن عکس برداری شده است. شکل c اول نیز مسطح و بی بعد است اما اگر خوب به آن خیره شوید می بینید نماینده جسمی است که بعد دارد در این مورد رسام شکل را چنان کشیده است که جسمهای مختلف را نشان دهد. تصویر مبهم است و به این علت یک لحظه یک جسم و لحظه دیگر جسم دیگری را در آن می بینیم الگوی جریانات عصبی نیز نماینده تصاویر شبکیه و از آن راه نماینده جهان خارج هستند.
قرینه هائی که ادراک عمق و مسافت را در ما موجب می شوند مورد توجه خاص روانشناسان قرار گرفته اند ممکن است در خود تصویری که بر شبکیه می افتد چند قرینه موجود باشد بعضی از این قرینه ها خواه با یک چشم بنگریم و یا با دو چشم موجودند و بعضی وقتی به وجود می آیند که با دو چشم بنگریم .قرینه هایی که به خاصیت تصویر شبکیه مربوطند

قرینه هائی روانی و قرینه هایی که به ساختمان و حرکات چشم مربوطند قرینه هایی فیزیولوژیک خوانده می شود.
مشکلی که در اینجا پیش می آید این است که آیا تعبیر قرینه ها و معنی کردن آنها به یادگیری مربوط است یا فطریست این مسئله بدرستی حل نشده است و در این خصوص نظریه های مختلف و متضاد هست.
مشکلی که در اینجا پیش می آید این است که آیا تعبیر قرینه ها و معنی کردن آنها به یادگیری مربوط است یا فطریست این مسئله بدرستی حل نشده است و در این خصوص نظریه های مختلف و متضاد هست.

حل نشده است و در این خصوص نظریه های مختلف و متضاد هست.

قرینه های روانی


قرینه های روانی شامل موارد زیر می باشد:

اندازه تصویر


تصویر شبکیه از چیز های نزدیک بزرگتر و از چیز های دور کوچکتر است اگر فاصله به اندازه کافی زیاد باشد تصویر آنها روی شبکیه کوچکتر است پرنده خاصی که می شناسیم می دانیم که اندازه معینی دارد بنابراین وقتی تصویر آن در شبکیه خیلی کوچک است حکم می کنیم که در مسافت دوری از ما قرار دارد اما در مورد چیز هایی که اندازه واقعی آنها را نمی دانیم بزرگی یا کوچکی تصویر آنها به ما کمک نمی کند که مسافت آنها را از خود درک کنیم مثلاً مسافت ابر ها را نمی توانیم درک کنیم زیرا ابر ممکن است بزرگ باشد و دور و یا کوجک باشد و نزدیک.

حائل شدن


وقتی چیزی بین ما و چیز دیگر حائل است به صورتی که راه دید ما را مسدود می کند.
آشکار است که به ما نزدیکتر از آن چیز دیگر است. قرینه اصلی در این مورد خط کناره اشیاء است وقتی یک شی مقداری از شی دیگر را پوشانیده است خط کناره شی جلوتر مداوم و ممتد است و خط کناره شی عقب مداوم نیست و قطع می شود مثلاً در شکل دوم مستطیل بالائی در نقطه c خط کناره است ادامه دارد پس وقتی به آن نقطه بنگریم مستطیل بالائی به ما نزدیکتر می نماید اما اگر به نقطه d توجه کنیم خط دور مستطیل بالائی قطع می شود و در مستطیل پائینی به ما نزدیکتر می نماید.

منظره خطی


برای تجسم عمق منظره نقاشان اشیاء را به نسبتی که از ما دورترند کوچکتر نشان می دهند خط موازی هر چه به افق نزدیکتر می شوند بهم نزدیکتر می گردند معمولاً پایین عکس منظره نزدیک به ما و بالای آن دورترین نقطه را از ما نشان می دهد.

منظره هوائی


وقتی مسافت چیزها را از خود به درستی نمی دانیم قرینه ای که به ما کمک می کند مسافت آنها را حدس بزنیم وضوح جزئیات است هر چه شی واضح تر بنظر برسد نزدیکتر می نماید مثلاً کوهی که از دور می بینیم در روزی که هوا مه در بردارد بنظر دورتر می رسد تا در روز روشن .
قرینه هایی که از آنها صحبت شد همه در شکل سوم دیده می شوند می بینید که خیابان بنظر می آید اول سرازیر و بعد سربالا می رود قرینه این است که خط های دو طرف خیابان اول ناگهان به هم نزدیک می شوند و بعد به تدریج از هم دور می شوند کم شدن همگرائی دو خط دو طرف خیابان موجب می شود که حس کنیم خیابان سر بالا می رود اما همگرائی تدریجی و منظم آنها موجب می شود که حس کنیم خیابان مسافت زیادی ادامه می یابد اشیاء نزدیکتر قسمت بیشتری از تصویر را اشغال کرده اند حتی نوعی قرینه منظره هوایی دیده می شود در درختها و ساخمانهای نزدیکتر جزئیات بیشتری را می بینیم تا در چیزهای دورتر.

سایه ها


سایه یکی از قراین دیگری است که ادراک بعد و عمق را به ما می دهد اگر شکل چهارم را وارونه کنید گودی وسط به صورت تپه ای بنظر می رسد چون سایه ها وارونه شده اند.

قرینه های جنبشی


وقتی سایر عوامل یکسان باشند چیزهائی که سریعتر از جلو ما رد می شوند بنظر نزدیکتر می آیند تا چیز هائی که کند تر می روند اگر خود ما در حال حرکت باشیم اشیاء نزدیکتر به نظر می رسند که در جهت مخالف و اشیاء دورتر در جهت موافق ما حرکت می کنند.
در شکل پنجم مثال دیگر از ایجاد ادراک عمق با بکار بردن قرینه های مختلف دیده می شود آنچه در این عکس می بینیم اطاق واقعی نیست بلکه عکسی از قطعه تابلوی منبت کاری است که در موزه متروپولین نیویورک است هنرمند با جفت کردن قطعات چوب به هم در صفحه کاملاً تختی این کار شاهکار هنری را به وجود آورده است.

قرینه های فیزیولوژیک


قرینه های فیزیولوژیک عبارتند از انطباق و همگرائی و اختلاف تصویر در دو شبکیه . انطباق عملیست که با یک چشم هم صورت می گیرد همگرائی یعنی نزدیک شدن خط نگاه دو چشم به یکدیگر عمل دو چشمی است سومی نیز عمل دو چشمی است.

انطباق


منظور از انطباق یعنی تغییر انحنای عدسی چشم برای درک اشیاء دور یا نزدیک احتمال دارد عضلاتی که این عمل را انجام می دهند جریانی به مغز بفرستند و خبر دهند که شی نزدیک به چشم یا دور از آن است.

همگرائی


وقتی شی به ما نزدیک می شود برای دیدن آن خط دید هر دو چشم نیز به هم نزدیک می شوند از عضلاتی که حرکت کره چشم را اداره می کنند جریانی به مغز می رسد و دوری و نزدیکی اشیاء را خبر می دهند اما همگرائی به عنوان قرینه دور و نزدیکی وقتی موثر است که اشیاء زیاد به ما نزدیک باشند.

اختلاف بین دو تصاویر دو شبکیه


تصویری که بر شبکیه چشم راست می افتد با تصویری که بر شبکیه چشم چپ می افتد کمی با تصویری که بر شبکیه چشم چپ می افتد اختلاف دارد چشم راست کمی بیشتر طرف راست شیء و چشم چپ کمی بیشتر طرف چپ شیء را می بیند. این اختلاف قرینه ای برای دیدن عمق می شود از این اصل برای ساختن دوربینهای استریوسکوپ استفاده کرده اند شکل ششم اصول دوربین استریوسکوپ را توضیح می دهد.
استفاده دیگری که از این اصل کرده اند در ساختن عکسها یا فیلمهائی است که وقتی با عینک دورنگ به آنها بنگرید بنظر سه بعدی می آید اصول آن این است که یک عکس را مثلاً به رنگ سرخ چاپ می کنند عکس دیگری که کمی در طرف چپ عکس اول گرفته شده است روی عکس اول مثلاً آبی چاپ می کنند وقتی با عینک خاصی که شیشه راست آن سرخ و شیشه چپ آن آبی است به عکس بنگرید تصویر را برجسته مشاهده می کنید چشم راست به علت داشتن شیشه سرخ نمی تواند تصویر سرخ و چشم چپ نمی تواند تصویر آبی را ببیند.
ادراک عمق از راه قرینه اختلاف تصویر دو شبکیه در کودکان یکساله نیز دیده شده است. مورد بحث و اختلاف است که ادراک سه بعدی فطریست یا در اثر یادگیری کسب می شود محتمل است که از مصادیق سازمان یافتن ابتدائی باشد که پیش از این مورد بحث قرار گرفت.
از اصل استریوسکوپ استفاده های فراوان کرده اند دوربین های استریوسکوپ که برای مصارف نظامی از ارتفاع زیاد عکسهای هوائی می گیرند می توانند با دقت زیادی خصوصیات و ارتفاع بناها را بدست دهد.





تاریخ شماره نسخه کاربر توضیح اقدام
 سه شنبه 22 خرداد 1386 [14:03 ]   8   سبحانی      جاری 
 چهارشنبه 17 فروردین 1384 [07:44 ]   7   نفیسه ناجی      v  c  d  s 
 سه شنبه 16 فروردین 1384 [07:19 ]   6   نفیسه ناجی      v  c  d  s 
 دوشنبه 15 فروردین 1384 [08:23 ]   5   نفیسه ناجی      v  c  d  s 
 دوشنبه 15 فروردین 1384 [08:22 ]   4   نفیسه ناجی      v  c  d  s 
 دوشنبه 15 فروردین 1384 [08:21 ]   3   نفیسه ناجی      v  c  d  s 
 سه شنبه 18 اسفند 1383 [06:52 ]   2   نفیسه ناجی      v  c  d  s 
 یکشنبه 16 اسفند 1383 [12:57 ]   1   نفیسه ناجی      v  c  d  s 


ارسال توضیح جدید
الزامی
big grin confused جالب cry eek evil فریاد اخم خبر lol عصبانی mr green خنثی سوال razz redface rolleyes غمگین smile surprised twisted چشمک arrow



از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..