منو
 کاربر Online
925 کاربر online
تاریخچه ی: ابوسعید ایلخان مغول

در حال مقایسه نگارشها

نگارش واقعی نگارش:2


ابوسعید ایلخان مغول

«736 - 717 ق / 1335 - 1317 م»

با وفات الجایتو، پسرش ابوسعید بهادر خان در صفر 717 ق / آوریل 1317 م در سن سیزده سالگی بر مسند ایلخانی نشست.

با آن که ابوسعید به مدت سه سال تحت ارشاد و تربیت یک امیر بزرگ مغول - امیر سونج - در خراسان حکومت کرده بود، اما هنوز آن آمادگی را نداشت تا خود رأساً زمام امور را به دست گیرد به طوری که در مدت زمان اندکی آلت دست امراء و وزیران دربار شد.

  • اقدام شتابکارانه او در قتل خواجه رشیدالدین فضل الله طبیب همدانی، وزیر معروف پدرش «جمادی الاولی 718 ق / جولای 1318 م» و
  • قتل پسر خواجه، ابراهیم ، به اتهام آن که آنها الجایتو را مسموم کرده‏اند،
نشان از آمادگی این ایلخان جوان برای آلت دست شدن و برآورده ساختن امیال و اغراض بزرگان دربار بود.

ابوسعید عنوان
  • امیرالامرایی را که شامل سرکشی به اردوها و حفظ مرزها بود، همانند عهد پدر به امیر چوپان واگذاشت. به طوری که او را به خاطر دلاوریهایی که در خدمت او به جا آورده بود، مورد تقدیر و اکرام فراوان قرار داد و همچنین خواهر خود ساتی بک را به ازدواج امیر چوپان درآورد «719 ق / 1319 م».
با این وجود قدرت و حیثیت امیر چوپان در این ماجرا نتوانست بر خشم و نفرت مردم علیه امیر در قضیه معروف
املاک نازخاتون
تأثیری بگذارد.

درگیری های داخلی ابوسعید

به تدریج تصرف و ضبط املاک مردمان موجب بروز فتنه و هرج و مرج در امور دیوانی نیز شد، تا این که سرانجام صاحب دیوان، خواجه تاج الدین علیشاه لازم دید تا برای ساکت کردن این امیر و خاتمه دادن به ماجرا، ولایتی را در آسیای صغیر به همراه مقداری وجه نقد به امیر چوپان واگذارد تا به دعاوی خود درباره املاک ناز خاتون پایان دهد «723 ق / 1323 م».

تصرف و ضبط املاک مردم از سوی امیر چوپان به جایی رسید که این بی رسمیها اغماض و سپس اعتراض ابوسعید را نسبت به او بر انگیخت، اما اختلاف اصلی هنگامی بروز کرد که ابوسعید عاشق دختر امیر چوپان ، بغداد خاتون ، شد. بغداد خاتون در آن هنگام همسر امیر شیخ حسن جلایر - معروف به شیخ حسن ایلکانی - بود.

با این وجود ابوسعید از امیر چوپان خواست تا وی طلاق بغداد خاتون را از امیر حسن ایلکانی بگیرد. ولی امیر، راضی به جدا کردن دختر از شوهرش نشد. از این رو به شدت مورد خشم سلطان قرار گرفت و به همین دلیل خود را ناچار به ترک دربار و عزیمت به خراسان دید.

از طرفی برای جبران این شکست عاطفی، ابوسعید، پسر امیر چوپان - دمشق خواجه - را متهم به داشتن رابطه با یکی از زنان الجایتو کرد که به همین خاطر او را به این اتهام دستگیر و سپس اعدام نمود. «شوال 727 ق / دسامبر 1327 م».

قتل امیر چوپان

قتل پسر امیر چوپان، او را وادار به عصیان علیه ابوسعید کرد. مضاف بر آن پسر دیگرش امیر تیمورتاش هم که حکومت روم را داشت به سلطان مصر پناه برده بود.
به این ترتیب امیر چوپان با لشکر خود عزم سلطانیه کرد . در سمنان، علاءالدوله سمنانی را برای میانجی گری نزد ابوسعید فرستاد، اما فایده‏ای حاصل نشد.
از سویی چون در این بین، لشکرش نیز از دور و برش پراکنده شدند، عاقبت به ناچار به هرات نزد ملک غیاث الدین آل کرت رفت، ولی غیاث الدین نه تنها از ترس ابوسعید وی را پناه نداد بلکه با حیله و فریب امیر را به دام انداخت و هلاکش کرد «محرم 728 ق / نوامبر 1327 م».
بدین گونه ماجرای بغداد خاتون، ابوسعید را به قتل پدر و برادران او وا داشت.
بعد از تمام این جنایتهای ابوسعید، قاضی القضات را نزد امیر شیخ حسن فرستاد و او را وادار به طلاق بغداد خاتون کرد. مستند این اقدام هم یاسای قدیم مغول بود که به موجب آن هر زنی که منظور نظر خان قرار می‏گرفت، شوهر مجبور به طلاق زوجه‏اش بود.



ابو سعید ،
در اواخر حکومتش وزارت را به خواجه غیاث الدین محمد همدانی سپرد که چند سال قبل، پدر او خواجه رشیدالدین فضل الله را به دست هلاکت سپرده بود و پیداست که چنین وزیری تا چه میزان علاقه و اعتماد می‏تواند به سلطان داشته باشد.

سرانجام مدتی بعد خراسان با حمله ازبک مواجه شد و ابوسعید هنگامی که خود را برای دفع دشمن آماده می‏کرد، در راه وفات یافت «ربیع الثانی 736 ق / نوامبر یا دسامبر 1335 م».







ابوسعید ایلخان مغول

«736 - 717 ق / 1335 - 1317 م»

با وفات الجایتو، پسرش ابوسعید بهادر خان در صفر 717 ق / آوریل 1317 م در سن سیزده سالگی بر مسند ایلخانی نشست.

با آن که ابوسعید به مدت سه سال تحت ارشاد و تربیت یک امیر بزرگ مغول - امیر سونج - در خراسان حکومت کرده بود، اما هنوز آن آمادگی را نداشت تا خود رأساً زمام امور را به دست گیرد به طوری که در مدت زمان اندکی آلت دست امراء و وزیران دربار شد.

  • اقدام شتابکارانه او در قتل خواجه رشیدالدین فضل الله طبیب همدانی، وزیر معروف پدرش «جمادی الاولی 718 ق / جولای 1318 م» و
  • قتل پسر خواجه، ابراهیم ، به اتهام آن که آنها الجایتو را مسموم کرده‏اند،
نشان از آمادگی این ایلخان جوان برای آلت دست شدن و برآورده ساختن امیال و اغراض بزرگان دربار بود.

ابوسعید عنوان
  • امیرالامرایی را که شامل سرکشی به اردوها و حفظ مرزها بود، همانند عهد پدر به امیر چوپان واگذاشت. به طوری که او را به خاطر دلاوریهایی که در خدمت او به جا آورده بود، مورد تقدیر و اکرام فراوان قرار داد و همچنین خواهر خود ساتی بک را به ازدواج امیر چوپان درآورد «719 ق / 1319 م».
با این وجود قدرت و حیثیت امیر چوپان در این ماجرا نتوانست بر خشم و نفرت مردم علیه امیر در قضیه معروف
املاک ناز خاتون
تأثیری بگذارد.

درگیری های داخلی ابوسعید

به تدریج تصرف و ضبط املاک مردمان موجب بروز فتنه و هرج و مرج در امور دیوانی نیز شد، تا این که سرانجام صاحب دیوان، خواجه تاج الدین علیشاه لازم دید تا برای ساکت کردن این امیر و خاتمه دادن به ماجرا، ولایتی را در آسیای صغیر به همراه مقداری وجه نقد به امیر چوپان واگذارد تا به دعاوی خود درباره املاک ناز خاتون پایان دهد «723 ق / 1323 م».

تصرف و ضبط املاک مردم از سوی امیر چوپان به جایی رسید که این بی رسمیها اغماض و سپس اعتراض ابوسعید را نسبت به او بر انگیخت، اما اختلاف اصلی هنگامی بروز کرد که ابوسعید عاشق دختر امیر چوپان ، بغداد خاتون ، شد. بغداد خاتون در آن هنگام همسر امیر شیخ حسن جلایر - معروف به شیخ حسن ایلکانی - بود.

با این وجود ابوسعید از امیر چوپان خواست تا وی طلاق بغداد خاتون را از امیر حسن ایلکانی بگیرد. ولی امیر، راضی به جدا کردن دختر از شوهرش نشد. از این رو به شدت مورد خشم سلطان قرار گرفت و به همین دلیل خود را ناچار به ترک دربار و عزیمت به خراسان دید.

از طرفی برای جبران این شکست عاطفی، ابوسعید، پسر امیر چوپان - دمشق خواجه - را متهم به داشتن رابطه با یکی از زنان الجایتو کرد که به همین خاطر او را به این اتهام دستگیر و سپس اعدام نمود. «شوال 727 ق / دسامبر 1327 م».

قتل امیر چوپان

قتل پسر امیر چوپان، او را وادار به عصیان علیه ابوسعید کرد. مضاف بر آن پسر دیگرش امیر تیمورتاش هم که حکومت روم را داشت به سلطان مصر پناه برده بود.
به این ترتیب امیر چوپان با لشکر خود عزم سلطانیه کرد . در سمنان، علاءالدوله سمنانی را برای میانجی گری نزد ابوسعید فرستاد، اما فایده‏ای حاصل نشد.
از سویی چون در این بین، لشکرش نیز از دور و برش پراکنده شدند، عاقبت به ناچار به هرات نزد ملک غیاث الدین آل کرت رفت، ولی غیاث الدین نه تنها از ترس ابوسعید وی را پناه نداد بلکه با حیله و فریب امیر را به دام انداخت و هلاکش کرد «محرم 728 ق / نوامبر 1327 م».
بدین گونه ماجرای بغداد خاتون، ابوسعید را به قتل پدر و برادران او وا داشت.
بعد از تمام این جنایتهای ابوسعید، قاضی القضات را نزد امیر شیخ حسن فرستاد و او را وادار به طلاق بغداد خاتون کرد. مستند این اقدام هم یاسای قدیم مغول بود که به موجب آن هر زنی که منظور نظر خان قرار می‏گرفت، شوهر مجبور به طلاق زوجه‏اش بود.



ابو سعید ،
در اواخر حکومتش وزارت را به خواجه غیاث الدین محمد همدانی سپرد که چند سال قبل، پدر او خواجه رشیدالدین فضل الله را به دست هلاکت سپرده بود و پیداست که چنین وزیری تا چه میزان علاقه و اعتماد می‏تواند به سلطان داشته باشد.

سرانجام مدتی بعد خراسان با حمله ازبک مواجه شد و ابوسعید هنگامی که خود را برای دفع دشمن آماده می‏کرد، در راه وفات یافت «ربیع الثانی 736 ق / نوامبر یا دسامبر 1335 م».






تاریخ شماره نسخه کاربر توضیح اقدام
 شنبه 25 شهریور 1385 [09:21 ]   3   آآوا رسا      جاری 
 شنبه 25 شهریور 1385 [09:05 ]   2   آآوا رسا      v  c  d  s 
 یکشنبه 28 فروردین 1384 [08:23 ]   1   نغمه آذربویه      v  c  d  s 


ارسال توضیح جدید
الزامی
big grin confused جالب cry eek evil فریاد اخم خبر lol عصبانی mr green خنثی سوال razz redface rolleyes غمگین smile surprised twisted چشمک arrow



از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..