تاریخچه ی:
ابوالحارث منصور بن نوح
تفاوت با نگارش: 2
| V{maketoc} | | V{maketoc} |
| !ابوالحارث منصور بن نوح | | !ابوالحارث منصور بن نوح |
| « 389-387 ق / 999- 997 م» | | « 389-387 ق / 999- 997 م» |
| بعد از نوح که وفاتش بر اثر عارضه دو سه روزهای روی داد «رجب 387 ق / جولای 997 م»، | | بعد از نوح که وفاتش بر اثر عارضه دو سه روزهای روی داد «رجب 387 ق / جولای 997 م»، |
- | __~~green:پسر خردسالش ابوالحارث منصور بر تخت نشست ~~__، |
+ | __~~blue:پسر خردسالش ابوالحارث منصور بر تخت نشست ~~__، |
| با این همه ظاهراً اختلاف امراء، جلوس او را بر مسند امارت چند روزی به تأخیر انداخت. | | با این همه ظاهراً اختلاف امراء، جلوس او را بر مسند امارت چند روزی به تأخیر انداخت. |
- | !امیر نوخاسته سامانی |
+ | !امیر نوخاسته سامانی |
| سیاستهای ((منصور بن نوح)) که جوان نوخاستهای بیش نبود و درباریان و سرکردگان سپاه، قدرتش را چندان جدی تلقی نمیکردند، موجب ناخرسندی درباریان شد؛ | | سیاستهای ((منصور بن نوح)) که جوان نوخاستهای بیش نبود و درباریان و سرکردگان سپاه، قدرتش را چندان جدی تلقی نمیکردند، موجب ناخرسندی درباریان شد؛ |
- | *از این رو، برخی از آنها، ((ایلک خان)) را به تسخیر ((بخارا)) دعوت کردند. *اما ایلک خان ، فایق را که از حانب وی در ((سمرقند)) حاکم بود به ((بخارا ))فرستاد، و فایق با اظهار دوستی و بندگی نسبت به ابوالحارث منصور، زمام امور را در بخارا به دست گرفت و به این ترتیب دربار بخارا را تحت نظارت خویش درآورد. |
+ | *از این رو، برخی از آنها، __ایلک خان__ را به تسخیر ((بخارا)) دعوت کردند. *اما ایلک خان ، __فایق__ را که از حانب وی در ((سمرقند)) حاکم بود به ((بخارا ))فرستاد، و فایق با اظهار دوستی و بندگی نسبت به ابوالحارث منصور، زمام امور را در بخارا به دست گرفت و به این ترتیب دربار بخارا را تحت نظارت خویش درآورد. |
- | !ی ی عزل ابوالحارث منصور بن نوح *چون ((سیف الدوله محمود))، در همین ایام برای دستیابی به غزنه که مرگ پدرش سبکتکین «387 ق / 997 م» موجبات ادعاهای برادرش اسماعیل را برای جانشینی پدر فراهم کرده بود ، به آن سرزمین رفته بود. |
+ | !ا بر سر عزل ابوالحارث منصور بن نوح *چون __سیف الدوله محمود، __در همین ایام برای دستیابی به غزنه که مرگ پدرش سبکتکین «387 ق / 997 م» موجبات ادعاهای برادرش اسماعیل را برای جانشینی پدر فراهم کرده بود ، به آن سرزمین رفته بود. |
- | *ابوالحارث منصور «بکتوزون » حاجب را به جای او به حکومت خراسان فرستاد. |
+ | *ابوالحارث منصور __«بکتوزون »__ حاجب را به جای او به حکومت خراسان فرستاد. |
- | فایق هم چون از واگذاری خراسان به بکتوزون، راضی نبود پنهانی با نامه و پیام، ابوالقاسم سیمجوری - برادر ابوعلی - را به مخالفت با او برانگیخت. |
+ | فایق هم چون از واگذاری خراسان به بکتوزون، راضی نبود پنهانی با نامه و پیام، __ابوالقاسم سیمجوری ، برادر ابوعلی __را به مخالفت با او برانگیخت. |
| *اما جنگی که بین آنها رخ داد به صلح منجر شد و قهستان و ((هرات)) به سیمجور واگذار و خراسان در تصرف بکتوزون باقی ماند «ربیع الاول 388 ق / مارس 998 م». | | *اما جنگی که بین آنها رخ داد به صلح منجر شد و قهستان و ((هرات)) به سیمجور واگذار و خراسان در تصرف بکتوزون باقی ماند «ربیع الاول 388 ق / مارس 998 م». |
| *در این میان، سیف الدوله محمود از غزنه بازگشت و چون خود را حاکم خراسان میدانست، در دفع و طرد بکتوزون از خراسان تردیدی به خود راه نداد. | | *در این میان، سیف الدوله محمود از غزنه بازگشت و چون خود را حاکم خراسان میدانست، در دفع و طرد بکتوزون از خراسان تردیدی به خود راه نداد. |
| *چون ابوالحارث منصور برای رفع این اختلاف به همراه فایق و سپاه خویش عازم خراسان شد، بکتوزون شکست خود را از محمود نتیجه بی ثباتی منصور میدانست، در سرخس به موکب او رسید. | | *چون ابوالحارث منصور برای رفع این اختلاف به همراه فایق و سپاه خویش عازم خراسان شد، بکتوزون شکست خود را از محمود نتیجه بی ثباتی منصور میدانست، در سرخس به موکب او رسید. |
- | *در آنجا دو سرکرده سپاه، پنهانی در __خلع ابوالحارث __منصور توافق کردند. بالافاصله او را توقیف و چشمهایش را میل کشیدند و برادرش ((ابوالفوارس عبدالملک ))را که کودکی خردسال بود به جای او به امارت گذاشتند «صفر 389 ق / فوریه 999 م». |
+ | *در آنجا دو سرکرده سپاه، پنهانی در __~~blue:خلع ابوالحارث ~~__منصور توافق کردند. بالافاصله او را توقیف و چشمهایش را میل کشیدند و برادرش ((ابوالفوارس عبدالملک ))را که کودکی خردسال بود به جای او به امارت گذاشتند «صفر 389 ق / فوریه 999 م». |