قرآن کتاب آسمانی و وحی الهی است که بر قلب مبارک
رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم نازل شده و تمام اجزاء و معانیش در ظرف وجودی آن حضرت جای گرفته است.
قرآن دارای ظاهر و باطنی است و باطنش نیز دارای بطون متعدّده دیگری است که بر تمامی آنها هیچکس آگاهی کامل ندارد، جز راسخین در علم که به تصریح روایات
ائمّه اطهار علیهم السلام بعد از رسول خدا میباشند.
علم به قرآن از رسول خدا به ائمّه اطهار به ارث رسیده و آن حضرات مقدس، رموزی را که در قرآن کریم است، درمی یابند و علومی را استخراج میکنند که از قدرت بشر عادی خارج است.
قرآن مجید معدن کلیه علوم و رموز و اسرار خلقت است که با کلیدهایی که در دست معجزه آسای ائمه اطهار است، به نطق در میآید و گوهرهای تابناک خود را در معرض نمایش می گذارد، لذا ائمّه اطهار هر مطلب علمی و هر قدرت عملی را به قرآن نسبت میدهند و آن را ریسمان محکمی بین خود و خداوند می دانند.
در این باب، روایات بسیار زیادی وارد شده و مطالب بلندی بیان گردیده است که به گوشه ای از آن چون قطره ای از دریا اشاره میکنیم:
1-
حضرت امام موسی کاظم علیه السلام می فرماید: « ما وارث قرآنیم که در آن علم دستیابی به کوهها و رام شدن زمین و زنده شدن مردگان و موجود است، بلکه ما وارث کتابی هستیم که همه چیز در آن است.
2-
امام صادق علیه السلام فرمود: من می دانم آنچه در آسمانهاست و آنچه در زمین هاست و می دانم آنچه در
بهشت است و آنچه در
جهنّم است و می دانم آنچه خواهد بود.»
سپس حضرت لحظه ای مکث کردند و دیدند که مطلب بر شنوندگان، سنگین است؛ فرمودند: « من اینها را از کتاب خدا میدانم ، چرا که خداوند میفرماید: « فیه تبیان کل شیئی» (در قرآن بیان و روشنگری هر چیزی هست.)
3-
امام باقر علیه السلام میفرماید: « هیچکس نمیتواند ادّعا کند که بر تمام ظاهر و باطن قرآن اطلاع دارد، مگر
اوصیاء رسول الله.
4- امام صادق علیه السلام میفرماید: « به خدا قسم من علم دارم به کتاب از اول تا آخرش. گویی آن علوم در دست من هستند، در قرآن خبر آسمان و خبر زمین و خبر حال و آینده موجود است چرا که در قرآن، علم هر چیزی نهفته است.»
5 - امام صادق علیه السلام می فرماید: « هیچ اختلافی نیست، مگر اینکه برای آن اصلی است در قرآن؛ اما عقل ها به آن آگاهی و دسترسی ندارد.»
6-
ابن عباس میگوید: «
امیرالمؤمنین علیه السلام به من فرمود: « وقتی نماز عشاء را خواندی،خود را در خارج از شهر به من برسان!»
من بعد از نماز خدمت آن حضرت رسیدم و آن شب مهتاب بود. حضرت به من فرمود: « تفسیر حرف «الف» از کلمه « الحمد» چیست؟» من چیزی نمیدانستم. حضرت یک ساعت تمام در تفسیر الف برای من صحبت کرد، بعد فرمود تفسیر «لام» از کلمه الحمد چیست؟ گفتم نمیدانم، حضرت یک ساعت تمام در تفسیر لام صحبت کرد.
بعد فرمود تفسیر حاء و تفسیر میم و تفسیر دال از کلمه الحمد چیست.
من هر کدام را گفتم نمی دانم و حضرت برای همه آنها را یک ساعت تمام صحبت کرد تا اینکه سپیده صبح دمید و سپس حضرت فرمود: « برخیز و برای نماز صبح به منزلت برو!»
آنچه آن حضرت فرمود بود فرا گرفته بودم و با خود فکر کردم که علم من به قرآن نسبت به علم امیرالمومنین همچون قطره ای است نسبت به دریا.
7- امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: « اگر من بخواهم، میتوانم به قدر هفتاد بار شتر در تفسیر سوره حمد مطلب بگویم. »
8- امام صادق علیه السلام می فرماید: « مقصود از « و من عنده علم الکتاب» (و کسی که نزد او علم کتاب است) ما ائمه هستیم و امیرالمؤمنین اوّلین کس از ما و افضل و بهترین ما بعد از رسول خدا است.
9- رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به امیرالمؤمنین فرمودند: « یا علی! تأویل قرآن را که مردم نمیدانند، برای آنها بگو و آموزش بده!»
10 - شخصی خدمت حضرت
امام هادی علیه السلام عرض کرد: « شما تفسیری از قرآن میگویید که شنیده نشده.» حضرت فرمود: « قرآن قبل از مردم بر ما نازل شده و برای ما تفسیر شده، قبل از اینکه برای مردم تفسیر شود؛ و ما می دانیم حلال و حرامش را، ناسخ و منسوخش را و آیات نازل شده در سفر یا حَضَرش را که درباره چه کسی و یا چه مطلبی شب یا روز نازل شده است.»
از امام باقر علیه السلام پرسیدند: « مقصود از آنهایی که در قرآن میفرماید: « اینها آیات روشنی است در سینه های صاحبان علم» چه کسانی هستند؟ حضرت فرمود چه کسی غیر از ما ائمه طاهرین میتواند باشد؟!»
مراجعه شود به
آگاهی از شأن نزول آیات قرآن
آگاهی به قرآن
آگاهی به علوم قرآنی توسط پیامبر
بصیر ترین افراد به قرآن و سنت
رابطه امام با قرآن
طریقه استنباط احکام از قرآن
ظاهر و باطن قرآن
قرائت قرآن و تدبر در آن
منابع: بحارالانوار، ج 92، باب 8.
بحارالانوار، ج 23، باب 10.