منو
 صفحه های تصادفی
زروانی
شیمی و لیزر
پلاتین
مقاله نویسى
کتابهای نظریه اعداد
تواضع امام صادق علیه السلام
طوایف قزلباش در عهد شاه عباس بزرگ
محمد بن ملکشاه سلجوقی
خانواده زبان های نیجر- کنگو
فرضیات بوهر
 کاربر Online
664 کاربر online
تاریخچه ی: آل بویه

نگارش: 1



آل بویه

«320-447 ق / 932-1055 م»

در سالهای ضعف و انحطاط بغداد که امراء ترک و کرد و گیل و دیلم خلیفه را هم در تختگاه وی دست نشانده قدرت و غلبه خویش ساخته بودند، با آن که در ایران اندیشه ایجاد یک قدرت پایدار همراه با احیاء مرده ریگ باستانی در خاطر بسیاری از داعیه داران عصر، از گیل و دیلم و طبری شکفته بود، تحقق این رویاء آن هم در یک مدت کوتاه، تا حدی فقط برای آل بویه ممکن شد که آن نیز به سبب اختلافات خانگی، تقید به تقلید از دعوت زیدیان، و برخورد با انقلابات خراسان خیلی زود مثل یک رویای صبحگاهی پایان یافت، مع هذا بنیانگذار این سلسله علی بن بویه دیلمی ملقب به عمادالدوله و برادر زاده‏اش فنا خسرو بن حسن معروف به عضدالدوله، با وجود محدود بودن امارت خویش و با آن که در زمان آنها فرصتی هم برای احیاء فرهنگ فارسی در قلمروشان پیدا نشد، باز استعداد خود را برای بازسازی وحدت از دست رفته قرنهای دور نشان دادند. هر چند دولت آنها به رغم انتسابی که بر وفق رسم عصر به یک پادشاه باستانی مثل بهرام گور هم موفق به ایجاد تعادل پایدار عصر از یاد رفته بهرام در قلمرو یزدگرد نشد، باری طی چندین دهه فرمانروایی آنها، قدرت اخلاف سعد بن ابی وقاص و مروان و معتصم، نقش فعالی را که پیش از آن در سرنوشت مردم ایران داشت به نقش انفعالی مبدل ساخت و بدینگونه عناصر تازه‏یی از طوایف و اقوام مردم ایران بار دیگر آنچه را ایران طی سالها به اعراب و ترکان اهل سُنت واگذاشته بودند، این بار همراه آیین شیعه، دیگر بار، و گرچه برای مدتی کوتاه، به دست آوردند.

نسب آل بویه

آل بویه که ظاهراً در اوج اقتدار و شهرت، نسب خود را به ساسانیان رساندند، اولاد بویة بن فنا خسرو دیلمی بودند که گفته می شد در بین طوایف دیلم به قبیله‏یی موسوم به شیر زیل آوند «= شیر دل وند» منسوب بوده‏اند. صحت این انتساب که آنها را به بهرام گور، پادشاه ساسانی منسوب می‏دارد، مثل آنچه در مورد آل زیار و حتی آل بویه در عهد عضدالدوله انتشار یافت و خود بویه و پسرانش چنان ادعایی نداشتند، نیز این تردید را توجیه می‏کند، هر چند نام فنا خسرو در مورد پدر بویه حاکی از تازه مسلمان شدن او دارد.
باری، دعوت انتساب به پادشاهان قدیم در نزد آل بویه، پیش از عهد عضد الدوله به نحو جدی مطرح نشد و اولاد بویه قبل از ورود به خدمات لشکری، ظاهراً در ناحیه گیل در محلی از ساحل دریا که بعدها به نام کیا گلیش خوانده می‏شد زندگی ساده‏ای آمیخته به فقر و فاقه، و در خور معیشت ماهیگیران داشتند و بدین گونه آرزوی نیل به قدرت و ثروت هم برای آنها رویایی بوده است که می‏توانسته خاطره دوران فقیرانه را در آنها باقی گذاشته باشد. خاطره‏هایی هم که از زبان احمد بن بویه - معز الدوله - نقل شده است، محنت و فاقه خاندان آنها را از حدی که تصور یک نسبت شاهانه را در مورد آنها قابل قبول سازد، با تردید جدی مواجه می‏کند.

ورود پسران آل بویه به سپاهیگیری

به هر حال ابو شجاع بویه با پسرانش که هیزم کشی و ماهیگیری در نواحی ساحلی گیلان نمی‏توانست آنها را خرسند سازد، ظاهراً در سال های جوش و خروش گیل و دیلم که ماکان و اسفار و مرد اویج بین خراسان و جرجان و ری در جستجوی قدرت، تلاش آغاز کرده بودند، به خدمات لشکری وارد شدند. خود او در این گونه خدمات به خراسان افتاد و ظاهراً از حدِ سپاهی ساده‏ای تجاوز نکرد. اما پسر بزرگش ابو الحسن علی بن بویه که بعدها از دوران خدمت خویش در سپاه نصر بن احمد امیر بخارا یاد می‏کند، ظاهراً در بین دسته دیلمان سپاه آل سامان موقعیت و مقامی به دست آورد. مع هذا، بعدها به همراه برادران کوچکتر خویش - حسن واحد - که آنها نیز جزو سپاه آل سامان بودند، از سپاه بخارا به ملازمان ماکان کاکی که خود در آن زمان در خدمت آل سامان بود، پیوستند و به تدریج ستاره اقبال آنان رو به درخشیدن گذاشت. برادران بویه در فاصله چند سال «320 - 327 ق / 932 - 939 م» توانستند اصفهان و فارس و اهواز را در تصرف خویش گیرند و دامنه نفوذ خود را فراگیر نمایند تا بدان حد که خلیفه بغداد را دست نشانده خویش سازند و به مدت چهل سال تا پایان دوره فرمانروایی عضدالدوله «وفات محرم 372 ق / 982 م» نمونه‏ای از یک دولت با ثبات و متحد و عاری از خلل را به منصه ظهور برسانند. دولتی که قلمرو وسیع آن از جرجان و طبرستان و جبال و اهواز تا فارس و کرمان و عراق و عمان را شامل می‏شد و تفوق امیر الامرایی خاندان این همه را از لحاظ دفاعی وحدت می‏بخشید و آن را از آسیب تفرقه و تجزیه مصون نگه می‏داشت.

تفرقه و تجزیه در دولت آل بویه پس از مرگ عضدالدوله دیلمی

اما با مرگ عضد الدوله بزرگ امیر خاندان بویه، ثبات و امنیت و وحدت و اتفاق بی‏نظیر آن دچار آسیب تفرقه و تجزیه و مقدمه انحطاط و انقراض شد. به هر حال به دنبال پایان عصر عضد الدوله و مؤید الدوله، دوران تفرقه آل بویه که بعد از طلوع درخشان عهد عماد الدوله «322 ق / 934 م» و معز الدوله «334 ق / 945 م»، افول غمناک و تیره‏ای را در فرجام حال مجد الدوله «420 ق / 1029 م» و الملک الرحیم «447 ق / 1055 م» نشان داد، آغاز شد و فخر الدوله و صمصام الدوله در جبال و عراق نتوانستند دوران قدرت و اعتلاء گذشته را دیگر بار تجدید کنند.

وسعت ایران در عهد عضدالدوله دیلمی

دولت آل بویه در عهد عضدالدوله که اوج دوران شکفتگی آن بود از دریای خزر تا بحر عمان و از دشت کرمان تا ماوراء فرات را شامل می‏شد و هر چند از این جمله، ولایات طبرستان و جبال تنها مع الواسطه در حیطه تصرف وی بود در تمام این قلمرو وسیع، نظارت و مراقبت دقیق این امیرالامراء بزرگ آل بویه به طرز شگفت آوری محسوس و مرئی به نظر می‏رسید و در خارج از قلمرو وی نیز، هم در سیستان و هم حتی در سند به نام وی خطبه خوانده می‏شد. امیر یمن برای وی هدیه می‏فرستاد و امیر حلب گه گاه خود را به اظهار طاعت نسبت به وی موظف می‏دید. العزیز بالله خلیفه فاطمی مصر برای مقابله با تهدید بیزانس از وی درخواست کمک می‏کرد و وی با امپراتور بیزانس و سرداران آن دیار برای واگذاری قلعه‏های سرحدی و مبادله اسیران و گروگانها روابط سیاسی داشت.

دوره‏ای که با انقراض آل بویه پایان یافت در فارس و عراق «= جبال» برای مردم ایران تجربه جدایی از سلطه بی واسطه خلافت عباسی را در پرتو نهضت تشیع مجال تحقق داد، اما فشار حساب نشده عناصر ترک و ترکمان از خارج و اختلاف مهار ناپذیر عناصر سپاهی از داخل، این تجربه جالب را سرانجام با بحرانهای دشوار اقتصادی و تعصبهای شدید فرقه‏ای مواجه کرد و هرج و مرج ناشی ازاین عوامل آن را به شکست کشاند.

دولت آل بویه احیاگر سنت های ایرانی

مع هذا تصویری که از این تجربه برای تاریخ باقی ماند، تصویر جامعه‏ای پر تحرک و زنده و پر تنوع و محیط بالنسبه باز و آزاد، آکنده از استعدادهای سازنده بود که در آن شوق به احیاء سنتهای ایرانی، علاقه به شعایر و آداب عربی و اسلامی را نفی نکرد و محدودیت به نواحی غربی و مرکزی فلات ایران، ارتباط و تبادل میراث فرهنگی را با نواحی شرقی آن غیر ممکن نساخت. تسامح فکری هم تا حدی بود که به اهل ذمه نیز در کارهای حکومت مجال همکاری می‏داد و از اختلافات فرقه‏ای هم مانعی برای رشد و توسعه افکار فلسفی به وجود نمی‏آورد.
دوره شصت ساله نخستین سلاطین آل بویه را دوره رنسانس ایرانی می‏دانند هر چند نتایج آن بهره ترکمانان شد که همین امر باعث جلوگیری و رشد و درخشندگی بیشتر آن گردید. چنین مقدر بود که این تجربه، با حوادث تلخ بار بعدی و هجوم ترکان و مغولان، پژمرده شودو در زیر رگبار خشونت و خرابی، برگهای لطیفش از شاخه جدا و شکوفه‏های زود رسش پرپر گردد و ایرانیان تجربه‏ای جدید را در میدان حوادث بیازمایند.


مطالب مرتبط با آل بویه :




تاریخ شماره نسخه کاربر توضیح اقدام
 شنبه 28 مرداد 1385 [05:20 ]   9   آآوا رسا      جاری 
 شنبه 28 مرداد 1385 [05:18 ]   8   آآوا رسا      v  c  d  s 
 شنبه 28 مرداد 1385 [05:13 ]   7   آآوا رسا      v  c  d  s 
 شنبه 28 مرداد 1385 [05:12 ]   6   آآوا رسا      v  c  d  s 
 شنبه 28 مرداد 1385 [05:10 ]   5   آآوا رسا      v  c  d  s 
 شنبه 28 مرداد 1385 [05:01 ]   4   آآوا رسا      v  c  d  s 
 شنبه 28 مرداد 1385 [05:00 ]   3   آآوا رسا      v  c  d  s 
 شنبه 28 مرداد 1385 [04:59 ]   2   آآوا رسا      v  c  d  s 
 سه شنبه 25 اسفند 1383 [07:12 ]   1   نغمه آذربویه      v  c  d  s 


ارسال توضیح جدید
الزامی
big grin confused جالب cry eek evil فریاد اخم خبر lol عصبانی mr green خنثی سوال razz redface rolleyes غمگین smile surprised twisted چشمک arrow



از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..