| «45 - 390 ق / 665 - 1000 م» | | «45 - 390 ق / 665 - 1000 م» |
- | نخستین شاخه آل باوند منسوب به کیوس یا کاووس پسر قباد است. قباد ساسانی پس از در هم شکستن رومیان و سرکوب کردن قبایل هون، با رایزنی موبدان، پسر مهتر خود کیوس «کاووس» را برای رویارویی با ترکانی که به خراسان و طبرستان هجوم آورده بودند، ولایت پَذُسْخُوارگر «= طبرستان» داد. کیوس و به تعبیری در آدم آل باوند / ابن اسفندیار: تاریخ طبرستان، ص 147« در دامن مزدکیان پرورش یافت و چنین مینماید که به همین سبب از سوی پدر که بعدها از پشتیبانی مزدکیان دست شست، به ولایت عهدی نرسید. اما پس از مرگ قباد، به تحریک مزدکیان مدعی تاج و تخت شد و بر خسرو انوشیروان تاخت، اما شکست خورد و به اسارت افتاد و چندی بعد هم به قتل رسید. شاپور پسر کیوس که همراه پدر به مداین تاخته بود به دستور انوشیروان در همان جا مسکن گرفت و تا پایان روزگار هرمزد، شاه ساسانی، در آن جا بود و اندکی بعد درگذشت. از او پسری به نام »باوْ« بر جای ماند که چندی بعد به طبرستان رفت و دولتی در آن جا بنیاد نهاد. آل باوند. |
+ | نخستین شاخه آل باوند منسوب به کیوس یا(( کاووس پسر قباد ))است. قباد ساسانی پس از در هم شکستن رومیان و سرکوب کردن قبایل هون، با رایزنی موبدان، پسر مهتر خود کیوس «کاووس» را برای رویارویی با ترکانی که به(( خراسان)) و ((طبرستان)) هجوم آورده بودند، ولایت پَذُسْخُوارگر «= طبرستان» داد. کیوس و به تعبیری در آدم آل باوند /(( ابن اسفندیار)): ((تاریخ طبرستان، ))ص 147« در دامن ((مزدکیان)) پرورش یافت و چنین مینماید که به همین سبب از سوی پدر که بعدها از پشتیبانی مزدکیان دست شست، به ولایت عهدی نرسید. اما پس از مرگ قباد، به تحریک مزدکیان مدعی تاج و تخت شد و بر ((خسرو انوشیروان)) تاخت، اما شکست خورد و به اسارت افتاد و چندی بعد هم به قتل رسید. ((شاپور پسر کیوس ))که همراه پدر به مداین تاخته بود به دستور انوشیروان در همان جا مسکن گرفت و تا پایان روزگار هرمزد، شاه ساسانی، در آن جا بود و اندکی بعد درگذشت. از او پسری به نام »باوْ« بر جای ماند که چندی بعد به طبرستان رفت و دولتی در آن جا بنیاد نهاد. آل باوند. |
| ((سهراب «سرخاب» پسر باو)) | | ((سهراب «سرخاب» پسر باو)) |
| ((مِهْرمَردان پسر سرخاب)) | | ((مِهْرمَردان پسر سرخاب)) |
| ((سهراب «سرخاب» پسر مهرمردان)) | | ((سهراب «سرخاب» پسر مهرمردان)) |
| ((دارا پسر رستم پسر شروین)) | | ((دارا پسر رستم پسر شروین)) |