!عداوت مامون با حضرت رضا علیه السلام
گرچه به حسب ظاهر،مأمون| مأمون] در تکریم و تعظیم حضرت رضا می کوشید و احترام می نمود،امّا در باطن شیطنت و منافقانه با آن حضرت دشمنی می کرد، به حسب ظاهر به طریق محبّت و دوستی و خوش زبانی با آن حضرت رفتار می نمود،اما در باطن مثل افعی، وجود نازنین ایشان را می گزید.
او مسأله ولایتعهدی حضرت رضا علیه السلام را تنها برای جلب رضایت مردم انجام داد ولی خودش همیشه کینه حضرت رضا علیه السلام را به دل می پرورید و هر طور که میتوانست باعث آزار آن حضرت می شد.
گاهی بعضی از کارهای حکومتی را به حضرت ارجاع می داد و گاهی با آن حضرت به مباحثه و سؤال و جواب میپرداخت و رفت و آمدهای حضرت را زیر نظر داشت و حتی مأموران حکومتی به دستور او گاهی نابهنگام و بدون اطلاع قبلی خبر به خانه آن حضرت می ریختند و آنجا را مورد بازرسی قرار می دادند.
نارضایتی حضرت رضا علیه السلام از مساله ولایتعهدی
حضرت رضا علیه السلام از مسأله ولیعهدی به شدّت ناراضی بودند و چون از ««نماز جمعه بر می گشتند، با همان حال خستگی و غباری که بر سر و رویشان نشسته بود دست به دعا بر می داشتند و عرضه می کردند: « بار خدایا! اگر گشایش کار من به مرگ من است، همین ساعت در مرگ من تعحجیل فرما.» مأمون برای حضرت رضا علیه السلام جاسوسانی قرار داده بود که تمام خبرها را برای او می بردند. از جمله هشام بن ابراهیم را مأمور کرده بود که هر کس می خواست خدمت حضرت امام رضا برسد، باید از او اجازه میگرفت. او نیز به بعضی افراد، اجازه نمی داد و بر آن حضرت سخت می گرفت و اجازه نمیداد
شیعیان با آن حضرت ملاقات کنند.
مجالس مباحثه مامون
نمونه ای دیگر از آزارهای مأمون نسبت به حضرت رضا علیه السلام مجالسی بود که با علما و دانشمندان ترتیب می داد تا با آن حضرت به مباحثه بپردازند و احیاناً حضرت در جواب آنها عاجز شود، لذا وقتی که سلیمان مروزی که از
متکلّمین خراسان بود، نزد مأمون آمد، مأمون او را بسیار گرامی داشت و گفت: « می خواهم با علی بن موسی علیه السلام مناظره ای بکنی. چون میدانم تو در بحث قوی هستی و مقصود من چیزی نیست، مگر اینکه اگر بتوانی حداقل در یک مسأله او را محکوم کنی و دلیلش را رد نمایی.» خلاصه مأمون بهر طریقی که میتوانست بر آن حضرت حسد می ورزید و ایشان را آزار می داد تا حدی که گاهی قصد جان آن حضرت را می نمود و مأمورینش را برای کشتن آن حضرت بسیج مینمود.
تشکیل مباحثه حمید بن مهران
او از هیچگونه سعایت و بدگوئی پشت سر حضرت رضا علیه السلام فروگذار نمی کرد و در باطن در صدد بود که آزارها و جسارتهای خود را نسبت به آن حضرت از جانب غیر خودش جلوه دهد؛ لذا وقتی که یکی از نزدیکان مأمون بنام
حمید بن مهران درخواست کرد جلسه ای برای رسوا کردن آن حضرت ترتیب دهد فوراً قبول کرد و جلسه ای بزرگ تشکیل داد و از کارگزاران و قضات و بزرگان دعوت نمود تا شاید بتوان عظمت حضرت را در نظرها بشکند اما نمی دانست که مکر و حیلهاش به سوی خودش برگشت خواهد کرد.
مراجعه شود به
پیشنهاد ولایتعهدی
ناکامی در قتل امام رضا علیه السلام
مناظرات حضرت رضا علیه السلام با دیگران
پاسخ به سئوالات مامون
حمید بن مهران و جسارت به امام
نیرنگهای مأمون
منابع: بحار الانوار، ج 49، ص 144، ح 20. از عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 166.
بحار الانوار، ج 49، ص 139.
بحار الانوار، ج 49، ص 140، ح 13.
بحار الانوار، ج 49، ص 178.