سفیان ثوری روزی به خدمت امام صادق علیه السلام رسید دید رنگ چهره حضرت دگرگون است از حضرت جویای احوال شد.
امام فرمود: من گفته بودم که کسی بالای بام نرود، ولی امروز داخل منزل که شدم دیدم یکی از کنیزانی که مسئول تربیت و اداره یکی از فرزندانم است همراه با کودک از نردبانی بالا رفته است، چشمش که به من افتاد، دست و پایش لرزید و کنترلش را از دست داد و بچه به زمین خورد و مرد، ولی دگرگونی رنگ چهره ام به خاطر مرگ کودک نیست بلکه به خاطر ترسی است که از طرف من به آن کنیز وارد شده است.
پس از آن امام صادق علیه السلام دو مرتبه به آن کنیز فرمود: (انت حرة لوجه الله لا باس علیک )، (تو به خاطر خدا آزاد هستی، و هیچ مسئولیتی متوجه تو نیست)
مراجعه شود به:
صبر در فرهنگ اسلام
برده داری در اسلام
عفو و گذشت
تسلیم در برابر تقدیر الهی
آزادسازی غلامان