تاریخچه ی:
آخرین خطبه امام علی علیه السلام
تفاوت با نگارش: 2
- | ((نوفل بن فضاله ))می گوید: در آخرین روزهای زندگی امام علیه السلام، ((جعده مخزومی ))سکّویی از سنگ برای ضرت نصب کرد و امام بر روی آن قرار گرفت، د ی که یاهنی بر تن داشت ن یر و عین ا از یف را بد و یانی او ا کر س به ن زاوی تر پینه ب بود. آن به نرانی ردات سخنان د را چن ا کرد: ا خدای را است که سراام بنگا و امور ها ی او او در ر اان زرگ ها روشن و زاینده سای ی کنیم. |
+ | {picture=ali3.jpg height=456 width=470 align=left} ((نوفل بن فضاله)) میگوید: در آخرین روزهای زندگی ((حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام|امام علی علیه السلام))، ((جعده مخزومی)) سکّویی برای م نصب کرد و امام در مقابل جمعیت، بر روی آن رفت. پیاناش از شد د، پینه بسته ب و لباس سادهای به تن داشت. اام خنن را ین آغاز کرد: « ساس خدای را سزاست ک راجام بدگان و او جهان به سوی اوست. او ا ری احسن فاان، برهان ون و کَرَم روزازونش میتایم. ای مردم، من پندهای پیامب را به گوش شما رساندم و آنچه که نشینان آنان به ینگان رسانده بودند برایتان بازگ کردم. شما ا ادب کردم، اما پند نگرفتید. شا را با سخنان ازدارده به پیش راندم لی ی با نرفتید. />ا ا به خدا، آیا در انار پیشوایی جز من هستید که را ا بای شا هموار سازد و شما را ه را بری کند؟ بران ما که خونشان در فین ریه د زیان نکند، زیرا چنین وزی ر دیدند جامهای غص را بنوشن و آب ل د ای نهر زندگانی را بیاشامند. به ا سوگن، آنان به لقای دا را یافتند و خدا نیز پاداش آنان را کامل ساخت و آنان را در دیار امن خود جای داد. |
- | ای مرم من پندهای پیامبران را در میان شما کر چه ر که جانشین نن به آینگا سان ودند ه ما رسنم. تازیانه ما ر ادب کم اا نگرفتید. شا را با خان ا اد ه پی اندم ی ه هم نیوید. ما ا به آی انار پیویی م هید که ه برای شما مور سازد و ا ر راه ح رری کند برادران ما که ون ان د فین ریته یانی نکردند، یرا نین وی را یدند تا ام ه ه را سر کند ا آب آود این ر گنی نوند، به خدا وگند که آنا به لقای دا راه یفتند خدا ن اا ان ر کام ساخت و ان ر ر دیر امن د جا داد. |
+ | کجا رفند برادران من ک ر ح گ براشتن آن ا ان دند! کاس ((م یار|عمّار)) کت ((ابایم بن تیان|ابن یهان))؟ کات ((والادین)) کایند هم آنا و ادانان که زم و نیّ و اوار ون» />اما د و بر محاس خو زد و هیای گریت. گاه رو:« دریغا دیغ از برادرانی که قآن اندن و ن ر وار کردند، ر فرائض آ اندیشیدن و ن را ب پ داشتند، سنّت ها ا زنده، و عتها را ر کدند؛ ب جها با ش راخوانده شدند و این دع ر سخ گفند؛ نن که به رهبر خود اعتماد و ز او پیروی رند.» />آن گا با صدای لند فریاد زد:« ای ندگا خدا ر شا ا ((اد))، من امرو اردو میزم و هر کس که خوان رفن ه میان اد است آماده قیام شود.» |
- | کجا رتند براان من که در راه حق گام برداشتند و در ن راه جان سپردند؟ کجاست ((مر یاسر|عّار ))؟ کجاست ((ابولهیثم بن تیهان|ابن ّیهن )) کجاست ((والشهادتین )) کجایند همانند آنا و رادراشان که بر عزم و نیّت خود استوار بودند؟
نوفل می گوید: در این لحظه امام ا دست خد بر محاسن خود زد و های هی گریست آن گاه فرمود: دریغا، دریغ برادرانی که قرآن را خاندند و آن را استار کردد و در فرائض آن اندیشیدند و آن ها را بپا داشتند؛ سنّت ها را زنده کدند. و بدعت هارا می راندند؛ به جهاد با دشمن دعوت شدند و دعوت را پاسخ گفتند؛ به رهبر خود اعتماد و از او پیروی کردند.
آ گه حضرت با صدای بلند فریاد زد: بندگا خدا، بر شما اد ((برتری جهاد « جهاد زبانی » گویی در پیشگاه حاک ستگر|جهاد)) و پیکار، من امروز اردو می زنم و هر ک که خواهان رفتن به میان جهاد است، آماده خروج شود. |
+ | !راه شود ه />*((ری ویت ت لی لیه اام)) *((امام ی یه اسا پس از ربت خوردن)) *((ی بینی اام ی یه اسام دراره هادت خود)) |
- | مراجعه شود به
((آخرین وصیت حضرت علی علیه السلام پیش از شهادت))
((گزارشی از زندگی حضرت پس از ضربت خوردن))
((با پدر در آخرین افطارها))
منابع:
نهج البلاغه، خ 177
فروغ ولایت، ص 766- 768 |
+ | !منابع: *نهج البلاغه، خ 177 *فروغ ولایت، ص 766- 768 |