- | V{maketoc} __هنر__ ر اص هماند مترادفش ((فییک))، یشرفت تی بشر ب ات. اوه یرورین نو بیان ((ی)) انان ا. تعریف هنر همن نده است که ا گاری ، با این فر که ه شخ ((رمند))ی راها و اعدی ا اب می کند که ک ا را های می ند، هنو وان گ ک نر ریند مصل انا یک ((محیط)) یک دته ا وا برای ستفاده در آن محیط و یک ر ا ارزشهایی که عیی می کنند که ه یزی یا ری آن یط ا، ی شد ی اندن ی بار یک ایه یک و یا یک احسس در مورتین حا کن بی آن ی. /><br />نات برای ینکه چه چیزی را میوان ی نمیتوان هنر ناید، تت است؛ ای مل یا کسی تواند هن بیاین اگر ق ن بی هنر انا د اش؟ آی ه ی یک شکل ا بین فی س یا یک کا هنی ه مقی هنر ات که کال ؟ برای میر درباره این واا به موات تحت ((عری ه)) جو کنی چند ((ن قول داره هنر)) ا ماله نی. /> !اوا هن /> ه ار تو است؛ ((اریخ هنر)) به زمانهی مبل ای بر ی گر. و، ''هن'' یشتر به ((هنرای بی)) گفته می شد. صا ((نقاشی)) ((مجسمه سازی)) و ((کاسی)). ن تر به ((نرهای لی)) ام ((موقی)) ((دبیا))، (()) تر نی ته مید. یک اه از ئار ((قیم)) و ((محرک ای)) می اد. از ساهی 1970 ((بست ه)) صورت نظمهایی مان ((هنر یییی))، ((هنر الکترویکی))، ((ن ایترتی)) طر فیده ای اهمیت یاته س.
وقی یک کای طر یه ای خوب نا می ود، میوان نرا یک هنر کر: ک کار رجت ((مهندسی)) م (( ک)) میوان یک کار هنری صور و. ((معمی)) ییا یک و ز هن ات: ((الی قاو)) یا ((ار )) را در گیرید. مماری تریی از ه است. حتی ((رنامه نویسی کامپیور)) می تواند هنر باد؛ بعضی ا مد شعهی ود ا ((زبان رنه ویسی)) لخواه خ می ازندو یک ن دید از ((هنر نر افزا)) در ال شک گیری . /> نر زم نای منصر ه قاد وسته ب زیبایی انت؛ ((هنر و صنعت)) در باره لوازم وار ید نر ث می کن. ((هنر ارتی)) (''اتا ری'') از روشهای هنی برای ساد طاای انند ((بیا)) هه می بر. اهی مر هنر را ایا تصادفی ی سند در ایکه انشء هن دا گوه را ((ن اتفای)) ی امند. /> />!ر شد به />
! See also * ((یبا شن)) فل یا * ((هرت ار هنی)) />* ((اری )) /> ---
''برای مطاه __نر__ د ((اا)) و کید ه ((هنر اسامی)).''<br />''رای معه __ن__ ر ((این باان)) و کنی ه (( ایرای)).''<br /> !ارتا ای
* [http://www.insecula.com/|Great|Museums|in the World (Louvre, Metropolitan Museum, MoMA, Picasso …)] * [http://www.mirasefarhangi.؟؟؟]
|
+ | {FANCYTABLE(border=0)} ~|~ ~w:5% {picture=mainartsmall.gif width=50 } ~rs:5 ~|~ ~h:5 ~cbgc:#0000ff ~|~ ~cbgc:#0000ff ~W:88% ::((هنر)) ((یما)) ((ناشی) )) ((کس)) ((مایش)) ((معرفی کتهی هنری |ری کتا)) :: ~|~ ~w:7% ~h:5 ~cbgc:#0000ff ~|~ ~cbgc:#0000ff
~|~ ~W:85% ~cs:3 {picture=mainart.jpg width=250 height=340 align=right width=50 } انها ((ن)) ر برای تسکین خو برگزدهاند چ هننان و چه ماطبان ا هنری در هنر مایه آرام میجویند . نچه د هن به ن صل است ، زیبایی . هرن ر هزن زیبایی ر به شکلهی مخی درک میکنند.
بعضی ن را آیه وقیتهای موجود درجا از طبیعت تا زنی دمها اب میآورند . یی زمای نام هن را بر چیی میذارند که سازن ش با آن احساس آرا کد آنچه در ظر ارد به تمی بیان که باد . بعضی میگویند اگ خا به رستی نفهمد که هنرمند چه میگوید ار چه ارزشی میتواند داشته اشد . بعضی از شک اثر حرف میزنند که ار اثر هری از و ک ت هنر پیری نک ، یک ا نری لق نکده . م اکنون همه این روهها بعد از رنها بحث میدانند که ار هنی روق همه اینهاس . و ک تک ین گروهها حق دار ی بون قیه ناقص ند . ><BR>ته به نکه هنرمند چه ابزاری را رای یان هنرش انتخاب کد ا خههای ملف ا تشکیل داداند. همچنن که باید بدایم عضی سخنه ر قط ا بی ازاها یون ت . ملا شی هیوق تانیم صرا از روی یک شعر ((حاف)) یک ((ینما| فیلم ینمیی)) سیم زیرا ((حاف)) ا مطی را نتخاب کرده ک ر با یان میش . د راین ورت ای ا برای همیش صوت یک عر باقی است هیک و آنا ب زبان دیگر درنیآرد . و لی شده ت که یک اثر هنری ا یک بزا دیر بیان بسیر زیبایی ب خود گرفته ات . اما همچنن که گه د اصل در زیبایی است . اهر ابزای که میبد بای چی زیبا را خق کنیم و آنر ه ن و مه هیه کنی . این میتواندبی همیش مگار باشد. انند ((مجسمه سازی)) ر دوهای از ((ینن)) یا ((گری)) ((دره عباسی)) ر ((ایرا )) .
~cs:2 ::{picture=theatre002-small.jpg width=300 height=200 align=centre width=50 } :: ~W:60% ~cs:2 یک از مائل مم در ((هنر)) امرو بصری دن بیش ا نه آ است ری شد یی ثا هنری از اه ید در م ایر میگاند . امروز هر کسی میداد که منی ک قلب ، عشق است . ی هه وقی صویر ((میکی ما ))راییم ،در حالیک بکلی ا ک واقعی ر میکند را خیص یدهیم . همچناکه سیی ا ((دایره گ|رها)) تاثیرات خاصی روی ینن ود میگارن.این کاری است که هنرنن در ول قرنها نج دادهاند . و همچن نی یی را در ذهن ما میکارند . هنرهای صری ب اوع می وو هستن . ام اید بدایم ه همی هنرها درم یر میگارند و ه از ه دا ید . یک ((کاسی| عکا)) میتواند ا یک ((نقای)) ید عک گید یا نقی با نی یک ((وسیقی)) ه ک کشین یک صیر یافتد . یا ((طراحی صحن )) از ((نقای)) ساده پرهها شرع ن ولی نق در و ک از د ن ((نوپردازی)) ((رحی با ))و ته جزایی نم ((طراحی صحنه ))شکل یرد . همچنین بسیاری از هها رت ی مستقیم ا هنر ارتبا هستن ،مانن ((ممری)) که یک رشته مهنسی به ساب یآید لی مابای یک نرمند وب م اد ی ((سینما)) بصور عس علاوه برکه هنر ا با مال فنی و تکنیک های نی دس و پنه نرم میکند . درهر ینهای سعی برآن شه علاوه برآنکه وضیحات ب سادگی ائ و ،وی یک س برای __دتای ک عاقهمند هستند در شت دست به جربههای شی ز__، در ظر گفته و. راهنمییهای ری ق برای ای سته از دستان جد ا طاب لی آوده شود . __((ایره رنگ))__ ~|~ ~cbgc:#c0c0c0 ::((هنر)) ((قاشی))<BR>((کاسی)) ((مهسازی)) ((رکسازی)) ((نمای)) ((ینما)) ((اطی)) ((ی)) ((یی))<BR>((کاریکاتو)) ((معمای)) ((ریانهی هنی)):: {FANCYTABLE} |