منو
 کاربر Online
564 کاربر online
Lines: 1-12Lines: 1-14
-در پی گسترش اسلام در شهر مدینه، به ویژه پس از بازگشت مسلمانان هم پیمان با رسول خدا از سفر ((اهمیت حج درفرهنگ دین|حج )) سال 13 بعثت، بسیاری از مردم مدینه به اسلام روی آوردند، اما چند تن از سران قبایل مدینه هنوز بر شرک خود پای می فشردند، از جمله ((عمر بن ضبیعه|عمربن جموح )). او از بزرگان قوم ((بنی سلمه )) به شمار می‌رفت، اما پسرش، ((معاذ بن عمرو ))، در هر دو ((متن پیمان نامه اولین بیعت عقبه|بیعت عقبه )) با رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم پیمان بسته و مسلمانان شده بود. +در پی گسترش اسلام در شهر ((مدینه))، به ویژه پس از بازگشت مسلمانان هم پیمان با ((حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله|رسول خدا)) از سفر ((اهمیت حج|حج)) سال 13 بعثت، بسیاری از مردم مدینه به اسلام روی آوردند، اما چند تن از سران قبایل مدینه هنوز بر شرک خود پای می فشردند، از جمله ((عمر بن ضبیعه و شهادت در کربلا|عمربن جموح)). او از بزرگان قوم ((بنی سلمه)) به شمار می‌رفت، اما پسرش، ((معاذ بن عمرو))، در هر دو ((متن پیمان نامه اولین بیعت عقبه|بیعت عقبه)) با رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم پیمان بسته و مسلمانان شده بود.
 عمرو بن جموح در خانه خویش بتی چوبی داشت که نام آن را مناه نهاده بود و به پرستش‌اش مشغول بود.  عمرو بن جموح در خانه خویش بتی چوبی داشت که نام آن را مناه نهاده بود و به پرستش‌اش مشغول بود.
-برخی جوانان بنی سلمه مانند پسرش، معاذ، و ((معاذ بن جبل خزرجی|معاذ بن جبل )) شبانگاه بت او را می ربودند و در گودال‌های کثیف می‌انداختند و آلوده‌اش می‌کردند. صبح که می‌شد، عمر بن جموح در پی بت خویش می گشت و همین که او را در میان کثافات می‌یافت خشمگین می‌شد و هر روز مصمم‌تر می‌شد که دشمنان خویش را نابود کند. +برخی جوانان بنی سلمه مانند ((معاذ بن جبل خزرجی|معاذ بن جبل)) و فرزند عمرو بن جموح شبانگاه بت او را می ربودند و در گودال‌های کثیف می‌انداختند و آلوده‌اش می‌کردند. صبح که می‌شد، عمرو بن جموح در پی بت خویش می گشت و همین که او را در میان کثافات می‌یافت خشمگین می‌شد و هر روز مصمم‌تر می‌شد که دشمنان خویش را نابود کند.
 این ماجرا چند بار تکرار شد تا اینکه شبی پس از آن که مناه را خوشبو کرد، شمشیری به گردن آن آویخت و گفت:« من نمی دانم چه کسی با تو چنین می کند، ولی اگر توانایی داری، از خودت دفاع کن.» این ماجرا چند بار تکرار شد تا اینکه شبی پس از آن که مناه را خوشبو کرد، شمشیری به گردن آن آویخت و گفت:« من نمی دانم چه کسی با تو چنین می کند، ولی اگر توانایی داری، از خودت دفاع کن.»
 جوانان مدینه شبانه شمشیر از گردن بت باز کردند و او را با سگ مرده ای به ریسمان بستند و در چاهی افکندند. جوانان مدینه شبانه شمشیر از گردن بت باز کردند و او را با سگ مرده ای به ریسمان بستند و در چاهی افکندند.
 عمرو صبحگاه به جستجوی بت برخاست تا سرانجام آن را در چاه یافت.  عمرو صبحگاه به جستجوی بت برخاست تا سرانجام آن را در چاه یافت.
-پس از این ماجرا به فکر فرو رفت و به آنچه مسلمانان می گفتند اندیشید؛ سخنان فرزند خود، معاذ، را به یاد آورد و از گذشته خویش پشیمان شد. +پس از این ماجرا به فکر فرو رفت و به آنچه مسلمانان می گفتند اندیشید؛ سخنان فرزند خود معاذ، را به یاد آورد و از گذشته خویش پشیمان شد.
 چیزی نگذشت که عمرو خواری و پستی بت پرستی را رها کرد و به عزت توحید و خداپرستی روی آورد و مسلمان شد. چیزی نگذشت که عمرو خواری و پستی بت پرستی را رها کرد و به عزت توحید و خداپرستی روی آورد و مسلمان شد.
-مراجعه شود به:
((ترتیب مسلمانان صدر اسلام))
+!مراجعه شود به:
*((مسلمانان صدر اسلام))

تاریخ شماره نسخه کاربر توضیح اقدام
 دوشنبه 26 اردیبهشت 1384 [10:43 ]   4   شکوفه رنجبری      جاری 
 سه شنبه 04 اسفند 1383 [14:28 ]   3   امیرمهدی حقیقت      v  c  d  s 
 چهارشنبه 11 آذر 1383 [07:36 ]   2   شکوفه رنجبری      v  c  d  s 
 یکشنبه 19 مهر 1383 [10:23 ]   1   شکوفه رنجبری      v  c  d  s 


ارسال توضیح جدید
الزامی
big grin confused جالب cry eek evil فریاد اخم خبر lol عصبانی mr green خنثی سوال razz redface rolleyes غمگین smile surprised twisted چشمک arrow



از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..