تاریخچه ی:
خطبه امام حسین علیه السلام و سخنان اصحاب
تفاوت با نگارش: 2
| - | رای می گید: امام حسین علیه السلام در« ذوحسم» ایستاده و پس از حمد و ثنای الهی و درود بر پیامبر فرمود: « به تحقیق امری پیش آمده است که به خوبی می بینید؛ براستی دنیا دگرگون شده است، زشتیهای خود را آشکار کرده است از نیکی هایش روی گردانده است و پیوسته بر خلاف مراد انسان عمل می کند و از آن نمانده است مگر ته مانده ای همانند آن آب که ته ظرفی بماند و آن را دور ریزند، و مگر ندی و اچیزی م ااه اگوار یا زمین شور ار. |
+ | ((حضرت اام حسین عیه السلام|امام حسین علیه السلام)) در «ذوحسم » ایستاد و پس از حمد و ثنای الهی و درود بر پیامبر فرمود:«امری پیش آمده است که به خوبی می بینید؛ بهراستی دنیا دگرگون شده است، زشتهای خود را آشکار کرده است، از نیکی هایش روی گردانده و پیوسته بر خلاف مراد انسان عمل می کند، و از آن نمانده است مگر ته مانده‌ای همانند آبی که ته ظرفی بماند و آن را دور بریزند. />مگر نمی‌ینید ه ب ق مل نمی شود از باطل پرهیز نمی‌کنند؟ ممن ای حق‌طلب و مایل به قای پروردگار (شهادت) باشد. بهراستی مرگ را جز شهادت نمی‌بینم و زندگی با ستمگرا ا غیر از ننگ و خفت نمی دانم.» |
| - | گر نی بیی که ه م نمی د از ال پری می کد نی ن که اید ح ب و ایل ب ای ا (شهادت) باشد، براستی مرگ ا ادت نمی یب نگی با ستگا را ی ن ت می دانم.» ن اه « ((هر قی))» ا. |
+ | ((زیر بن ین)) برخاست و گفت:«ای سر ((حضرت محمد مصطفی لی الله لیه و ه|رسول دا))! ما سخان تو را شنیدیم. این یای فانی نزد ا ارزشی ناد. حتی اگر دی ایدار بد ما د آن اویا ودیم نیز کشته شد ر را ت ا بر آن زندگی همیی ترجیح ی ادی.»
بعد از او (( لال ب اع )) ایستاد گف:«ب دا قم، از شهادت و مرگ باکی ندرم و بر همان نیت و هدف خود باقی هستیم. ا وتان دوست و با دشمنانت دشمنیم.»
و پس از او نیز ((بری ب خضیر مدانی|بُریر ن ضیر)) برخاست گف:« ای سر پیغمبر! به خدا قم خدان ب ود تو بر ا منت گذاشت تا برای یاری تو بجنگیم و دن‌های ما ر راه تو قعه قطعه شود؛ و در عوض جدت در ز قیات فی م با.» |
| - | گفت: ای پسر رسول خدا! ما سخنان تو را شنیدیم. این دنیای فانی نزد ما ارزشی ندارد اگر دنیا پایدار بود و ما در آن جاویدان بودیم، کشته شدن در راه تو را بر آن زندگی همیشگی دنیا ترجیح می دادیم بعد از او «(( هلال بن نافع ))» ایستاد و گفت: « به خدا قسم از شهادت و مرگ باکی نداریم بر همان نیت و بصیرت خود باقی هستیم.
با دوستان تو دوست و با دشمنانت دشمنیم» و پس از او «((بریر بن خضیر همدانی| بُریر بن خضیر))» برخاست و گفت: « ای پسر پیغمبر! به خدا قسم، خداوند به وجود تو بر ما منت گذاشت که برای یاری تو بجنگیم و بدنهای ما در راه تو قطعه قطعه شود و در عوض، جدت، روز قیامت شفیع ما باشد.»
منابع: لهوف، ص 100. |
+ | منابع:
ملهوف، ص 100. |
| | مراجعه شود به: | | مراجعه شود به: |
| - |
((درگیری هنگام خروج از مکه)) |
+ | ((درگیری امام حسین علیه السلام و یارانش هنگام خروج از مکه)) |
