تاریخچه ی:
ترصیع
تفاوت با نگارش: 2
- | در لغت به معنی جواهر در نشاندن است، چانکه مثلاً تاج جواهر نشان را تاج مرصع گویند و همچنان ات کاری و قلمدان و عصای م امال آن؛ و این هن در فری معمول هم به اسم مرصع سازی و مرصع کاری روف است. |
+ | کلمه ی "ترصیع" در لغت به معنی "جواهر نشاندن" است، مانطور که مثلاً تاج جواهر نشان را تاج مرصع گویند ا قلمدان و عصای کای ده "ریع" می گوی. |
- | اما ترصیع در اصطلاح ((بدیع)) آن است که در قرینه های نظم یا نثر، هر لفظی با قرینه خود در وزن و حروف روی مطابق باشند و این صنعت در حقیقت نوعی از ((سجع)) متوازی است که آن را به ((نثر)) و اواخر قرینه ها اختصاص نداده باشیم. |
+ | اما "ترصیع" در اصطلاح ((بدیع)) آن است که در قرینه های نظم یا نثر، هر لفظی با قرینه خود در وزن و حروف روی مطابق باشند. |
- | از قرآن مجید: |
+ | ای نت در حیق نوعی از ((سجع)) متوازی است.
{img src=img/daneshnameh_up/a/a2/tasriee2.jpg} |
__در قرآن مجید هم نمونه هایی از "ترصیع" دیده می شود:__ |
| ان الابرار لفی نعیم و ان الفجار لفی جحیم. ان الینا ایابهم ثم ان علینا حسابهم. | | ان الابرار لفی نعیم و ان الفجار لفی جحیم. ان الینا ایابهم ثم ان علینا حسابهم. |
- | م نر ری: |
+ | __صیع م نم و هم در ر یده می شود:__ |
| «شام رفته و بام خفته، سال از عد بیرون و مال از حد افزون، همه را تلف کرده و اسف برده». | | «شام رفته و بام خفته، سال از عد بیرون و مال از حد افزون، همه را تلف کرده و اسف برده». |
- | و نم ارسی: |
+ | ~~green:ای منور ه و نوم جال ----- وی مقرر به تو رسوم کمال بوستانی است صدر تو، زنعیم ----- آسمانی است قدر تو، زجلال |
- | ~~green:کر شکن است یا ن ی من ت ----- نبر ن ات یا سمن بوی من است ~~ (ابوالطیب مصعبی) |
+ | ر کرامت ترا نود نی ----- ر ام ترا نبوده همال |
- | ~~green:ای منور به تو نجوم جلال ----- وی مقرر به تو رسوم کمال | |
- | بوستانی است صدر تو، زنعیم ----- آسمانی است قدر تو، زجلال | |
- | در کرامت ترا نبوده نظیر ----- در شهامت ترا نبوده همال | |
| تیره پیش فضایل تو نجوم ----- خیره پیش شمایل تو شمال | | تیره پیش فضایل تو نجوم ----- خیره پیش شمایل تو شمال |
- | شرک را از تو منهدم ار کان ----- ملک را از تو منتظم احوال | |
- | بخشش تو برون شده ز بیان -----کشش تو فزون شده ز مقال ~~ | |
- | (رشید و طواط) | |
| + | شرک را از تو منهدم ار کان ----- ملک را از تو منتظم احوال~~ |