تاریخچه ی:
انسانشناسی
تفاوت با نگارش: 18
| V{maketoc} | | V{maketoc} |
| + | !تعریف انسان شناسی |
- | !__تعریف انسان شناسی__ هر منظومه معرفتی را که به بررسی انسان بعد یا ابعادی از وجود او یا گروه و قشر خاصی از انسان ها می پردازد می توان انسان شناسی نامید . انسان شناسی و انواع مختلف و متنوعی دارد که به لحاظ روش یا نوع نگرش از یکدیگر متمایز می شوند. |
+ | هر منظومه معرفتی را که به بررسی انسان یا بعد یا ابعادی از وجود او، یا گروه و قشر خاصی از انسان ها می پردازد می توان انسان شناسی نامید . ((سنت نبوی)). انسان شناسی و انواع مختلف و متنوعی دارد که به لحاظ روش یا نوع نگرش از یکدیگر متمایز می شوند. |
- | !__انواع انسان شناسی__ |
+ | !انواع انسان شناسی |
- | این مقوله را می توان بر اساس روش به انسان شناسی تجربی ،عرفانی ،فلسفی و دینی و با توجه به نوع نگرش به انسان شناسی کلان یا کل نگر و انسان شناسی خرد یا جزء نگر تقسیم کرد. اندیشمندان برای حل معماها و پرسش های مطرح شده درباره انسان در طول تاریخ بشر راههای مختلفی را در پیش گرفته اند. برخی به بررسی مسأله با روش تجربی پرداخته و انسان شناسی تجربی را بنیان نهاده اند که دربرگیرنده همه رشته های علوم انسانی است . گروهی راه درست شناخت انسان را سیر وسلوک عرفانی و دریافت شهودی دانسته و با تلاش هایی که از طریق انجام داده اند به نوعی شناخت از انسان که می توان آن را انسان شناسی عرفانی نامید دست یافته اند جمعی دیگر از راه تعقل و اندیشه فلسفی به بررسی زوایای وجود انسان دست یازیده و او را از این منر مورد تحقیق قرار داده و نتیجه تلاش فکری خود را انسان شناسی فلسفی نامیده اند و سرانجام گروهی با استمداد از متون دینی و روش نقلی درصدد شناخت انسان برآمده و ((انسان شناسی دینی ))را پایه گذاری کرده اند . کتاب: انسان شناسی نویسنده: محمود رجبی صفحه: 21 |
+ | این مقوله را می توان بر اساس روش به انسان شناسی تجربی ،عرفانی ،فلسفی و دینی تقسیم نمود. اما با توجه به نوع نگرش به انسان شناسی کلان یا کل نگر و انسان شناسی خرد یا جزء نگر تقسیم کرد. اندیشمندان برای حل معماها و پرسش های مطرح شده درباره انسان در طول تاریخ بشر راههای مختلفی را در پیش گرفته اند. و ((انسان شناسی در مکاتب)) نتیجه بررسیهای نان می باشد. |
| + | برخی به بررسی مسأله با روش تجربی پرداخته و ~~green:انسان شناسی تجربی~~ را بنیان نهاده اند که دربرگیرنده همه رشته های علوم انسانی است . |
- | !__انسان ر اسام __ انسان در جهان بینی سلای دستانی شگت دا . انسان سلام نها یک حیوان مستقیم الامه که اخنی پهن دارد و با دو پا راه می و خ میگوید نیست ، این موجود از ن رآن ژرفتر و مموزتر از ی ات که بتوان آن را با این چند کلمه ریف کرد . قرآن انا ا مدحها و ستایشا کرده و هم ممتها و نکوهشا نموه ات . عایین مدحها بزرگترین مذمتای قرآن دربارهء انسان است و را از آسان و مین و ز فته رتر در همان ا ز دیو و جار پاین پستتر مرده است . ز نظر قرآ اسان موجودی ست که تایی ارد جهان ر مسخر ویش سازد و شتان ا ب مت خویش بگماد ، و هم میتواد ه " افل سافلین " سوط کن . ین خود نا است ک ای در باهء خود تصمی گیرد رنوشت هیی خوی را عیین نماید . سن یش را از ستایشای اسا در قرآن تحت عنوا " رزشهای انان " آغاز میکنیم . |
+ | رهی ا دست شا انسان ا یر وسلک عرانی و دری ودی دان و ا ا هایی که طریق انا اده اد ه نوعی شات ا ان که ی تان آن را ~~green:انسان شناس رانی ~~ نمی ت یفت اند.
ی دیگر ا ره تق اندیه لی ه برسی وایای وجد انا ت یایده و ا ا ا این ن مورد یق ا داه و نتیج ش کی خو را ~~green:نسن اسی سی~~ نایه ان . |
| | | |
- | !__ارزشهای انسان __ . 1 انسان خلیفهء خدا در زمین است . " روزی که خواست او را بیافریند ، اراده خویش را به فرشتگان اعلام کرد . آنها گفتند : |
+ | سرانجام گروهی با استمداد از متون دینی و روش نقلی درصدد شناخت انسان برآمده و ((انسان شناسی دینی )) را پایه گذاری کرده اند .
!انسان در اسلام
انسان در جهان بینی اسلامی داستانی شگفت دارد . انسان اسلام تنها یک حیوان مستقیم القامه که ناخنی پهن دارد و با دو پا راه میرود و سخن میگوید نیست . ((انسان و حیوان)) یکی نیستند. این موجود از نظر قرآن ژرفتر و مرموزتر از این است که بتوان آن را با این چند کلمه تعریف کرد .
قرآن انسان را مدحها و ستایشها کرده و هم مذمتها و نکوهشها نموده است . عالیترین مدحها و بزرگترین مذمتهای قرآن دربارهء انسان است ، او را از آسمان و زمین و از فرشته برتر و در همان حال از دیو و جار پایان پستتر شمرده است . از نظر قرآن انسان موجودی است که توانایی دارد جهان را مسخر خویش سازد و فرشتگان را به خدمت خویش بگمارد ، و هم میتواند به " اسفل سافلین " سقوط کند . این خود انسان است که باید در بارهء خود تصمیم بگیرد و سرنوشت نهایی خویش را تعیین نماید . سخن خویش را از ستایشهای انسان در قرآن تحت عنوان " ارزشهای انسان " آغاز میکنیم . /> ::{picture=thinker1.jpg}:: />!ارزشهای انسان
. __1__ ~~brown:انسان خلیفهء خدا در زمین است~~ .
" روزی که خواست او را بیافریند ، اراده خویش را به فرشتگان اعلام کرد . آنها گفتند : |
| آیا موجودی میآفرینی که در زمین تباهی خواهد کرد و خون خواهد ریخت ؟ | | آیا موجودی میآفرینی که در زمین تباهی خواهد کرد و خون خواهد ریخت ؟ |
- | او گفت : من چیزی میدانم که شما نمیدانید " بقره / . 30 ) . " اوست که شما انسانها را جانشینهای خود در زمین قرار داده تا شما را در مورد سرمایههایی که داده است در معرض آزمایش قرار دهد " انعام / . 165 . | |
- | . 2 ظرفیت علمی انسان بزرگترین ظرفیتهایی است که یک مخلوق ممکن است داشته باشد . " تمام اسماء را به آدم آموخت ( او را به همهء حقایق آشنا ساخت ) . آنگاه از فرشتگان ( موجودات ملکوتی ) پرسید : نامهای اینها را بگویید چیست . گفتند : ما جز آنچه تو مستقیما به ما آموختهای نمیدانیم ( آنچه را تو مستقیما به ما نیاموخته باشی ما از راه کسب نتوانیم آموخت ) . |
+ | او گفت : من چیزی میدانم که شما نمیدانید " بقره / . 30 ) .
" اوست که شما انسانها را جانشینهای خود در زمین قرار داده تا شما را در مورد سرمایههایی که داده است در معرض آزمایش قرار دهد " انعام / . 165 .
. __2__ ~~brown:ظرفیت علمی انسان بزرگترین ظرفیتهایی است که یک مخلوق ممکن است داشته باشد~~ .
" تمام اسماء را به آدم آموخت ( او را به همهء حقایق آشنا ساخت ) . آنگاه از فرشتگان ( موجودات ملکوتی ) پرسید : نامهای اینها را بگویید چیست .
گفتند : ما جز آنچه تو مستقیما به ما آموختهای نمیدانیم ( آنچه را تو مستقیما به ما نیاموخته باشی ما از راه کسب نتوانیم آموخت ) .
|
| خدا به آدم گفت : ای آدم ! تو به اینها بیاموز و اینها را آگاهی ده . | | خدا به آدم گفت : ای آدم ! تو به اینها بیاموز و اینها را آگاهی ده . |
| همینکه آدم فرشتگان را آموزانید و آگاهی داد ، خدا به فرشتگان گفت : | | همینکه آدم فرشتگان را آموزانید و آگاهی داد ، خدا به فرشتگان گفت : |
- | نگفتم که من از نهانهای آسمانها و زمین آگاهم ( میدانم چیزی را که حتمانمیدانید ) و هم میدانم آنچه را شما اظهار میکنید و آنچه را پنهان میدارید ؟ " (بقره / 31 - . 33 ) |
+ | نگفتم که من از نهانهای آسمانها و زمین آگاهم ( میدانم چیزی را که حتمانمیدانید ) و هم میدانم آنچه را شما اظهار میکنید و آنچه را پنهان میدارید ؟ " (بقره / 31 - . 33 ) |
- | . 3 او فطرتی خدا آشنا دارد ، به خدای خویش در عمق وجدان خویش آگاهی دارد . همهء انکارها و تردیدها ، بیماریها و انحرافهایی است از سرشت اصلی انسان . " هنوز که فرزندان آدم در پشت پدران خویش بوده ( و هستند و خواهند بود ) خداوند ( با زبان آفرینش ) آنها را بر وجود خودش گواه گرفت و آنها گواهی دادند " (اعراف / . 172 ). " چهرهء خود را به سوی دین نگهدار ، همان که سرشت خدایی است و همهء مردم را بر آن سرشته است " (روم / . 43 ). ((فطرت انسان)) |
+ | . __3 __~~brown:او فطرتی خدا آشنا دارد~~ . /> به خدای خویش در عمق وجدان خویش آگاهی دارد . همهء انکارها و تردیدها ، بیماریها و انحرافهایی است از سرشت اصلی انسان یا همان ((فطرت انسان)) . |
- | . 4 در سرشت اسان علاوه ر عناصر مادی که در اد و گیاه و حیوان وود دارد ، عری ملکوتی الهی وجود دارد . انا ترکیی است از طبیعت و ماورای طبیعت ، از ماده و نی از سم و جان . ((( وح بعد غیر مدی اسان ))) " ن که ه چه را فی نیکو آفری و آفرینش اسان را ز گل آغاز کرد ، س ل و ا از شیرهء شیای که بی ست است رارداد ، آنگاه او را بیاراست و از رح خویش در او دید " ( / 7 - . 9 ) . |
+ | " نو که فردان دم در ت دران ی بوده ( و تن و واهند ود ) دان ( ا ن آفرین ) آنا را ر وش گاه گت آنها گوای دادد " (ا / . 172 ). |
- | . 5 ((آری ان))، آفرینی حساب شده است تصادفی نیست . انسا موود اناب شه و یده است . " خداو دم را بر گید وهاش را پذیرفت او ا هدایت کرد " ( / . 121 ) . |
+ | " چر ر به سو دین نگدار ، همان که ش دیی است و مه مدم را بر شت ات " (م / . 43 ). |
- | . 6 او شخصیتی مستقل و آزاد دارد ، امانتدار خداست ، رسالت و مسؤولیت دارد ، از او خواسته شده است با کار و ابتکار خود زمین را آباد سازد و با انتخاب د یکی از دو راه عادت و شقاوت را ختیار کند . " همان امانت خویش را بر آسمان و مین و کوهها عرضه کردیم ، همه از پذیرش ن امتناع ورزیدند و از قبول آن ترسیدند ، اما انسان بار امانت را به دوش کید و آن را پذیرفت . همانا او تمگر و نادان بود " (احزاب / . 72 ) . " ما انسان را از نطفهای مرکب و ممزوج آفریدیم ا او را مورد آزماش قار دهیم ، پس او را شنو و بینا قرار دادیم . هماا راه را به او نمویم ، او خود یا ساسگزار است و یا کافر نعمت . ( یا راه راست را که نمودیم خوهد رفت و به سعادت خواهد رسید و یا کفران نعمت کرده ، منحرف میگردد " (دهر / . 3 ) . |
+ | . __4__ ~~brown:در سرشت انسان اوه ر نار مای که در ماد و گیاه و یوان وود دارد ، نری مکوی و اهی وود دارد~~ . |
- | . 7 ا زیک کرات ذاتی و شرافت ذاتی بر خوردار است ، خدا و ا بر بسیی از مخلوقات خویش برری ده است . او آنگاه خویتن وقع خد را درک و حساسیکند که ن کمت و رات را ر خد ک کند و خود را برتر ز پستیها و نئتها و اسارتها و هوترانیها بمارد . " همنا ما بنی آدم را کرام بخشیدیم و آنان ا بر صحرا دریا ( خشک تر ) مسلط کردیم و بر بسیاری از خلوقات خویش برتری دادیم( اساء / . 70 ) |
+ | اا ترکیبی است ا بی و ماوری یت ، اده و می ، م و ا . ارت ی(( رو بد یر مدی انا ))اسا اس. |
- | . 8 دانی ی را ا ، ک لهای فی زشت و یبا ر درک میکن . " سود به فس انسن اتدال ن ، که ناپاکیها و پاکیها را او هم کر( مس / 8 و . 9 " ) . |
+ | " آن که ه چ آید نیکو فید رینش ن ر ا گل آغا کد ، ل ا از یره کشیدهی آبی ست اس رادا ، آنگاه او را بیارات از روح ی در و مید " (سجده / 7 - . 9 ) . |
- | . 9 ز با یاد خدا با ی دیگر آرام نمیگید . خواست ی نهیت س ، به هر چه برسد از آن سیر و دلزده میشود مگر آنکه ه ات و نهایت ( خدا ) بیوندد . " هماناتنها بای او دلها آرام میگیرد " (رعد / . 28 ) " ای انسان ! تبه سوی پورد گا خوی بسیار کوشنده هستی و عاقبت او ر دیدار خواهی کرد " (انقق / . 6 ). |
+ | . __5__ ~~brown:((ی انا))، ینی سب شده ت ، ادی نی . انسان وودی انخب شده و برگیده ا ~~. |
- | . 10 نمهای زین رای انسان آفریده شده است . " همانا اوست که آنچه در زمین است برای ما آفرید " (جاثیة / . 13 ) . " آچه ر آسنها و نچه می است سخر او قرار داده ست ( پس او حق بهرهگیی مشرو همهء ینها را دارد " . |
+ | " ان آدم را بر گید ها پیرت او را های کر " (ه / . 121 ) . |
- | . 11 او رای ی آفرید که ا خدای وی ا پرسش ک و فرمن و ا بپذیرد . پ او ویها اات امر خدست . " همانا ن و ان ا نییدیم مگ رای اینکه ما پستش کن " ( ایا / . 56 ) |
+ | . __6__ ~~brown:او یی ستقل و آزاد دارد ، اتدار خدا رس و مولیت ارد ، ز او خوست شده ات با کر و اتکار خود مین را باد سازد و با اناب یکی ز و راه عات و شوت ا ختیا کند~~ . |
- | . 12 و جز در راه پرستش خدای خویش و جزبا یاد او خو را نمییابد ،و اگر خدای خویش را فراموش کند خود را فراموش میکند و نمیداند که کیست و برای چیست ه باید کد و کجا باید برود . " همانا از آنان مباشید که خدا را فرامو کدند و خداند خودشان را ازید وان برد " (حشر / . 18 ). |
+ | ((زادی و اخیار انسان)) ازمه موی و. |
- | . 13 او همینکه ا ین هان برو و رده که حجا چره ان ات دور فکنده شود سی حقی وید که ام بر ا نهان س بوی آکار گرد . " همانا ده را کنار زدیم ، اکنون دیدها تیز ات " (ق / . 22 ) . |
+ | " همانا امنت ویش ا بر آسمان و مین و کهه رض کردیم ، همه ا ذیر ن امتنا وریدند و قل آ تریدد ، ام اان بار اانت به وش کشید و آن ا پذیرف . همانا ا مر و نادان بود " (ازا / . 72 ) . |
- | . 14 او تنها برای مسائل مادی کار نمیکند ، یگانه محرک او حوایج مادی زندگی نیست . او احیانا برای هدفها و آرمانهایی بس علی میجنبد و میجوشد . او ممکن است که از حرکت و تلاش خود جزر رضای آفریننده ، مطلوبی دیگر نداشته باشد . " ای نفس آرامش یافته ! همانا به سوی پرورد گارت باز گرد با خشنودی متقابل : تو از او و او از تو خشنود " فجر / . 28 . " خداوند به مردان و زنان با ایمان باغها و عده کرده است که در آنها نهرها جاری است ، جاویدان در آنجا خواهند بود و هم مسکنهای پاکیزه ، اما خشنودی خدا از همهء اینها برتر و بالاتر است . آن است رستگاری بزرگ " توبه / . 72 . |
+ | " ما انسان را از نطفهای مرکب و ممزوج آفریدیم تا او را مورد آزمایش قرار دهیم ، پس او را شنوا و بینا قرار دادیم . همانا راه را به او نمودیم ، او خود یا سپاسگزار است و یا کافر نعمت . ( یا راه راست را که نمودیم خواهد رفت و به سعادت خواهد رسید و یا کفران نعمت کرده ، منحرف میگردد " (دهر / . 3 ) .
. __7 __~~brown:او ازیک کرامت ذاتی و شرافت ذاتی بر خوردار است ، خدا او را بر بسیاری از مخلوقات خویش برتری داده است ~~.
او آنگاه خویشتن واقعی خود را درک و احساسمیکند و به ((خودشناسی)) میرسد که این کرامت و شرافت را در خود درک کند و خود را برتر از پستیها و دنائتها و اسارتها و شهوترانیها بشمارد . ((ارزش واقعی انسان)) درمکتب اسلام متبلور می شود.
" همانا ما بنی آدم را کرامت بخشیدیم و آنان را بر صحرا و دریا ( خشک و تر ) مسلط کردیم و بر بسیاری از مخلوقات خویش برتری دادیم( اسراء / . 70 )
. __8__ ~~brown:او از وجدانی اخلاقی برخوردار است ، به حکم الهامی فطری زشت و زیبا را درک میکند~~ .
" سوگند به نفس انسان و اعتدال آن ، که ناپاکیها و پاکیها را به او الهام کرد( شمس / 8 و . 9 " ) .
. __9__ ~~brown:او جز با یاد خدا با چیز دیگر آرام نمیگیرد ~~. خواستهای او بی نهایت است ، به هر چه برسد از آن سیر و دلزده میشود مگر آنکه به ذات بی حد و نهایت خدا بپیوندد .
" هماناتنها بایاد او دلها آرام میگیرد " (رعد / . 28 )
" ای انسان ! توبه سوی پرورد گار خویش بسیار کوشنده هستی و عاقبت او را دیدار خواهی کرد " (انشقاق / . 6 ).
.__ 10__ ~~brown:نعمتهای زمین برای انسان آفریده شده است . رابطه ((انسان و دنیا)) دراسلام به درستی تعریف شده است.~~
" همانا اوست که آنچه در زمین است برای شما آفرید " (جاثیة / . 13 ) .
" آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است مسخر او قرار داده است ( پس او حق بهرهگیری مشروع همهء اینها را دارد " .
. __11__ ~~brown:او را برای این آفرید که تنها خدای خویش را پرستش کند و فرمان او را بپذیرد~~ . پس او وظیفهاش اطاعت امر خداست .
" همانا جن و انس را نیافریدیم مگر برای اینکه مرا پرستش کنند " ( ذاریات / . 56 )
. __12__ ~~brown:او جز در راه پرستش خدای خویش و جزبا یاد او خود را نمییابد ،و اگر خدای خویش را فراموش کند خود را فراموش میکند و نمیداند که کیست و برای چیست و چه باید کند و کجا باید برود ~~.
" همانا از آنان مباشید که خدا را فراموش کردند و خداوند خودشان را ازیاد خودشان برد " (حشر / . 18 ).
. __13__ ~~brown:او همینکه از این جهان برود و پردهء تن که حجاب چهرهء جان است دور افکنده شود ، بسی حقایق پوشیده که امروز بر او نهان است بروی آشکار گردد~~ .
" همانا پرده را کنار زدیم ، اکنون دیدهات تیز است " (ق / . 22 ) .
. __14 __~~brown:او تنها برای مسائل مادی کار نمیکند ، یگانه محرک او حوایج مادی زندگی نیست~~ .
او احیانا برای هدفها و آرمانهایی بس علی میجنبد و میجوشد . او ممکن است که از حرکت و تلاش خود جز رضای آفریننده ، مطلوبی دیگر نداشته باشد . ((نیازهای مادی و معنوی انسان)) مجموعاً موجب حرکت انسانها می شوند .
" ای نفس آرامش یافته ! همانا به سوی پرورد گارت باز گرد با خشنودی متقابل : تو از او و او از تو خشنود " فجر / . 28 .
" خداوند به مردان و زنان با ایمان باغها وعده کرده است که در آنها نهرها جاری است ، جاویدان در آنجا خواهند بود و هم مسکنهای پاکیزه ، اما خشنودی خدا از همهء اینها برتر و بالاتر است . آن است رستگاری بزرگ " توبه / . 72 .
p/f/f6/taremastaneh2.jpg" width=250 align=left vspace=5 border=1>
^~~green:بنابر آنچه گفته شد از نظر قرآن انسان موجودی است برگزیده از طرف خداوند ، خلیفه و جانشین او در زمین ، نیمه ملکوتی و نیمه مادی ، دارای فطرتی خدا آشنا ، آزاد ، مستقل ، امانتدار خدا و مسؤول خویشتن و جهان ، مسلط بر طبیعت و زمین و آسمان ، ملهم به خیر و شر ، و جودش از ضعف و ناتوانی آغاز میشود و به سوی قوت و کمال سیر میکند و بالا میرود اما جز در بارگاه الهی و جز با یاد او آرام نمیگیرد ، ظرفیت علمی و عملیاش نا محدود است ، از شرافت و کرامتی ذاتی بر خوردار است ، احیانا انگیزه هایش هیچ گونه رنگ مادی و طبیعی ندارد ، حق بهره گیری مشروع از نعمتهای خدا به او داده شده است ولی در برابر خدای خودش و ظیفه دار است . ~~^
!ضد ارزشها
''~~brown:در عین حال ، همین موجود در قرآن مورد بزرگترین نکوهشها و ملامتها قرار گرفته است ~~. ''
" او بسیار ستمگر و بسیار نادان است " احزاب / . 72 .
" او نسبت به پروردگارش بسیار ناسپاس است " حج / 66
" او آنگاه که خود را مستغنی میبیند طغیان میکند " علق / . 7 .
" او عجول و شتابگر است " اسراء / . 11 .
" او هرگاه به سختی بیفتد و خود را گرفتار ببیند ، ما را در هر حال ( به یک پهلو افتاده و یا نشسته و یا ایستاده ) میخواند . همینکه گرفتاری را از او بر طرف کنیم گویی چنین حادثهای پیش نیامده است " یونس / . 12 .
!انسان زشت است یا زیبا ؟ |
- | بنابر آنچه گفته شد از نظر قرآن انسان موجودی است برگزیده از طرف خداوند ، خلیفه و جانشین او در زمین ، نیمه ملکوتی و نیمه مادی ، دارای فطرتی خدا آشنا ، آزاد ، مستقل ، امانتدار خدا و مسؤول خویشتن و جهان ، مسلط بر طبیعت و زمین و آسمان ، ملهم به خیر و شر ، و جودش از ضعف و ناتوانی آغاز میشود و به سوی قوت و کمال سیر میکند و بالا میرود اما جز در بارگاه الهی و جز با یاد او آرام نمیگیرد ، ظرفیت علمی و عملیاش نا محدود است ، از شرافت و کرامتی ذاتی بر خوردار است ، احیانا انگیزه هایش هیچ گونه رنگ مادی و طبیعی ندارد ، حق بهره گیری مشروع از نعمتهای خدا به او داده شده است ولی در برابر خدای خودش و ظیفه دار است . | |
- | ضد ارزشها | |
- | در عین حال ، همین موجود در قرآن مورد بزرگترین نکوهشها و ملامتها قرار گرفته است . | |
- | " او بسیار ستمگر و بسیار نادان است " احزاب / . 72 . | |
- | " او نسبت به پروردگارش بسیار ناسپاس است " حج / 66 | |
- | " او آنگاه که خود را مستغنی میبیند طغیان میکند " علق / . 7 . | |
- | " او عجول و شتابگر است " اسراء / . 11 . | |
- | " او هرگاه به سختی بیفتد و خود را گرفتار ببیند ، ما را در هر حال ( به یک پهلو افتاده و یا نشسته و یا ایستاده ) میخواند . همینکه گرفتاری را از او بر طرف کنیم گویی چنین حادثهای پیش نیامده است " یونس / . 12 . | |
- | " او تنگ چشم و ممسک است " اسراء / . 100 . | |
- | " او مجادله گرترین مخلوق است " کهف / . 54 . | |
- | " او حریص آفریده شده است " . | |
- | " اگر بدی به او رسد ، جزع کننده است و اگر نعمت به او رسد بخل | |
- | کننده است " کهف / . 54 . | |
- | __زشت یا زیبا ؟ __ | |
| چگونه است ؟ آیا انسان از نظر قرآن یک موجود زشت و زیباست ، آن هم زشت زشت و زیبای زیبا ؟ | | چگونه است ؟ آیا انسان از نظر قرآن یک موجود زشت و زیباست ، آن هم زشت زشت و زیبای زیبا ؟ |
| آیا انسان یک موجود دو سرشتی است : نیمی از سرشتش نور است و نیمی ظلمت ؟ چگونه است که قرآن ، هم او را منتها درجه مدح میکند و هم منتها درجه مذمت ؟ ! | | آیا انسان یک موجود دو سرشتی است : نیمی از سرشتش نور است و نیمی ظلمت ؟ چگونه است که قرآن ، هم او را منتها درجه مدح میکند و هم منتها درجه مذمت ؟ ! |
| حقیقت این است که این مدح و ذم ، از آن نیست که انسان یک موجود دو سرشتی است : نیمی از سرشتش ستودنی است و نیم دیگر نکوهیدنی ، نظر قرآن به این است که انسان همهء کمالات را بالقوه دارد و باید آنها را به فعلیت برساند ، و این خود اوست که باید سازنده و معمار خویشتن باشد . | | حقیقت این است که این مدح و ذم ، از آن نیست که انسان یک موجود دو سرشتی است : نیمی از سرشتش ستودنی است و نیم دیگر نکوهیدنی ، نظر قرآن به این است که انسان همهء کمالات را بالقوه دارد و باید آنها را به فعلیت برساند ، و این خود اوست که باید سازنده و معمار خویشتن باشد . |
- | شرط اصلی وصول انسان به کمالاتی ک ه بالقوه دارد " ایمان " است . از ایمان ، تقوا و عمل صالح و کوشش در راه خدا بر میخیزد ، به وسیلهء ایمان است که علم از صورت یک ابزار ناروا در دست نفس اماره خارج میشود و به صورت یک ابزار مفید در میآید . پس انسان حقیقی که خلیفة الله است ، مسجود ملائکه است ، همه چیز برای اوست و بالاخرش دارندهء همهء کمالات انسانی است ، انسان بعلاوهء ایمان است ، نه انسان منهای ایمان . انسان منهای ایمان ، کاستی گرفته و ناقص است . چنین انسانی حریص است ، خونریز است ، بخیل و ممسک است ، کافر است ، از حیوان پستتر است . در قرآن آیاتی آمده است که روشن میکند انسان ممدوح چه انسانی است و انسان مذموم چه انسانی است . از این آیات استنباط میشود که انسان فاقد ایمان وجدا از خدا انسان واقعی نیست . انسان اگر به یگانه حقیقتی که با ایمان به او ویاد او آرام میگیرد بپیوندد ، دارندهء همهء کمالات است و اگر از آن حقیقت - یعنی خدا - جدا بماند ، درختی را ماند که از ریشهء خویشتن جدا شده است . ما به عنوان نمونه دو آیه را ذکر میکنیم : « و العصر 0 إن الانسان لفی خسر إلا الذین آمنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر » (سورهء عصر) . سوگند به عصر ، همانا انسان در زیان است ، مگر آنان که ایمان آورده و شایسته عمل کرده و یکدیگر را به حق و صبر و مقاومت توصیه کردهاند . |
+ | شرط اصلی وصول انسان به کمالاتی که بالقوه دارد " ایمان " است . از ایمان ، تقوا و عمل صالح و کوشش در راه خدا بر میخیزد ، به وسیلهء ایمان است که علم از صورت یک ابزار ناروا در دست نفس اماره خارج میشود و به صورت یک ابزار مفید در میآید . و ((علم و ایمان)) لازم و ملزوم یکدیگرند.
''~~darkorange:پس انسان حقیقی که خلیفة الله است ، مسجود ملائکه است ، همه چیز برای اوست و بالاخرش دارندهء همهء کمالات انسانی است ، انسان بعلاوهء ایمان است ، نه انسان منهای ایمان . انسان منهای ایمان ، کاستی گرفته و ناقص است . چنین انسانی حریص است ، خونریز است ، بخیل و ممسک است ، کافر است ، از حیوان پستتر است . ~~''
در قرآن آیاتی آمده است که روشن میکند انسان ممدوح چه انسانی است و انسان مذموم چه انسانی است . از این آیات استنباط میشود که انسان فاقد ایمان وجدا از خدا انسان واقعی نیست .
انسان اگر به یگانه حقیقتی که با ایمان به او ویاد او آرام میگیرد بپیوندد ، دارندهء همهء کمالات است و اگر از آن حقیقت - یعنی خدا - جدا بماند ، درختی را ماند که از ریشهء خویشتن جدا شده است . ما به عنوان نمونه دو آیه را ذکر میکنیم :
__~~green:« و العصر إن الانسان لفی خسر إلا الذین آمنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر » (سورهء عصر) . ~~ __
__~~green:سوگند به عصر ، همانا انسان در زیان است ، مگر آنان که ایمان آورده و شایسته عمل کرده و یکدیگر را به حق و صبر و مقاومت توصیه کردهاند . ~~__
|
| ²ولقد ذرأنا لجهنم کثیرا من الجن و الانس ، لهم قلوب لا یفقهون بها و لهم أعین لا یبصرون بها و لهم آذان لا یسمعون بها أولئک کالانعام بل هم أضل اعراف / . 179 . | | ²ولقد ذرأنا لجهنم کثیرا من الجن و الانس ، لهم قلوب لا یفقهون بها و لهم أعین لا یبصرون بها و لهم آذان لا یسمعون بها أولئک کالانعام بل هم أضل اعراف / . 179 . |
- | " همانا بسیاری از جنیان و آدمیان را برای جهنم آفریدهایم ( پایان کارشان جهنم است ) ، زیرا دلها دارند و با آنها فهم نمیکنند ، چشمها دارند و با آنها نمیبینند ، گوشها دارند و با آنها نمیشنوند . اینها مانند چهار پایان بلکه راه گم کردهترند " . | |
- | منبع:کتاب انسان در قرآن شهید مطهری صفحه 8-15 |
+ | " همانا بسیاری از جنیان و آدمیان را برای جهنم آفریدهایم ( پایان کارشان جهنم است ) ، زیرا دلها دارند و با آنها فهم نمیکنند ، چشمها دارند و با آنها نمیبینند ، گوشها دارند و با آنها نمیشنوند . اینها مانند چهار پایان بلکه راه گم کردهترند " .
منبع:کتاب انسان در قرآن نوسنده : شهید مطهری صفحه 8-15
کتاب: انسان شناسی نویسنده: محمود رجبی صفحه: 21
!در همین ارتباط ببینید: |
- | ((ارزش واقعی انسان)) | |
- | ((آزادی و اختیار انسان)) | |
| ((شکسته شدن حرمت انسان)) | | ((شکسته شدن حرمت انسان)) |
| ((حرمت مؤمن)) | | ((حرمت مؤمن)) |
- | ((انسان و حیوان)) | |
- | ((علم و ایمان)) | |
- | ((ارتباط ماده و معنا)) | |
- | ((نیازهای مادی و معنوی انسان)) | |
| ((اصالت فرد یا اجتماع)) | | ((اصالت فرد یا اجتماع)) |
- | ((انسان شناسی در مکاتب)) ((انسان و دنیا)) ((خودشناسی)) |
+ |
|