منو
 کاربر Online
481 کاربر online

سلاجقه کرمان

تازه کردن چاپ
جامعه و علوم اجتماعی > تاریخ > دوره های تاریخی
جامعه و علوم اجتماعی > تاریخ > تاریخ ایران
جامعه و علوم اجتماعی > تاریخ > دوره های تاریخی > اولین دولت ها
جامعه و علوم اجتماعی > تاریخ > مناطق تاریخی > ایران > سلسله ها
(cached)



سلاجقه کرمان

«583-440 ق / 1187-1048 م»

پیشینه ی مختصری از سلاجقه کرمان

سلاجقه کرمان را به رغم انساب خویشاوندی آنها با سلاجقه بزرگ، باید جزو سلسله های مستقل محلی به شمار آورده، نه یک تیره از خاندان سلجوقیان - این سلسله منسوب به قرا ارسلان قاورد بن جغری، برادر الب ارسلان بود.

به همین سبب مورخان، آن را گاه خاندان قاوردیان نیز می‏خوانند. فرمانروایی کرمان به همان آسانی که تقریباً بدون جنگ و خونریزی، اما با تلاش از دست آل بویه به قاورد رسید، بعدها به همان گونه، و بدون درگیری جدی، و البته این بار بدون تلاش، از قاوردیان به خاندان عماد الدین ملک دینار، سر کرده غز انتقال یافت.

بدین گونه طلوع و غروب قاوردیان در کرمان با جنگ و آشوب و محاصره و غارت و کشتار شدید همراه نشد.

دولت قاوردیان تقریباً یک صد و پنجاه سال در کرمان بر پا ماند و در بیشتر این مدت، کرمان بی آن که در منازعات خانگی خاندان سلجوقی در عراق و خراسان و آذربایجان دخالتی داشته باشد، در سایه قاوردیان اوقاتش را صرف توسعه کشاورزی، دام پروری و بسط آبادانی و بازرگانی کرد.

در برخی مواقع فارس و در بیشتر اوقات فرمانروایی این سلسله، عمان هم جزو قلمرو قاوردیان بود و این جمله در ایامی بود که اختلافات داخلی در فرمانروایی وجود نداشت، امنیت راهها و بهبود احوال رعیت را به همراه داشت و به توسعه ثروت و فراغت اهل کرمان کمک می‏کرد.

قاورد که از جانب عموی خود، طغرل به کرمان لشکر کشید «434 ق / 1043 م» در حمله اول موفق به تسخیر کرمان نشد. بهرام بن لشکرستان که در آن ایام از جانب باکالیجار دیلمی، حکومت کرمان داشت، در مقابل تهاجم سپاه سلجوقی مقاومت کرد، اما چون به قدرت باکالیجار در مقابله با قاورد اعتمادی نداشت، با سلجوقیان کنار آمد.

فرمانروایی سلاجقه ی کرمان (قاوردیان)

چون باکالیجار، در راه عزیمت به کرمان مسموم شد و درگذشت، کرمان بی هیچ مقاومتی به دست قاورد افتاد که وی خطبه به نام طغرل خواند، اگرچه در کرمان فرمانروایی مستقل به وجود آورد.

در برخوردی که بعد از طغرل «457 ق / 1065 م» بین او برادرش الب ارسلان پیش آمد «495 ق / 1067 م» به قبول طاعت از برادر ناچار شد و الب ارسلان هم فرمانروایی مستقل او را در کرمان به رسمیت شناخت و در حق او تکریم و احترام و محبت فراوان کرد.

اما بعد از الب ارسلان «465 ق / 1073 م»، قاورد مدعی ملکشاه شد و برای جنگ با او لشکر کشید، هر چند در جنگی که بین آنها در نزدیکی همدان - حدود کرج ابی دلف - روی داد مغلوب، اسیر و مقتول شد، ملکشاه و وزیرش خواجه نظام الملک، ظاهراً برای آن که اقدام به براندازی قدرت آن ها، موجب طغیان و تفرقه نشود، فرمانروایی کرمان را همچنان به فرزندان قاورد واگذار کردند و ملکشاه برای آن ها هدیه و خلعت فرستاد.

لاجرم سلطان شاه پسر قاورد که بعد از پدر فرمانروایی یافت، در خطبه نام ملکشاه را ذکر کرد و بدین گونه فرمانروایی خود را تابعی از حکم فرزندان الب ارسلان اعلام کرد.

قلمرو سلاجقه کرمان به دور از منازعات جانشینی

بعد از ملکشاه، زوجه‏اش ترکان خاتون که به خاطر جانشینی پسر خرد سالش محمود، با برکیارق درافتاد، در صدد تسخیر کرمان برآمد، اما با مقاومت سلطانشاه مواجه شد و کرمان از منازعات جانشینی ملکشاه در امان ماند. با این حال در جنگی که بین او با سردار سپاه ترکان خاتون روی داد، سلطانشاه زخمی برداشت و از جراحت آن در 487 ق / 1094 م« درگذشت.

پسرش تورانشاه بعد از وی نزدیک به سیزده سال در کرمان فرمان راند و به عدالت پروری و رعیت نوازی معروف شد، اما پسرش ایرانشاه که بعد از او امارت یافت به زندقه و گرایشهای باطنی متهم گشت و به قتل رسید.

بعد از ایرانشاه، امارت به پسر عمویش، ارسلانشاه بن ملکشاه رسید که چهل سال تمام مجال فرمانروایی یافت و حتی در مقابل تحریکات سلطان سنجر هم ایستادگی کرد. اما در اواخر عمر به علت افراط در شرابخواری، دچار اختلال هواس شد که این بیماری در طرز امارتش هم تأثیر گذاشت.

پسرش مغیت الدین محمد که بعد از او به امارت رسید »536 ق / 1141 م« نزدیک به پانزده سال با قدرت و کفایت در کرمان فرمان راند و در مقابل تحریکات سلجوقیان عراق ایستادگی کرد. پسر او طغرلشاه که بعد از پدر جانشین او شد »551 ق / 1156 م« دوازده سال در آن ولایت فرمانروایی داشت.

آبادانی و توسعه در دوره ی سلاجقه ی کرمان

فرمانروایی این سلسله، هر چند در اواخر دچار انحطاط و تفرقه بود، ایام اقتدار این قوم، برای کرمان موجب امنیت، و آرامش نسبی بود و به توسعه آبادانی و تجارت آن سامان کمک شایان نمود.

مراکز علمی

با وجود دور افتادگی از مراکز علمی در حمایت علماء، تأسیس مدارس، و تشویق شعر و ادب هم، بعضی از فرمانروایان سلاجقه کرمان، به قدر ممکن اهتمام کردند.

از جمله

مغیث الدین محمد به علم نجوم علاقه شخصی داشت

و گویند در گواشیر، کتابخانه بزرگی احداث کرد و پنج هزار نسخه نفیس هم وقف آن کرد. ایرانشاه ممدوح ازرقی، و ارسلانشاه ممدوح مختلاری غزنوی بودند.

بازرگانی

در زمان طغرلشاه از بازرگانی در کرمان و عمان عایدی قابل ملاحظه‏ای به خزانه دولت رسید و توجه قابل ملاحظه‏ای هم به آبادانی بلوچستان شد.

با وجود پریشانی و قحطی و سختی شدیدی که در واپسین سالهای فرمانروایی قاوردیان در کرمان حاکم بود، غلبه ملک دینار بر کرمان ظاهراً به عنوان غلبه یک منجی تلقی نشد.

گزارش ستایش آمیزی که صاحب تاریخ عقدالعُلی در این باب دارد، دست کم مبالغه آمیز است. بعد از سلاجقه کرمان قدرت محلی آن جا مدت زیادی در دست ملک دینار و اولاد او نماند و اندک زمانی بعد، براق حاجب، به آن جا آمد و سلسله قراختائیان را در کرمان به وجود آورد.


انحطاط سلاجقه ی کرمان

در اغتشاشهایی هم که بعد از مرگ سنجر در خراسان روی داد، طغرلشاه داعیه لشکرکشی به خراسان در خاطرش راه یافت، اما از اشتغال به لهو و عشرت، مجال اقدام به آن مهم را پیدا نکرد.

بعد از او «562 ق / 1167 م» فرمانروایی قاوردیان دچار منازعات داخلی شد. فرزندان او یک چند مقابل یکدیگر قرار گرفتند و به شدت موجب ضعف و انحطاط دولت آنها شد.

بیست سال آخر فرمانروایی آن ها در منازعات مدعیان و توطئه‏های امیران گذشت، و شاهزادگان قاوردی ملعبه غلامان، اتابکان، و خادمان درگاه خویش بودند.

یک تن از این غلامان، تورانشاه و پسر طغرلشاه را کشت و برادر زاده او محمد بن بهرامشاه را به امارت برداشت «579 ق / 1183 م» اما اغتشاش و پریشانی سختی که بر دربار حاکم بود، با قحطی و تنگی شدیدی که خودسری و تجاوز خواهی غلامان درگاه آن را تشدید کرده بود، فرمانروایی محمد شاه استقراری نیافت.

طوایف غز هم در این ایام از مدتها پیش «حدود 575 ق / 1179 م» در اطراف کرمان دست به تاخت و تاز زده بودند و مایه نا امنی ولایات را فراهم کرده بودند.

محمد شاه برای غلبه بر این دشواریها از طغرل سوم، پادشاه عراق، از اتابک فارس، و حتی از خوارزمشاه استمداد کرد، اما فایده‏ای عایدش نشد.

ملک دینار، سرکرده بخشی از طوایف غز، که به حدود کوبنان کرمان رسیده بود، از اغتشاش اوضاع استفاده کرد و تقریباً بدون جنگ، کرمان را متصرف شد.

قدرت قاوردیان بدون جنگ، اما نه بدون تلاش خاتمه یافت «583 ق / 1187 م» و محمد شاه هم روزگارش در دربار غور به پایان رسید.


نام دیگر سلاجقه کرمان


فرمانروایان سلاجقه کرمان




تعداد بازدید ها: 26498


ارسال توضیح جدید
الزامی
big grin confused جالب cry eek evil فریاد اخم خبر lol عصبانی mr green خنثی سوال razz redface rolleyes غمگین smile surprised twisted چشمک arrow



از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..