ایران پس از عصر صفوی ناملایمات بسیاری را متحمل شد . شورشها و قیامهای خونین داخلی پای دشمنان خارجی را به مرزهای ایران باز کرد . در این زان علاوه بر نگرانیهای نادر از مرزهای غربی و هجوم دولت عثمانی ، عنصر ثالثی نیز به عرصه تجاوزات مرزهای ایران اضافه شد و آن دولت روسیه بود . در این جا ما ابتدا به نحوه درگیریهای نادر قلی بیگ با عثمانیها می پردازیم ، سپس به جریان آغاز تجاوزات روسهای در شمال و سواحل دریای خزر می پردازیم . الف : ناآرامیها خارجی پس از عصر صفوی ناشی از تجاوزات عثمانیها در مرزهای غربی 1- دولت عثمانی از دوران صفویان همواره مرزهای غربی و شمال غربی ایران را تجاوز قرار میداد . 2- با سقوط سلسله صفویه و عدم حکومت مرکزی عثمانیها کلیه نواحی غرب و شمال غرب یعنی آذربایجان ، همدان ، کرمانشاه را تصرف کردند . 3- در این زمان نادر قلی بیگ توانسته بود رقبای داخلی خود را سرکوب کند با سپاه قبیله ای نیرومندی که در اختیار داشت تجاوزات عثمانیها را سرکوب کرد . 4- رقابت میان دولت عثمانی و دولت تازه وارد روسیه در مرزهای شمالی ایران به نادر د رعقب راندن هر دو رقیب کمک کرد .
|
|
ب: آغاز توسعه طلبی روسها در مرزهای ایران قبل از تشکیل سلسله افشاریه 1-سقوط سلسله صفویه در ایران همزمان بود با ظهور امپراطور بزرگ روس یعنی پطر کبیر . 2- سیاستهای توسعه طلبانه پطر کبیر در جهت دست یافتن به آبهای گرم ، روسهای را به فکر مداخله در دریای خزر هموار کردند . 3- عدم حکومت مقتدر د رایران و آشوبهای داخلی راه نفوذ روسها رابه مرزهای شمالی سواحل دریای خزر هموار کرد . 4- در این زمان میان روسها و عثمانیها تصرف در نواحی شمال و غربی و غرب ایران منازعاتی به وجود آمد . 5- اگر چه روسها سعی کرده بودند با پیشنهاد کمک به تهماسب دوم در جهت بیرون کردن افغانان از ایران موقعیت خود مستحکم کنند . اما ظهور نادر و دلاوریهاهی وی در سرکوب افغانان ، حوادث جدیدی را به وجود آورد .
|
|