روزی
امام صادق علیه السلام به یاد مصایب
امام حسین علیه السلام افتاد و بسیار گریست. آنگاه سر برداشت و به اصحابش فرمود:«امام حسین علیه السلام میفرمود من کشته گریه و زاریام*، و هر مومنی مرا یاد کند، گریان میگردد.»
روزی امام صادق علیه السلام به شاعری به نام ابوعماره فرمود:«چند بیت شعر در مرثیه حسین علیه السلام بخوان!»
ابوعماره شروع به خواندن کرد و امام گریست.
آنگاه فرمود:«همان گونه که با دوستان خود نوحه میکنید بخوان!»
ابوعماره شروع به نوحهخوانی کرد و صدای گریه بانوان خاندان امام نیز از پشت پرده بلند شد.
آنگاه امام فرمود:«هر کس شعری در مرثیه امام حسین علیه السلام بخواند و پنجاه نفر را بگریاند
بهشت بر او واجب می گردد، و هر کس سی نفر را بگریاند، بهشت بر او واجب می گردد و هر کس بیست نفر و هر کس ده نفر را و هر کس پنج نفر را و حتی یک نفر را بگریاند بهشت بر او واجب می گردد. هر کس مرثیه بخواند و خود بگرید نیز بهشت بر او واجب میگردد و هر کس اشکش جاری نشود اما تباکی کند (یعنی وانمود کند گریه میکند) نیز بهشت بر او واجب میشود.»
- توضیح: منظور امام حسین علیه السلام از این که: «من کشته گریه و زاری ام» می تواند این باشد که گریه و زاری و اندوه از ماجرای کشته شدن حضرت جداشدنی است و هیچگاه حادثه عاشورا را نمی توان بدون گریه و زاری بازگو کرد همانگونه که در ادامه روایت آمده است که: «هر مؤمنی با یاد او گریان می شود».
منابع:
منتهی الامال، ج 1، ص 538.