منو
 صفحه های تصادفی
اصول کلی حفاظت در برابر پرتو زاها
IP
دستورات دانشنامه
آسیب های ورزشی
مصحف فاطمه علیهاسلام
سخنرانی پیامبر در میهمانی عبدالمطلب
نجات یا رستگارى ابدى از دیدگاه ادیان
پاداش انتظار فرج
افق درعکاسی
زندگینامه ویلیام هاگینز
 کاربر Online
1365 کاربر online

مادر امام چهارم علیه السلام

تازه کردن چاپ
فرهنگ > الهیات > دین اسلام > شیعه > شخصیتهای معاصر > بستگان
(cached)

در کتب تاریخی، برای مادر امام سجاد علیه السلام نام های مختلفی ذکر شده است، که بعضی از آنها عبارت‌اند از:
غَزاله، سُلافه، خَولَه، بَره، حرار، شهر بانو، شهر بانویه، شاه زنان، جهان شاه، شهرناز، جهان بانویه، مریم و فاطمه، که از آن میان، شهر بانو و شاه زنان مشهورتر است.
پدر او یزدگرد سوم ، آخرین پادشاه ساسانی، شیرویه پسر پرویز بود.

شکی نیست که مادر حضرت سجاد علیه السلام از خاندان پادشاهان ایران باستان بوده است که با تقدیر الهی، پس از اسلام‌آوردن در خواب، به دست سپاهیان اسلام اسیر شد، به مدینه آورده شد و به عقد حضرت امام حسین علیه السلام در آمد.

روایت شده است که پیش از آنکه لشگر مسلمانان به ایران بروند، شهر بانو در خواب دید که که پیامبر اسلام با حسین علیه السلام داخل خانه او شد و او را برای حسین خواستگاری و عقد کرد.
در روایتی از شهربانو نقل شده است:« چون صبح شد محبت حسین بر دلم نشسته بود و پیوسته در خیال او بودم. شب بعد به خواب رفتم و این بار حضرت فاطمه علیهاسلام را دیدم که نزد من آمد و اسلام را بر من عرضه داشت و من به دست مبارک او مسلمان شدم.
سپس فاطمه زهرا فرمود:« به زودی لشگر مسلمانان بر پدر تو غالب خواهند شد و تو را اسیر خواهند کرد، و تو به زودی به فرزند من حسین خواهی رسید. خدا نخواهد گذاشت کسی به حریمت دست‌درازی کند تا اینکه به فرزند من برسی.»
و به راستی که خداوند مرا حفظ کرد تا آنکه به مدینه رسیدم و همین که حضرت امام حسین علیه السلام را دیدم، دانستم همان کسی است که در خواب دیده ام، و او را انتخاب کردم.

حضرت امام باقر علیه السلام چنین فرموده است:
وقتی دختر یزدگرد بن شهریار، آخرین پادشاه عجم، را برای عمر آوردند، همه دختران مدینه به تماشای او بیرون آمدند. عمر خواست روی او را بپوشاند، اما او نگذاشت و به زبان فارسی گفت:« سیاه باد روز هرمز که تو دست به فرزند او دراز می کنی.»
عمر گفت:« این گبرزاده مرا دشنام می دهد.»
اما حضرت علی علیه السلام فرمود:« تو زبانش را نمی‌دانی. چرا خیال می‌کنی به تو دشنام داده؟»
عمر دستور داد او را بفروشند.
امام فرمود:«فروش دختران پادشاهان جایز نیست، هرچند کافر باشند. بگذار خودش یکی از مسلمانان را اختیار کند و او را به عقدش درآور و مهرش را از بیت المال بده.»
عمر قبول کرد و گفت:« یکی از حاضرین را اختیار کن.»
شهربانو حضرت امام حسین علیه السلام را انتخاب کرد.
امام علی علیه السلام به زبان فارسی نام او را پرسید، سپس به فرزندش، حسین علیه السلام فرمود:« این همای سعادت را نیکو محافظت کن و به او نیکی کن، که فرزندی از تو به دنیا خواهد آورد که بعد از تو بهترین اهل زمین خواهد شد. او مادر اوصیاء و نسل پاک من خواهد بود.»


منابع : ‌
بحارالانوار، ج 46،ص 10، حدیث 21 و صفحه 15 حدیث 33
منتهی الامال،ج 2،باب ششم و صفحه 2
زندگانی علی بن الحسین- علیه السلام- تالیف سید جعفرشهیدی


تعداد بازدید ها: 39576


ارسال توضیح جدید
الزامی
big grin confused جالب cry eek evil فریاد اخم خبر lol عصبانی mr green خنثی سوال razz redface rolleyes غمگین smile surprised twisted چشمک arrow



از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..