امام حسن علیه السلام پس از اینکه تصمیم گرفت با
معاویه بجنگد،
نخیله ( جایی نزدیک
کوفه ) را لشگرگاه خود معین کرد. اما وقتی به آنجا آمد دید بیشتر سران سپاه حاضر نیامدهاند. با وجود این، برای جلوگیری از پیشروی معاویه، 4 هزار نفر رابه سرکردگی« حکم کندی» فرستاد تا در «منزل انبار» ( یکی از شهرهای
عراق ) توقف کند و منتظر دستور بعدی بماند. معاویه، حکم کندی را با وعده فرمانداری و مقداری طلا فریب داد و او با دویست نفر به معاویه ملحق شد.
امام حسن علیه السلام دوباره مردی از قبیله بنی ثراد را با 4 هزار نفر به همان جا فرستاد و از او عهد گرفت که خیانت نکند. اما او هم با پنج هزار درهم و وعده فرمانداری یکی از ولایات شام، به معاویه پیوست.
امام از نخیله عازم دیر عبدالرحمن (جایی در عراق) شد و وقتی حدود چهل هزار سپاهی به او ملحق شد، لشگری دوازده هزار نفری را به سرکردگی
عبیدالله بن عباس، پسر عمویش، به سوی معاویه گسیل داشت و فرمود اگر برای عبیدالله حادثهای پیش آمد،
قیس بن سعد و در صورت پیشآمدی برای او، فرزندش سعید بن قیس فرمانده لشکر باشد.
لشگر عبیدالله در روستایی نزدیک
سامراء به نام حبوبیه، با لشگر معاویه روبهرو شد اما سرانجام، عبیدالله هم در برابر یک میلیون درهم، خود را فروخت و به نزد معاویه رفت.
مراجعه شود به:
شرایط زمینه ساز صلح امام حسن علیه السلام